دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند عتاب پری چهره بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند ز ملک تا ملکوتش بردارند هر آن که خدمت جام جهان نما بکند مسیحادم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند تو با خدای خود انداز کار و خوش دار که رحم اگر نکند مدعی بکند ز بخت خفته ملولم بود که بیداری به وقت فاتحه صبح یک بکند بسوخت و بویی به یار نبرد مگر دلالت این دولتش صبا بکند لینک کانال 👈 @ajs_org