eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
218 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
135 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند عتاب پری چهره بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند ز ملک تا ملکوتش بردارند هر آن که خدمت جام جهان نما بکند مسیحادم است و مشفق لیک چو درد در تو نبیند که را دوا بکند تو با خدای خود انداز کار و خوش دار که رحم اگر نکند مدعی بکند ز بخت خفته ملولم بود که بیداری به وقت فاتحه صبح یک بکند بسوخت و بویی به یار نبرد مگر دلالت این دولتش صبا بکند لینک کانال 👈 @ajs_org
ای خوشا روزا که ما 3معشوق را کنیم دیده از روی نگارینش کنیم گر ز داغ او دردی است در دل‌های ما ز آفتاب روی او آن درد را کنیم چون به دست ما سپارد مشک افشان خویش پیش مشک افشان او شاید که قربان کنیم آن سر زلفش که بازی می کند از باد میل دارد تا که ما را در او پیچان کنیم او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند ما به دل او هر چه گوید آن کنیم این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست جان و دل خدمت دهیم و خدمت کنیم رحمتش در خاک ما درتافته‌ست ذره‌های خاک خود را پیش او کنیم ذره‌های تیره را در او روشن کنیم چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست در کف عشقش معجز ثعبان کنیم گر عجب‌های جهان شود در ما رواست کاین چنین فرعون را ما موسی کنیم نیمه‌ای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند یا برای را پنهان کنیم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 دلم ز کف سر تو را رها نکند از کمند تو وارستگی خدا نکند اگرچه مرا بی‌گنه بریخت ولیک کسی از خون‌بها نکند هر آنکه از کف جامِ می گیرد نظر به جانب جام جهان‌نما نکند بسوخت ندیدم اثر ز آه سحر ز من گذشت، کسی بعد از این نکند به بلبلان چمن از من گویید به ناز گلم رفته کس صدا نکند تو ده که مَنَت جان نثار خواهم کرد کسی بهتر از این دو تا نکند بگفتمش که دلت جای است بگفت کسی به دیر شهان بوریا نکند لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 جز سر تو دل را سر و سامانی نیست سر تا سحرش غیر نیست تا به ویرانهٔ دل غمش کرد چون دلم در همه جا کلبهٔ ویرانی نیست با منِ رنجور بگویید که درد درد است ورا چاره و درمانی نیست دلم از طره بیفتاد به چاه زنخش راه جز چاه مگر درخور نیست تو بدین حسن اگر جانب آیی هیچکس مشتری نیست خرقهٔ زهد بسوزان و می‌باش جامه‌ای به از جامهٔ عریانی نیست عارفا به بیهوده تلف شد من بعد چه خوری غصه که سودی ز نیست لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 از هجر تو ندارم غیر تو ندارم چون خم گیسوی بیقرار تو یک دم بی ماهت بتا قرار ندارم بر سر بازار عشقبازی بر کف جز سر و بتا نثار ندارم شراب و دلم کباب چه سازم کز خم گیسوی ندارم راز دردمند خود به که گویم من که به جز غمگسار ندارم تو چون سنبل است روی تو چون گر دهدم دست بیم ندارم سرشکم چکید و سیه شد آه که مجبورم ندارم از غم هجر رُخَت به تصور چون دل خود ندارم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 از دست روزگار شدم ماندم آنقدر تا ز شدم خون آنقدر بدامن ریخت که من از دیده شرمسار شدم تن و خسته بار هجر گران به عجب زحمتی دچار شدم به گل رخت چندان ماندم ای سرو قد که خوار شدم نخورد کس که من خوردم این و خمار شدم به سر گو قراری گیر که ز اندازه بی‌قرار شدم دیدمش یک و جان دادم خوب از این قید رستگار شدم است من به رغم به خر خویشتن سوار شدم گفت عارف از این خوشم که دگر با شدم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 گذشت و تر ز دور باده نکرد ببین چه دور خوشی دید و استفاده نکرد به عمد داد سر خود به دست چه‌ها که با من هستی به باد داده نکرد دچار شد آخر خورسندم چه فتنه‌ها که به پا این نکرد دگر به راحت نمی‌تواند خفت کسی که خَصمِ خود از پشتِ زین پیاده نکرد به آمد یار از عجب آنک به هیچ کار به جز من اراده نکرد به می در تمام عمر عارف به روی ساده‌رخان یک ساده نکرد لینک کانال 👈 @ajs_org
به‌معنای و در است در بر فَوَران یعنی جَوَلان تلفظ می‌شود - ضمن این‌که معنای آن، « پیچان در » است ولی در بر وزن آن‌را می‌کنیم مثال؛ خو کرده به و گشتن
جولان
زدن و نَوَشتن ( ) هر دو را سهمگن یافت
جولان
و ناورد یافت ( ) خاتونِ ظفر شیفته‌ی توست دیده‌ی ابد
جولان
تو باد () است ؟ لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
🔵 🔴 این دو همگون هستند و در جمله یکسان دارند و می‌توانند جایگزین یکدیگر شوند است ؟ مثال: وه که گر من باز بینم
چهر
افزای او تا شُکر گویم پیروز را « -
سعدی
» کن
چهره‌ی
به سر ز ورنه این دمادم ببرد بنیادم «
حافظ
» لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
📜 داد حُسنت به تو تعلیم خودآرایی را زیبِ تو کرد این همه را قدرتِ عشق تو بگرفت به سرپنجهٔ حُسن طرفة العین ز من قوهٔ بینایی را هم مگر فتنهٔ چشم تو بخواباند باز در تماشای تو آشوب تماشایی را ای بت شرق بنه پا به اروپا تا پای به زمین خشکد بت‌های را کرد سودای سر تو دیوانه مرا چه نهی سربه‌سر این آدمِ سودایی را فقط اندوخته در عشق بود کرد تاراج غم شکیبایی را به دریا زد و سر راه بیابان بگرفت دل دریایی من بین سر را به یکی خضر ره عالم شد و هیچ کس نیابد به از این عالم را اغلبم جا بس کوچهٔ بی‌سامانی است با چنین جا چه خورم غصهٔ بی‌جایی را منحصر شد همه دار و ندارم به در چه ره خرج کنم این همه دارایی را سر تا که نخورده است به یک سنگدلی پند سودی ندهد هرزه و هرجایی را حسّ من جان کیست نمی‌دانستم که به من دشمنی است این همه دانایی را عارف از خطهٔ سوی گریخت تا تحمل نکند آن همه رسوایی را لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 عوض اشک ز نوک مژه می‌آید با خبر باش از دیده برون می‌آید مکن ای دل سلسله زلف بتان که از این سلسله آثار می‌آید اضطرابی به دل افتاد حریفان، بی‌شک آنکه صید دل ما کرد، کنون می‌آید پی قتلم صف ز چه آراسته‌ای بهر یک تن ز چه صد فوج قشون می‌آید همچو دو مار سیه افکنده به دوش که به مغز سر به فسون می‌آید بس که تیر از مژه بر بال و پر دل زده‌ای پر برآورده و زبون می‌آید خیمه زد پادشه به خلوتگه دل بیچاره چو برون می‌آید گذر باد صبا تا که بر آن افتاد مشک‌آمیز شد و غالیه‌گون می‌آید از دست تو با چرخ فلک در جنگست که نفاق از فلک می‌آید لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 پارتی تو از بس که ز دل‌ها دارد روز و شب بی‌سببی عربده با ما دارد کاش زلفت شود از شانه پریش کو پریشانی ما جمله مهیا دارد به که این درد توان گفت که والاحضرت در نیابت روش والا دارد بخت یار است ولی بد آنجاست که یار هرکجا پای نهد دست به یغما دارد فکر روز بد خود کن مکن آزار کسی شب تاریک پی روز تو دارد دارم امید شود دار به پا خائن آن روز به دار است تماشا دارد گر به حق گویی حرف تو کسی پی ببرد عارفا، شعر تو صد گونه دارد لینک کانال 👈 @ajs_org