📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_هفدهم
نمود با #مژه کاری که نیشتر نکند
به #دل بگو که از این غمزه بیشتر نکند
خدنگِ غمزهٔ کاریت با دلم آن کرد
که هیچوقت توانگر به #کارگر نکند
دو طُرّهٔ تو به #شوخی و #بازی آن کرده است
به دل که طفل به گنجشکِ کندهپر نکند
لبِ تو آبِ حیات است و کِشتِ تشنگیام
بگو لبت لبِ #لب تشنه تشنهتر نکند
به بیحسابیِ خونابِ دل به صورت و #چشم
ببین که چشم خود از #کینه این ضرر نکند
به پای نخلِ قدت سنگِ #عشق سینه زدم
رقیب گو سرِ هر کوچه نوحه سر نکند
من از دعای #سحر زاهدا شدم مأیوس
نگفته بهتر وقتی که حرف اثر نکند
مرا در این سرِ پیری به حال خود ای کاش
گذاردم دل و زین بیش دربهدر نکند
#رقیب دستبهسر گشت گوش #شیطان کر
#خدا کند که از این رهگذر گذر نکند
بگو به #عارف از این بیش سربهسر مگذار
ز جان گذشته #تفکر به تَرکِ سر نکند
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_هجدهم
غم #هجر تو نیمهجانم کرد
کرد کاری که ناتوانم کرد
زیر بار فلک نرفتم لیک
بار #عشق تو چون کمانم کرد
#ضعف چون آه سینهٔ مظلوم
دگر از هر نظر نهانم کرد
نیست باقی جز #استخوان #غم_عشق
عاقبت صاحب استخوانم کرد
به تصور نیارم آنچه که آن
به #تصور نیاید آنم کرد
دستپروردهٔ مرا #گیتی
دست دستی #بلای_جانم کرد
#دل چون موم نرم من به تو ای
#سنگدل باز مهربانم کرد
بس که #بدبین بُوَد دل از چشمم
به دو چشمت که بدگمانم کرد
#یار بد داد #امتحان صد بار
با وجودی که امتحانم کرد
نیست #عارف به از #سکوت به من
آنچه میخواست دل زبانم کرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیستم
ز بس به زلفِ تو دل بر سرِ دل افتاده
چه کشمکش که میانِ #من_و_دل افتاده
ز فرقهبازیِ اَحزابِ دل در آن سرِ زلف
گذارِ شانه بر آن طُرّه مشکل افتاده
دلم بسوخت که بر صورتِ تو خالِ سیاه
به سانِ ملّتِ محکومِ #جاهل افتاده
بسوز از آتشِ رخ این #حجاب و روی نما
تو #جان بخواه که جان غیر قابل افتاده
ز بس که #خون ز غمت ریختم به دل از #چشم
دلم چو غرقه ز #دریا به #ساحل افتاده
به جز #جنون نَبَرَد رَه به سوی #کعبهٔ عشق
که بارِ #عقل در این راه بر #گل افتاده
گرفته نورِ جهانتابِ #علم عالَم و #شیخ
پیِ مُباحِثه بسی دلایل افتاده
سپردمت به رقیبان و با تو کارم نیست
از آنکه کار به دست #اراذل افتاده
تو هرج و مرجیِ دربارِ #عشق بین، عارف
میانِ این همه #دیوانه #عاقل افتاده
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_دوم
به غیر عشق #نشان از جهان نخواهد ماند
بماند #عشق ولیکن #جهان نخواهد ماند
#خزان عمر من آمد #بهار عمر تو شد
بهار عمر تو هم ای #جوان نخواهد ماند
به زیر سایهٔ دیوار نیستی است سرم
رهین منت هفت آسمان نخواهد ماند
بدان که مملکت #داریوش و کشور جم
به دست فتنهٔ بیگانگان نخواهد ماند
به رنجبر ببر از من پیام کز اشراف
دگر به دوش تو بار گران نخواهد ماند
به کار باش، مده وقت را ز کف مِنبَعد
مجال و وقت به عاجزکُشان نخواهد ماند
گدای کوی خرابات را بشارت ده
هم عنقریب شَهِ کامران نخواهد ماند
بماند از پس سی قرن عدل مزدک لیک
به غیر #ظلم ز نوشیروان نخواهد ماند
بگو به عارف بیخانمان خانهبهدوش
که جز #خدا و تو کس لامکان نخواهد ماند
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#بسته_پیشنهادی #آخر_هفته
#weekend_offer
#شماره صد و سی
#فیلم آخر هفته
#در_دنیای_تو_ساعت_چند_است ؟
ساخته #صفی_یزدانیان
#موسیقی آخر هفته
#مست_عشق
باصدای #علیرضا_قربانی
#کتاب آخر هفته
#رنگین_کمان میآید و میرود
( #درد_دل های یک #مادر و #پسر دربارهی #زندگی ، #عشق و #فقدان )
نوشته
#گلوریا_وندربیلت #Gloria_Vanderbilt
#اندرسون_کوپر #Anderson_Cooper
ترجمه #آزاده_مسعودنیا
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_سوم
در #عشق بدان فرقِ #شهنشاه و گدا نیست
کس نیست که در کوی بُتان بیسر و پا نیست
در حُسن تو انگشتنما هستی و لیکن
در عشقِ تو جز من کسی انگشتنما نیست
رسوای تو گشتیم #من_و_دل به جهان نیست
جایی که در آن قصهٔ رسواییِ ما نیست
مستم بگذارید بگریم به غمِ #دل
جز اشک کسی در غمِ دل عقدهگشا نیست
این مهر که دارد به تو دل در همه #کس نه
وین جای که داری تو به دل در همه جا نیست
با یار سخن دوش شد از عالمِ وحدت
گفتم مشنو هر که تو را گفت #خدا نیست
بد گفت #رقیب از پی و بشنیدم و گفتم
با #یار که دل بد مکن این نیز به ما نیست
در فتنهٔ یغماگریِ #چشم تو ای شوخ
آن چیست که غارتزده در کشورِ ما نیست
گر پُر شود #ایران همه از حضرتِ اشرف
یک بیشرفی مثل #رئیسالوزرا نیست
#صحبت به ادب کن برِ اهلِ ادب عارف
اینجاست که جای سخنِ پرت و پلا نیست
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_چهارم
عمرم گهی به هجر و گهی در سفر گذشت
تاریخ #زندگی همه در درد سر گذشت
گویند اینکه #عمر سفر کوته است و من
دیدم که عمر من ز سفر زودتر گذشت
بستی درم ز وصل و گشودی دری ز هجر
آوخ ببین چهها به منِ دربهدر گذشت
هجر تو #خون دل به حسابت #حواله کرد
در دوریات معیشتم از این ممر گذشت
با کوه کوه بار #فراق غمت به کوه
رفتم، رسید #سیل سرشک از کمر گذشت
بازیچه نیست عشق و محبت مگر نبود
در راه عشق #یار #پدر از #پسر گذشت؟
#سود و زیان و نفع و #ضرر دخل و خرج عشق
کردم پس از هزار ضرر سربهسر گذشت
ما را چه خوب دستبهسر کرد تا که #چشم
آمد ببیندش که چو #برق از نظر گذشت
کو، تا دگر پدید شود گویمش چهها
بر من ز دست #ظلم تو بیدادگر گذشت!»
کاری مکن که خلق ز جورت به #جان رسند
ای جورپیشه، ورنه ز من یک #نفر گذشت
مشکل بُوَد که از خطرِ #عشق بگذری
عارف تو را که عمر ز چندین #خطر گذشت
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_ششم
داد حُسنت به تو تعلیم خودآرایی را
زیبِ #اندام تو کرد این همه #زیبایی را
قدرتِ عشق تو بگرفت به سرپنجهٔ حُسن
طرفة العین ز من قوهٔ بینایی را
هم مگر فتنهٔ چشم تو بخواباند باز
در تماشای تو آشوب تماشایی را
ای بت شرق بنه پا به اروپا تا پای
به زمین خشکد بتهای #اروپایی را
کرد سودای سر #زلف تو دیوانه مرا
چه نهی سربهسر این آدمِ سودایی را
فقط اندوخته در عشق #شکیبایی بود
کرد تاراج غم #عشق شکیبایی را
#دل به دریا زد و سر راه بیابان بگرفت
دل دریایی من بین سر #صحرایی را
به یکی خضر ره عالم #وحدت شد و هیچ
کس نیابد به از این عالم #تنهایی را
اغلبم جا بس کوچهٔ بیسامانی است
با چنین جا چه خورم غصهٔ بیجایی را
منحصر شد همه دار و ندارم به #جنون
در چه ره خرج کنم این همه دارایی را
سر #دل تا که نخورده است به یک سنگدلی
پند سودی ندهد هرزه و هرجایی را
حسّ من #دشمن جان کیست نمیدانستم
که به من دشمنی است این همه دانایی را
عارف از خطهٔ #تهران سوی #تبریز گریخت
تا تحمل نکند آن همه رسوایی را
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_هفتم
ز طفلی آنچه به من یاد داد استادم
به #غیر_عشق برفت آنچه بود از یادم
بکند #سیل غم #عشق بیخ و بنیانم
به باد رفت ز بیداد هجر بنیادم
برای پیروی از #دل ملامتم نکنید
برای این که ز #مادر برای این زادم
به #غمزه از منِ بیخانمانِ خانهبهدوش
گرفت هستی و من هرچه داشتم دادم
از آنچه رنگ تعلق به غیر بیرنگی
گرفت یا که بخواهد گرفتن آزادم
مرا به آنکه به هستی ز نیستی آورد
قسم، به سایهٔ دیوار نیستی شادم
ز پا درآمده در خون نشسته آن صیدم
که رستم از غم و راحت نشست صیادم
گرفت جا به دلم کوه ناله مبهوتم
چه شد که گوش تو نشنیده داد و فریادم
فغان و ناله و فریاد من جهانی را
فرا گرفت نیامد کسی به امدادم
به نام #همت #مولا به نقش بیرنگی
خوشم به #عشق_علی در خیال ارشادم
#علی_بگوی اگر ناتوان شدی عارف
#علی نگفتم و در ناتوانی افتادم
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_سی_ام
عوض اشک ز نوک مژه #خون میآید
با خبر باش #دل از دیده برون میآید
مکن ای دل #هوس سلسله زلف بتان
که از این سلسله آثار #جنون میآید
اضطرابی به دل افتاد حریفان، بیشک
آنکه صید دل ما کرد، کنون میآید
پی قتلم صف #مژگان ز چه آراستهای
بهر یک تن ز چه صد فوج قشون میآید
همچو #ضحاک دو مار سیه افکنده به دوش
که به مغز سر #انسان به فسون میآید
بس که تیر از مژه بر بال و پر دل زدهای
پر برآورده و #بیچاره زبون میآید
خیمه زد پادشه #عشق به خلوتگه دل
#عقل بیچاره چو #درویش برون میآید
گذر باد صبا تا که بر آن #زلف افتاد
مشکآمیز شد و غالیهگون میآید
#عارف از دست تو با چرخ فلک در جنگست
که نفاق از فلک #بوقلمون میآید
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_سی_ویکم
#سپاه عشقِ تو مُلکِ وجود ویران کرد
بنای هستیِ عمرم به #خاک یکسان کرد
چه گویمت که چه کرده است خواهی ار دانی
بدان که آنچه که ناید به گفتوگو آن کرد
چه کرد #عشق تو عاجز ز گفتنم آن کرد
به من که دورهٔ شومِ قَجَر به #ایران کرد
خدا چو طُرّهٔ زلفت کند پریشانش
کسی که #مملکت و ملّتی #پریشان کرد
الهی آنکه به تنگِ ابد دچار شود
هر آن کسی که #خیانت به مُلکِ ساسان کرد
به اردشیرِ غیورِ درازدست بگو
که خَصم مُلکِ تو را جُزوِ #انگلستان کرد
خرابی آنچه به #دل کرد والیِ حُسنش
به اصفهان نتوان گفت ظلّ سلطان کرد
چو جغد بر سرِ ویرانههای #شاه عباس
نشست عارف و لعنت به گورِ خاقان کرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_سی_و_سوم
از سر کوی تو یک چند سفر باید کرد
ز #دل اندیشهٔ وصل تو به در باید کرد
#ماه رخسار تو گر سر زند از #عقرب زلف
صنما گردش یک دور #قمر باید کرد
در ره #عشق بتان دست ز جان باید شست
طی این وادی پر خوف و #خطر باید کرد
بر سر کوه ز دست تو #مکان باید جست
گریه از دست غمت تا به #سحر باید کرد
پیش از آنی که جهان گِل نکند دیدهٔ من
مشت خاکی ز غم #یار به سر باید کرد
در #قمار ره عشقش سر و #جان باید باخت
عمدا اندر سر این کار ضرر باید کرد
#چشم مستش ز مژه تیر بر ابرو پیوست
ترک #مست است و کماندار حذر باید کرد
عارفا گوشهٔ عزلت مده از کف که دگر
از همه خلق #جهان صرف نظر باید کرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org