eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
219 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
135 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
بر آستانه نرسد به بام و یقین هیچ نردبان نرسد گمان در معرفت چو سیر کند هزار اختر و مه اندر آن گمان نرسد کسی که شد در این خراب ز بلبلان ببرید و به نرسد هر آن دلی که به یک دانگ جو جوست ز حرص به دانک بسته شود جان او به کان نرسد علف مده حس خود را در این ز که حس چو گشت مکانی به لامکان نرسد که آهوی متأنس بماند از به و به مرعای نرسد به سوی روی تا به پیوندی برو محال مجو کت همین همان نرسد و به بینی بری و می‌بویی از آن پیاز دم آهوان نرسد خموش اگر سر گنجینه ضمیرستت که در ضمیر هدی رسد نرسد لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 دلم ز کف سر تو را رها نکند از کمند تو وارستگی خدا نکند اگرچه مرا بی‌گنه بریخت ولیک کسی از خون‌بها نکند هر آنکه از کف جامِ می گیرد نظر به جانب جام جهان‌نما نکند بسوخت ندیدم اثر ز آه سحر ز من گذشت، کسی بعد از این نکند به بلبلان چمن از من گویید به ناز گلم رفته کس صدا نکند تو ده که مَنَت جان نثار خواهم کرد کسی بهتر از این دو تا نکند بگفتمش که دلت جای است بگفت کسی به دیر شهان بوریا نکند لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 تا گرفتار بدان شدم به دوصد دل، «» شدم گفته بودم که به خوبان ندهم هرگز ❤️ باز چشمم به تو افتاد و 💗 به امید روی تو نشستم چندان تا که اندر نظر خلق خار شدم خرقه من به یکی جام: کسی نکرد من از این خرقه زده بیزار شدم سرم از زانوی راست نگردد چه کنم حال چندی‌ست که سرگرم بدین شدم گاه در کوی خراباتم و گه دیر مغان من در این عاقبت چه بی‌عار شدم اول به عصا تکیه زد آنگه برخاست گفت آن دیدم و بیمار شدم نقد در طلبش صرف نمودم صد راحت از طعنه و طلبکار شدم از کف پیر مغان دوش به هنگام به یکی جرعهٔ می، اسرار شدم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 فتادم از نظر آن لحظه‌ای که دور شدم خوشم به که از دست کور شدم گهی به و گاه در خراباتم هزار که با اهل درد جور شدم دعاش گفتم و دشنام هم نداد جواب کجاست که پیش بور شدم به نرد تو عمری به ششدر افتادم در این دگر و و عور شدم دو چشم تو دنبال و شر می‌گشت شدم چو مست به هم‌چشمی‌اش شرور شدم بهشت و حوری و به ارزانی بیار می که بری از و شدم ز دست هجر تو کنجی نشسته و گفت چو نیست چاره ز بیچارگی شدم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 خیال تو از سر به در نمی‌آید ز من علاج به جز سر نمی‌آید الهی آنکه نبودی قد بتان که جز جفا ثمر از این شجر نمی‌آید و مهر ز خوبان طمع مکن ز آنروی که بوی ز جنس نمی‌آید برفت دل پی تفتیش کار و دمی بایست که بی‌خبر نمی‌آید چه حیله کرد به کار مصر که این به سراغ نمی‌آید تو و داد ز مدار امید که از نژاد دادگر نمی‌آید گفت چو سخنور استادی نیامده است به دوران دگر نمی‌آید لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 من و ز گله، ، کی این دارم ز غیر شکوه ندارم ز خویشتن دارم مجوی من غیر من که من دانم چه دشمنی است که عمری است من به من دارم نهان به کوری چشم مخفی پی خود هر شب انجمن دارم نخست گو چه کنی کوه بکن، ایراد ز کنده‌کاری کوهکن دارم ز بس که مردمک دیده دید دگر ز مردمک دیده سوءظن دارم چه داشت توان داشتن ز ملّتِ پست که سربلندی و فخر از نداشتن دارم به آمدم از دست ، بدرم به تن اگرچه همین کهنه دارم ز دست بی‌کفنی زنده‌ام بگو با مکن درنگ شنیدی اگر دارم ز نای نالهٔ خود کف زنم به سر چون به مشت باز چه به کف زدن دارم شده است خانهٔ کیخسرو آشیانهٔ جغد منِ خرابه‌نشین دلخوشم دارم چو مال وقف شریعت‌مدار می‌دزدد من از چه رَه گله از دزد راهزن دارم چو لیدران خطاکار و زاهدان ریا از این سپس سر مردم فریفتن دارم چو در قفس از بهر آشیان هوای از تن گریختن دارم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 نمود با کاری که نیشتر نکند به بگو که از این غمزه بیشتر نکند خدنگِ غمزهٔ کاریت با دلم آن کرد که هیچوقت توانگر به نکند دو طُرّهٔ تو به و آن کرده است به دل که طفل به گنجشکِ کنده‌پر نکند لبِ تو آبِ حیات است و کِشتِ تشنگی‌ام بگو لبت لبِ تشنه تشنه‌تر نکند به بی‌حسابیِ خونابِ دل به صورت و ببین که چشم خود از این ضرر نکند به پای نخلِ قدت سنگِ سینه زدم رقیب گو سرِ هر کوچه نوحه سر نکند من از دعای زاهدا شدم مأیوس نگفته بهتر وقتی که حرف اثر نکند مرا در این سرِ پیری به حال خود ای کاش گذاردم دل و زین بیش دربه‌در نکند دست‌به‌سر گشت گوش کر کند که از این رهگذر گذر نکند بگو به از این بیش سربه‌سر مگذار ز جان گذشته به تَرکِ سر نکند لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 غم تو نیمه‌جانم کرد کرد کاری که ناتوانم کرد زیر بار فلک نرفتم لیک بار تو چون کمانم کرد چون آه سینهٔ مظلوم دگر از هر نظر نهانم کرد نیست باقی جز عاقبت صاحب استخوانم کرد به تصور نیارم آنچه که آن به نیاید آنم کرد دست‌پروردهٔ مرا دست دستی کرد چون موم نرم من به تو ای باز مهربانم کرد بس که بُوَد دل از چشمم به دو چشمت که بدگمانم کرد بد داد صد بار با وجودی که امتحانم کرد نیست به از به من آنچه می‌خواست دل زبانم کرد لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 دیشب به یاد روی تو ای رشک شُستم ز سیلِ من از دیده نقشِ خواب تا صبحدم که جیب چاک زد شفق صد رنگ ریخت به خیال رُخَت بر آب بنشسته‌ام میانهٔ سیلابِ که گر بینی گمان بری که حبابی است روی آب شد غمزه‌ات آن سان که مستی‌اش افزون بُوَد ز نشئهٔ یک خُمِ چشمت به زیرچشمی با یک اشاره کرد در هر کجا دلی است شد ز روی تو زاهد، باد محروم ز آستین خطا دامن با خانه خرابه دل آنچه را که کرد چشمت، به آن نکند پیرو وهاب افتاد طُرّه بر سر مژگانت آگه است اوفتاده به سرپنجهٔ از مهوشان چو تو را انتخاب کرد گفت از این حُسنِ لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 عوض اشک ز نوک مژه می‌آید با خبر باش از دیده برون می‌آید مکن ای دل سلسله زلف بتان که از این سلسله آثار می‌آید اضطرابی به دل افتاد حریفان، بی‌شک آنکه صید دل ما کرد، کنون می‌آید پی قتلم صف ز چه آراسته‌ای بهر یک تن ز چه صد فوج قشون می‌آید همچو دو مار سیه افکنده به دوش که به مغز سر به فسون می‌آید بس که تیر از مژه بر بال و پر دل زده‌ای پر برآورده و زبون می‌آید خیمه زد پادشه به خلوتگه دل بیچاره چو برون می‌آید گذر باد صبا تا که بر آن افتاد مشک‌آمیز شد و غالیه‌گون می‌آید از دست تو با چرخ فلک در جنگست که نفاق از فلک می‌آید لینک کانال 👈 @ajs_org