#کفایه_الاصول ۴
#خاتمه_فی_شرایط_الاصول ۷
ثم انه ذکر، ص ۱۹۲؛
✅ برای اصل براءت دو شرط دیگر ذکر شده است:
1⃣ اجرای براءت موجب ثبوت یک حکم شرعی از جهت دیگر نشود؛ زیرا ماهیت اصلی براءت رها سازی و آزاد سازی از حکم است نه اثبات حکم.
🔹مثال: شک داریم خوردن مایع اول حرام است یا خوردن مایع دوم؟ با اجرای براءت نسبت به خوردن مایع اول، حرام بودن مایع دوم ثابت می شود؛ پس براءت را نباید در اینجا جاری کرد، زیرا موجب ثبوت حکم دیگر شد.
2⃣ اجرای براءت موجب ضرر رساندن به دیگران نشود.
🔹مثال: اگر شخصی حیوان دیگری را حبس کند و بچه آن حیوان بمیرد، شک داریم که حبس کننده ضامن است یا نه؟ در اینجا با اجرای براءت نسبت به ضمانت، صاحب حیوان ضرر می کند.
✅ محقق خراسانی دو شرط مطرح شده را قبول نداشته و معتقد است:
1⃣ مثالی که برای شرط اول مطرح شد مربوط به علم اجمالی در شبهه محصوره می باشد و حال آنکه ما اصل براءت عقلی و نقلی را بعد از فحص در شبهه بدویه جاری می کنیم نه در علم اجمالی؛ برای نمونه به این سه مثال توجه شود:
🔹اول: عدم استحقاق عقوبت که با براءت عقلی ثابت شده و اباحه و رفع تکلیف که با براءت شرعی ثابت شده، اگر موضوع برای حکم شرعی باشند، حتما بعد از احراز موضوع بر آن حکم شرعی مترتب می شوند و براءت جاری می شود؛ مثلا شک داریم استعمال تتن حلال است یا نه؟ این عدم استحقاق عقوبت موضوع برای جواز استعمال تتن می شود.
🔹دوم: اگر این عدم استحقاق عقوبت و اباحه ملازم حکم شرعی باشند، باز هم براءت جاری می شود؛ مثلا مکلف شک دارد که آیا مسجد نجس است یا نه؟ در اینجا با اجرای براءت نسبت به وجوب ازاله نجاست، جواز نماز خواندن ثابت می شود، زیرا عدم وجوب ازاله ملازم با جواز نماز خواندن می باشد.
🔹سوم: اگر حکم شرعی مترتب بر اباحه و نفی تکلیف ظاهری نباشد، بلکه مترتب بر نفی تکلیف واقعی باشد، در اینجا براءت ظاهری جاری می شود ولی با آن نمی توان آن حکم دیگر را ثابت کرد، زیرا اصل مثبت می شود و نفی تکلیف واقعی احراز نشده است؛ مثلا اگر شک دارد که دینی بر گردن دارد یا نه؟ در اینجا براءت نسبت به وجوب ادای دین اجرا می شود ولی استطاعت و وجوب حج ثابت نمی شود، زیرا شرط استطاعت عدم دین واقعی است نه عدم دین ظاهری که با براءت ثابت شده است.
🔹همینطور که ملاحظه شد در مورد اول و دوم حتما براءت جاری می شود و حکمی ثابت می شود و در مورد سوم براءت فایده ای در ثبوت حکم دیگر ندارد، پس معنی ندارد بگوییم شرط اجرای براءت عدم ثبوت حکم دیگر است.
2⃣ همچنین قبول نداریم که شرط اجرای براءت، عدم ضرر به دیگران است، زیرا:
🔹اولا: در جایی که ضرر باشد، خود این ضرر نوعی بیان است و با وجود بیان جایی برای اجرای براءت نیست، زیرا موضوع براءت عدم البیان است؛ پس معنی ندارد فقط عدم ضرر را شرط کنیم، بلکه باید بگوییم براءت در جایی جاری می شود که هیچ دلیل اجتهادی اعم از لا ضرر و غیر لا ضرر وجود نداشته باشد.
@alafzal1400