♨️«روش شناسی اجتهاد»، انحراف یا کشف جدید؟ 🔰محسن ابراهیمی @ebrahimi845 🔸مدتی است که در برخی محافل حضوری و مجازی، اساتید و طلاب، عنوان «روش شناسی اجتهاد» را به کار می برند و بر لزوم توجه به آن تاکید می کنند و مزایا و فوائدی را برای آن بر می شمرند. 🔸بر اساس آن مقداری که بنده مباحث و نوشته های پیرامون این عنوان را بررسی کردم، به این نتیجه رسیدم که توجه به این مسئله لازم و ضروری است و اگر طلاب آن را رعایت کنند در کیفیت و سرعت تحصیل آنها اثر گذار خواهد بود. 🔸اما نکته ای که به ذهنم رسید این بود که آن توضیحی که در مورد «روش شناسی اجتهاد» و مزایای آن بیان می شود، چیزی است که در علوم حوزوی بر عهده علم اصول است و محتوای آن جدید نیست. توضیح آنکه: ♻️برای کشف احکام شرعی در هر عصر و زمانی، لازم است که به منابع دین مراجعه و بر اساس آنها مسائل مورد نیاز را استخراج کرد. مراجعه به منابع نیاز به یک نظام فکری دارد که بر اساس آن تقدیم و تاخر و جایگاه هر کدام از ادله مشخص باشد. باید مشخص بشود که از کدام از اخبار می توان استفاده کرد؟ جایگاه شهرت و اجماع چیست؟ چه موقع میتوان از اصول عملیه استفاده کرد؟ در تعارض بین ادله چکار باید کرد؟ عقل چه جایگاهی در استنباط احکام دارد؟ و سوالات زیادی از این قبیل. 🔸مجموع این سوالات در کنار هم یک نظام منسجم و مرتبط به هم را به دست می دهد که یک فقیه بر اساس این دستگاه وارد در ادله می شود و به استنباط می پردازد. از آنجایی که بررسی هر کدام از این سوالات در ضمن استنباط ، اشکالاتی را در پی دارد، علمای اسلامی علمی را به بررسی این دستگاه استنباطی اختصاص داده اند و نام آن را «اصول فقه» نامیده اند. کاری که در علم اصول انجام می شود این است که سازوکار ادله و جایگاه هر کدام مشخص می شود. و واضح است که جایگاه این علم، مقدم بر علم «فقه» است. ♻️با این توضیح مشخص می شود که «روش شناسی اجتهاد»، همان علم «اصول فقه» است و چیزی غیر از آن نیست. هدف از علم اصول بدست آوردن یک دستگاه استنباطی است که به وسیله آن دستگاه استنباطی وارد در ادله می شویم و بر اساس آن استنباط می کنیم. در نتیجه به عنوان مثال مراد از «روش شناسی اجتهاد آیت الله خویی» همان «بررسی دستگاه استنباطی آیت الله خویی» است که ایشان در آثار اصولی خود به صدد تبیین آن بوده اند و اگر هم نکاتی را در آثار فقهی خود و در حین استنباط بیان و یا اعمال کرده اند، محل نقد و بررسی آن در علم اصول است. ❌غرض از تبیین این همانی بین «روش شناسی اجتهاد» و «اصول فقه» این نیست که همه فقها نظرات اصولی خود را قبل از فقه تبیین و در حین استنباط آن را اعمال کرده اند و برای بدست آوردن نظام استنباطی آنها نیازی به بررسی کتب فقهی آنها نیست، و همچنین غرض این نیست که علم اصول فعلی، هیچ مشکلی ندارد و نسبت به مسائل مورد نیاز در اجتهاد، جامع و مانع است بلکه معتقدیم که علم اصول نیاز به اصلاح دارد، همچنین به این معنا نیست که همه فقها و اصولیین، نگاه منسجم و نظام واره ای به علم اصول داشته اند، بلکه نگاه برخی از فقها و اصولیین به علم اصول، مجموعه ای از مسائل متشتت است. 👈غرض این است که وقتی علمی به نام «اصول فقه» در تراث علمی حوزه وجود دارد و متکفل بحث روش شناسی اجتهاد است، افزودن عناوین جدید، سبب سرگردانی بیشتر طلاب می شود و احیانا پس از مدتی در کنار علم اصول، باید کتب روش شناسی اجتهاد را نیز بخوانند. همچنین از لوازم منفی این اصطلاح سازی، بی استفاده ماندن تراث ارزشمند بزرگان علمای ما در کتب اصولی است. 📌به نظرم رسید که دلیل شیوع این عنوان جدید می تواند این مسئله باشد که در دوره ای که هنوز هم ادامه دارد به دلیل نگاه ناصحیح برخی از حوزویان به علم اصول (نگاه جزیره ای و اصالی به علم اصول) این علم مورد نقد و انتقاد واقع شد و ارزش خود را در ذهن طلاب از دست داد. اما از آنجایی که اجتهاد بدون داشتن یک دستگاه استنباطی قبل از ورود به فقه، امکان ندارد، احساس نیاز به دستگاه استنباطی، برخی اساتید را به خلق عنوانی جدید اما با همان محتوای سابق واداشت. ✅پیشنهاد بنده این است که به جای به کار بردن این عنوان، از همان عنوان علم اصول استفاده کنیم و بحث «روش شناسی اجتهاد» را چیزی غیر از «علم اصول» ندانیم و درعوض به اصلاح دید طلاب و اساتید به علم اصول (اینکه علم اصول متکفل تبیین روش شناسی اجتهاد و بدست دادن نظام استنباطی است) و همچنین تهذیب علم اصول (اضافه کردن مسائل مورد نیاز و حذف کردن مسائل غیر لازم) بپردازیم. آنگاه نتیجه این می شود که طلاب خواهند دانست که اولا روش شناسی اجتهاد و داشتن یک نظام استنباطی قبل از ورود به فقه لازم است و ثانیا برای کسب یک روش ثابت در اجتهاد باید علم اصول فقه را قوی و نظام واره و به صورت یک علم منسجم و به عنوان مقدمه اجتهاد بخوانند ثالثا همینطور که برخی از اساتید بیان کرده اند، مدت زمان تحصیل علم فقه کوتاه تر می شود. @fater290