(۲) جمعه گذشته ۹۹/۹/۲۱ در گروه گفتگویی با موضوع: 《چرا یک طلبه باید بخواند؟》 انجام شد. در ادامه خلاصه اهم مباحث مطرح شده را میخوانید. 🔰🔰🔰🔰🔰 ✅تعریفی اجمالی از فلسفه: 🔸فلسفه علمی است که در آن از بدیهیات آغاز می شود و به روش استدلال عقلی پیش می رود. بعبارت دیگر فلسفه پس از نفی سفسطه و اثبات واقعیت، بر اساس برهان شروع به حرکت می کند و عوارض و احوال کلی واقعیت را مورد بررسی قرار می دهد. ✅ضرورت یادگیری فلسفه در اجتهاد و علم اصول: 🔸در ادامه دوستی سوال فرمود که: اگر مجتهدی مسلط به فلسفه نباشد اجتهاد فقهی او ناقص است ؟ 🔸در جواب گفته شدکه: اگرچه اصول علم دقیقی است و ذهن طلاب را خیلی تقویت می کند؛ ولی کسی که بدون شناخت صحیح و عمیق مباحث فلسفی وارد اصول می شود دچار خلط های زیادی می شوند. 🔸بسیاری از کسانی که فلسفه را نفی می کنند خودشان در اصول بحث های عقلی را به صورت کاملا بی ضابطه مطرح می کنند و سبب طرح بحث های بیگانه از علم اصول در این علم می شوند. 🔸یکی از دوستان نسبت به این جواب اشکالی وارد کردند که: از طرف دیگه نه تنها مفید نیس، بلکه بسیار آسیب زا هست. اصول باید عرفی باشد و فلسفه ذهن را از عرف دور می‌کند. 🔸دوست دیگری درجواب به اشکال اخیر فرمودند که: مسئله مهمی که باید توجه شود این است که این جمله که معروف شده است که :«فقه و اصول عرفی است و فلسفه ذهن را از فهم عرفی دور می کند» این عرفی بودن به چه معناست؟؟ آیا عرفی بودن به معنای بی ضابطه بودن است؟؟؟ ضابطه صحت و سقم فهم عرف چیست؟ 🔸درست است که در باب الفاظ معیار ظهور و فهم عرفی است ولی ضابط فهم عرفی و خط کش سنجش آن در سایر ابواب باید مشخص شود. حال کسی که فلسفه نخوانده و تفاوت ادراکات حقیقی و اعتباری را نمی داند و حقیقت ظرف عقلا و «باید های عقلایی» را نمی شناسد چه معیاری برای فهم عقلایی می گذارد؟؟؟. 🔸در ادامه بحث یکی از دوستان فرمودند: جناب آخوند از فلسفه در علم اصول استفاده کرده است. ولی خود آخوند فلسفه را درست نفهمیده است که درجواب گفته شد: خوب است به کتب اصولی مراجعه کنید و ببینید که بزرگانی مثل محقق نائینی و عراقی و اصفهانی و محقق خویی و ... پاسخ موضوعاتی مثل: - معانی حرفیه - حقیقت انشاء - مسلک تعهد محقق خویی - مراتب حکم - حقیقت ملک - متعلق حکم و .... را چگونه بیان کرده اند. آنچه الان متداول شده است این است که طلاب بدون اینکه فلسفه دقیقی بدانند در علم اصول این مباحث را در ضمن مباحث اصولی می خوانند و چون با خط کشی های فلسفی آشنا هستند نمی توانند درست و غلط آن را از یکدیگر تفکیک کنند. ✅خواندن یا نخواندن فلسفه: 🔸دوستی سوال فرمود که فلسفه بخوانیم یا نه؟ یکی از دوستان که به نظر میایید مخالف بودند اینگونه جواب دادند: اگر نیاز بود از طریق اهل بیت به ما می رسید. عیب کار اینجاست که دوستان اسم فلسفه رو گذاشتن تعقل ورزیدن در صورتی که چیزی دیگه ارائه میدهند. اول اصول کافی مباحث عقلی امام صادق با زندیقان ببینید. و همچنین عقل در آیات و تعقل در آیات انسان رو به سما هدایت میبرد در صورتی که فلسفه نمونه های فراوان دیدم و دیدید که دچار کفریات و ضد دین شده اند. 🔸دوست عزیزی درجواب فرمودند: این چه استدلالی است برادر عزیز؟ خود قرآن در مورد خودش می‌فرماید یضل به کثیرا. کدام مفهوم یا روش مقدس در عالم سراغ دارید که اطراف آن انحراف یا حتی کفر حاصل نشده باشد؟ چطور از آن همه دعوت به توحید فلسفه عبور میکنید و ما را به انحراف نادیده ارجاع میدهید؟ روش فلسفی اگر اشکالی در ذات دارد آن اشکال را باید توضیح دقیق بدهیم غیر از این خطابه است. 🔸سپس دوست دیگری از مخالفین خواندن فلسفه فرمودند: چطور فلسفه ای که از یونان وارد شده بر معلومات به معنای همان تعقل ورزیدن در قران است. با بازی با واژگان کلاه علمی سر دیگران نذاریم. 🔸دوست دیگری درجواب فرمودند: تعقل قبل از قرآن بوده یا نه؟ اگر نبوده دعوت قرآن به تعقل چه معنا دارد؟ اگر بوده چه اشکالی دارد این روش تعقلی را اقوام مختلف پی گرفته باشند؟ با این لیبل یونانی نه چیزی ثابت میشود و نه رد میشود. اساسا روش فلسفه مستقل از فرد و قوم است چطور آنرا به قوم نسبت میدهید؟؟. (بحث لغزش گاه های تفکر از منظر قرآن شهید مطهری خوانده شود) . 🔸پاسخ به این سوال یعنی ما یک تعقل پیشا قرآنی داریم که اتفاقا هدیه الهی است چه اشکالی دارد این تعقل که بارها قرآن به آن ارجاع داده را بپذیریم اگر می‌گویید این روش تعقل فلسفه نیست پس چیست؟! 🔸و در آخر دوستی دیگر هم ضرورت خواندن فلسفه را اینگونه فرمودند: الف: برای فهم مطالب اصولی متعارف و ب: برای فهم معارف قرآن و عترت و ج: برای پاسخ به شبهات مهمتر از همه بند (ب) است. 🔘لینک عضویت در گروه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1221263413C41edddb737 🌐@almorsalaat