📌تعریف صحیح علم حصولی و حضوری در بیان علامه طباطبایی 🔰 استاد علی فرحانی 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) ◽️همانطور که علامه طباطبایی می فرمایند علم حضوری یعنی علم به متشخص خارجی(1) که قابلیت صدق بر کثیر نداشته(2) و در همه حالات (چه خواب چه بیداری چه غفلت چه التفات چه ملأ چه خلأ....) با انسان همراه است(3) موجود متشخص یعنی همان موجود ذو اثری که مصحح انطباق نیست زیرا تنها چیزی که تشخص دارد واقعیت است (اعم از اصاله الوجود و اصاله الماهیه) فلذا به هیچ نحو من الوجوه امکان صدق بر کثیر ندارد. ◽️موجود متشخص همان ماهیت محققه ( در فضای اصاله المهیه) یا همان وجود خارجی ( در فضای اصاله الوجود) است که معلومِ عالمی می باشد که نشان تشخص آن کلمه ای به نام «أنا» می باشد که البته «أنا» صرفا مشیر به آن است نه خود آن متشخص خارجی. ◽️به خلاف علم حصولی که کلیت و صدق بر کثیر دارد. حتی علم خیالی و علم حسی با قطع نظر از مصداق خارجی شان یعنی با قطع نظر از انطباق شان بر خارج، کلی هستند اما علم حضوری که علم به واقعیت و موجود ذو اثر و ذو تشخص خارجی است به هیچ وجه صدق بر کثیر بر نمی دارد. ◽️پس معلوم میشود که علم حضوری به خلاف علم حصولی، با ماهیات و مفاهیم کار نمی کند زیرا ماهیات و مفاهیم مصحح کلیت و صدق بر کثیر اند اما علم حضوری اجنبی از کلیت و صدق بر کثیر است و قابلیت صدق بر کثیر ندارد. ◽️لذا همانطور که آیت الله جوادی بالتبع علامه توصیح میدهند، اینکه ایت الله مصباح مصر اند که بهترین تعریف برای علم حصولی و علم حضوری همان تعریف علم به بی واسطه و با واسطه است، صحیح نمی باشد. زیرا: 1⃣اولا واسطه و بی واسطه اگر هم صحیح باشد از لوازم و خواص علم حضوری و حصولی است نه ذاتیات آنها 2⃣ثانیا تعبیر به واسطه هم صحیح نیست زیرا واسطه اگر کوچکترین نحوی از اثر داشته باشد دیگر مصحح انطباق نیست و علم حصولی شکل نمیگیرد این یعنی مساله عنصر بی اثر محض و ما شارحه که یگانه طریق برای توجیه انطباق و علم حصولی است در فلسفه آیت الله مصباح حل نشده است. 3⃣ثالثا از آنجایی که تقسیم علم به حصولی و حضوری در علم منطق صرفا از این جهت است که نشان داده شود که موطن خطا و محل بحث منطقی علم حصولی است، شناخت دقیق علم حضوری و تفکیک آن از علم حصولی در منطق شکل نمیگیرد بلکه در فلسفه جای دارد لذا منطقیین همچون بوعلی در منطق، در صدد توضیح حقیقت علم حضوری نبوده اند. 4⃣رابعا شاهد این مطلب این است که تقسیم علم به حصولی و حضوری تقسیمی نظری است اما اینکه ما ادراک با واسطه و بی واسطه داریم امری بدیهی است پس این دو را باید از هم تفکیک کرد. 💢💢💢💢💢 🔰علامه طباطبایی ◽️و من العلم علم الواحد منا بذاته- التي يشير إليها بأنا- فإنه لا يغفل عن نفسه في حال من الأحوال- سواء في ذلك الخلاء و الملاء- و النوم و اليقظة و أية حال أخرى-. ◽️و ليس ذلك بحضور ماهية ذاتنا- عندنا حضورا مفهوميا و علما حصوليا- لأن المفهوم الحاضر في الذهن- كيفما فرض لا يأبى الصدق على كثيرين- و إنما يتشخص بالوجود الخارجي- ◽️و هذا الذي نشاهده من أنفسنا و نعبر عنه بأنا- أمر شخصي لذاته لا يقبل الشركة- و التشخص شأن الوجود- فعلمنا بذواتنا إنما هو بحضورها لنا بوجودها الخارجي- الذي هو- ملاك الشخصية و ترتب الآثار- و هذا قسم آخر من العلم- و يسمى العلم الحضوري-. ◽️و هذان قسمان ينقسم إليهما العلم قسمة حاصرة- فإن حصول المعلوم للعالم- إما بماهيته أو بوجوده- و الأول هو العلم الحصولي- و الثاني هو العلم الحضوري-. 📚بدایه الحکمه، ص 139 💢💢💢💢💢 🔰حضرت آیت الله جوادی 🌀تقسیم علم به حصولی و حضوری گاهی از رهگذر انقسام علم به بی واسطه و با واسطه صورت می پذیرد که معلوم بدون واسطه را معلوم حضوری دانسته و معلوم با واسطه را معلوم حصولی می دانند. 🌀این تقسیم گرچه فی الجمله درست است ولی بالجمله نادرست است؛ 🌀زیرا اشیاء خارجی که از رهگذر حس به منطقه ذهن بار می یابند صورت های ذهنی آنها حاکی از اعیان خارجی است و خود آن صورت ها معلوم حضوری است؛ چون بدون واسطه ادراک میشود ولی پدیده های خارجی معلوم حصولی اند چون با واسطه ادراک میشوند. 🌀در همان فضا باز ذهن بعضی از مفاهیم تصوری توسط برخی از معانی تصوری دیگر فهمیده میشود و نیز برخی از قضایای تصدیقی را توسط برخی دیگر ادراک میکنیم در حالی که همه آنها در صحنه ذهن مشهود نفس بوده 🌀و وساطت، مایه حصولی بودن و عدم وساطت سبب حضوری شدن نخواهد بود مگر آنکه رنج نسبی بودن آن را بر ذهن تحمیل کنیم. 📚معرفت شناسی در قرآن، ص 45 @almorsalaat