eitaa logo
المرسلات
10.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
504 ویدیو
38 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
📌غزل کیش مهر، پر از معنویت است. 🔰رهبر معظم انقلاب ۷۰/۱۲/۵ 💠یکی از خواننده‌های خوب ما غزل علامه‌ی طباطبایی را خوانده است - «همی گویم و گفته‌ام بارها / بود کیش من مهر دلدارها» - این غزلی است که عارفی، فیلسوفی، اهل معنایی گفته و پُر از معنویت است.  @almorsalaat
♨️یکی از آرمان های ما، آماده سازی فضا برای تربیت شخصیت هایی امثال حاج میرزا علی‌آقای قاضی‌ها و علّامه‌ی طباطبائی‌ها است. 🔰رهبر معظم انقلاب ۹۷/۳/۷ 💠آماده‌سازی فضا برای رشد معنویّت و رهایی از بردگیِ شهوت و غضب در انسانهای مستعد؛ این هم یکی از آن برترین آرزوها است که غالباً به این توجّه نیست. 💠باید فضا جوری بشود که انسانهای مستعد بتوانند در آن فضا حرکت کنند، امثال حاج میرزا علی‌آقای قاضی‌ها و علّامه‌ی طباطبائی‌ها و شخصیّت‌های برجسته‌ی این‌جوری به وجود بیایند؛ انسانهای والا و برتر که از این فضای مادّی توانسته‌اند تعالی پیدا کنند و فراتر بروند؛ یعنی فضا بایستی برای این آماده بشود. 💠البتّه همه‌ی ما استعداد یک چنین چیزی را نداریم امّا در میان ما کسانی هستند که استعداد این حرکت را دارند، بخصوص در دوره‌ی جوانی. @almorsalaat
📌تعریف صحیح علم حصولی و حضوری در بیان علامه طباطبایی 🔰 استاد علی فرحانی 🔰مقرر: احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) ◽️همانطور که علامه طباطبایی می فرمایند علم حضوری یعنی علم به متشخص خارجی(1) که قابلیت صدق بر کثیر نداشته(2) و در همه حالات (چه خواب چه بیداری چه غفلت چه التفات چه ملأ چه خلأ....) با انسان همراه است(3) موجود متشخص یعنی همان موجود ذو اثری که مصحح انطباق نیست زیرا تنها چیزی که تشخص دارد واقعیت است (اعم از اصاله الوجود و اصاله الماهیه) فلذا به هیچ نحو من الوجوه امکان صدق بر کثیر ندارد. ◽️موجود متشخص همان ماهیت محققه ( در فضای اصاله المهیه) یا همان وجود خارجی ( در فضای اصاله الوجود) است که معلومِ عالمی می باشد که نشان تشخص آن کلمه ای به نام «أنا» می باشد که البته «أنا» صرفا مشیر به آن است نه خود آن متشخص خارجی. ◽️به خلاف علم حصولی که کلیت و صدق بر کثیر دارد. حتی علم خیالی و علم حسی با قطع نظر از مصداق خارجی شان یعنی با قطع نظر از انطباق شان بر خارج، کلی هستند اما علم حضوری که علم به واقعیت و موجود ذو اثر و ذو تشخص خارجی است به هیچ وجه صدق بر کثیر بر نمی دارد. ◽️پس معلوم میشود که علم حضوری به خلاف علم حصولی، با ماهیات و مفاهیم کار نمی کند زیرا ماهیات و مفاهیم مصحح کلیت و صدق بر کثیر اند اما علم حضوری اجنبی از کلیت و صدق بر کثیر است و قابلیت صدق بر کثیر ندارد. ◽️لذا همانطور که آیت الله جوادی بالتبع علامه توصیح میدهند، اینکه ایت الله مصباح مصر اند که بهترین تعریف برای علم حصولی و علم حضوری همان تعریف علم به بی واسطه و با واسطه است، صحیح نمی باشد. زیرا: 1⃣اولا واسطه و بی واسطه اگر هم صحیح باشد از لوازم و خواص علم حضوری و حصولی است نه ذاتیات آنها 2⃣ثانیا تعبیر به واسطه هم صحیح نیست زیرا واسطه اگر کوچکترین نحوی از اثر داشته باشد دیگر مصحح انطباق نیست و علم حصولی شکل نمیگیرد این یعنی مساله عنصر بی اثر محض و ما شارحه که یگانه طریق برای توجیه انطباق و علم حصولی است در فلسفه آیت الله مصباح حل نشده است. 3⃣ثالثا از آنجایی که تقسیم علم به حصولی و حضوری در علم منطق صرفا از این جهت است که نشان داده شود که موطن خطا و محل بحث منطقی علم حصولی است، شناخت دقیق علم حضوری و تفکیک آن از علم حصولی در منطق شکل نمیگیرد بلکه در فلسفه جای دارد لذا منطقیین همچون بوعلی در منطق، در صدد توضیح حقیقت علم حضوری نبوده اند. 4⃣رابعا شاهد این مطلب این است که تقسیم علم به حصولی و حضوری تقسیمی نظری است اما اینکه ما ادراک با واسطه و بی واسطه داریم امری بدیهی است پس این دو را باید از هم تفکیک کرد. 💢💢💢💢💢 🔰علامه طباطبایی ◽️و من العلم علم الواحد منا بذاته- التي يشير إليها بأنا- فإنه لا يغفل عن نفسه في حال من الأحوال- سواء في ذلك الخلاء و الملاء- و النوم و اليقظة و أية حال أخرى-. ◽️و ليس ذلك بحضور ماهية ذاتنا- عندنا حضورا مفهوميا و علما حصوليا- لأن المفهوم الحاضر في الذهن- كيفما فرض لا يأبى الصدق على كثيرين- و إنما يتشخص بالوجود الخارجي- ◽️و هذا الذي نشاهده من أنفسنا و نعبر عنه بأنا- أمر شخصي لذاته لا يقبل الشركة- و التشخص شأن الوجود- فعلمنا بذواتنا إنما هو بحضورها لنا بوجودها الخارجي- الذي هو- ملاك الشخصية و ترتب الآثار- و هذا قسم آخر من العلم- و يسمى العلم الحضوري-. ◽️و هذان قسمان ينقسم إليهما العلم قسمة حاصرة- فإن حصول المعلوم للعالم- إما بماهيته أو بوجوده- و الأول هو العلم الحصولي- و الثاني هو العلم الحضوري-. 📚بدایه الحکمه، ص 139 💢💢💢💢💢 🔰حضرت آیت الله جوادی 🌀تقسیم علم به حصولی و حضوری گاهی از رهگذر انقسام علم به بی واسطه و با واسطه صورت می پذیرد که معلوم بدون واسطه را معلوم حضوری دانسته و معلوم با واسطه را معلوم حصولی می دانند. 🌀این تقسیم گرچه فی الجمله درست است ولی بالجمله نادرست است؛ 🌀زیرا اشیاء خارجی که از رهگذر حس به منطقه ذهن بار می یابند صورت های ذهنی آنها حاکی از اعیان خارجی است و خود آن صورت ها معلوم حضوری است؛ چون بدون واسطه ادراک میشود ولی پدیده های خارجی معلوم حصولی اند چون با واسطه ادراک میشوند. 🌀در همان فضا باز ذهن بعضی از مفاهیم تصوری توسط برخی از معانی تصوری دیگر فهمیده میشود و نیز برخی از قضایای تصدیقی را توسط برخی دیگر ادراک میکنیم در حالی که همه آنها در صحنه ذهن مشهود نفس بوده 🌀و وساطت، مایه حصولی بودن و عدم وساطت سبب حضوری شدن نخواهد بود مگر آنکه رنج نسبی بودن آن را بر ذهن تحمیل کنیم. 📚معرفت شناسی در قرآن، ص 45 @almorsalaat
📌حقیقت امامت/ هدایت باطنی امام معصوم/ تفاوت امامت و نبوت 🔰علامه طباطبایی (ره) 💢و الذي نجده في كلامه تعالى: أنه كلما تعرض لمعنى الإمامة تعرض معها للهداية تعرض التفسير، قال تعالى في قصص إبراهيم (ع): «وَ وَهَبْنا لَهُ‌ إِسْحاقَ‌ وَ يَعْقُوبَ‌ نافِلَةً‌ وَ كُلاًّ جَعَلْنا صالِحِينَ‌ وَ جَعَلْناهُمْ‌ أَئِمَّةً‌ يَهْدُونَ‌ بِأَمْرِنا» : الأنبياء-٧٣، و قال سبحانه: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ‌ أَئِمَّةً‌ يَهْدُونَ‌ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ‌» : السجدة - ٢٤، 💢فوصفها بالهداية وصف تعريف، ثم قيدها بالأمر، فبين أن الإمامة ليست مطلق الهداية، بل هي الهداية التي تقع بأمر الله، و هذا الأمر هو الذي بين حقيقته في قوله: «إِنَّما أَمْرُهُ‌ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ‌ يَقُولَ‌ لَهُ‌ كُنْ‌ فَيَكُونُ‌، فَسُبْحانَ‌ الَّذِي بِيَدِهِ‌ مَلَكُوتُ‌ كُلِّ‌ شَيْ‌ءٍ» : يس-٨٣، و قوله: «وَ ما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَةٌ‌ كَلَمْحٍ‌ بِالْبَصَرِ» : القمر-٥٠، 💢و سنبين في الآيتين أن و هو الذي تسميه الآية المذكورة بالملكوت وجه آخر للخلق، يواجهون به الله سبحانه، طاهر مطهر من قيود الزمان و المكان خال من التغير و التبدل و هو المراد بكلمة كُنْ‌ الذي ليس إلا وجود الشيء العيني، و هو قبال الذي هو وجه آخر من وجهي الأشياء، فيه التغير و التدريج و الانطباق على قوانين الحركة و الزمان، و ليكن هذا عندك على إجماله حتى يأتيك تفصيله إن شاء الله العزيز. 💢و بالجملة يصاحبه، فالإمامة نحو ولاية للناس في أعمالهم، و هدايتها إيصالها إياهم إلى المطلوب بأمر الله دون مجرد إراءة الطريق الذي هو شأن النبي و الرسول و كل مؤمن يهدي إلى الله سبحانه بالنصح و الموعظة الحسنة، 💢قال تعالى: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ‌ رَسُولٍ‌ إِلاّ بِلِسانِ‌ قَوْمِهِ‌ لِيُبَيِّنَ‌ لَهُمْ‌ فَيُضِلُّ‌ اللّهُ‌ مَنْ‌ يَشاءُ» وَ يَهْدِي مَنْ‌ يَشاءُ» : إبراهيم-٤، و قال تعالى: في مؤمن آل فرعون، «وَ قالَ‌ الَّذِي آمَنَ‌ يا قَوْمِ‌ اتَّبِعُونِ‌ أَهْدِكُمْ‌ سَبِيلَ‌ الرَّشادِ» : مؤمن-٣٨، و قال تعالى: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ‌ كُلِّ‌ فِرْقَةٍ‌ مِنْهُمْ‌ طائِفَةٌ‌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ‌ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ‌ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ‌ لَعَلَّهُمْ‌ يَحْذَرُونَ‌» : التوبة-١٢٢، و سيتضح لك هذا المعنى مزيد اتضاح. 📚المیزان. ج ۱ . ص 272 @almorsalaat
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙| بوعلی ملاک علم را تجرد و شیخ اشراق، احاطه و علیت میداند/ ملاک علم در نگاه فلسفی علامه، مقابل ماده است/ علامه مسأله «احاطه» را هم به ملاک علم اضافه میکند و‌ صرف تجرد، علم ساز نیست/ لذا همه مجردات به هم علم ندارند/ مشکل عالم ماده در باب علم، مشکل است/ لذا حتی بدن انسان چون مادی است از نفس او غایب است/ لهذا اگر «صورت» هم مادی باشد معلوم واقع نمیشود و در این صورت حرکت توسطیه هم‌ نمی تواند مشکل علم را حل کند 🎙استاد علی فرحانی 📚فیضیه. 2/11/1401 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
📌پیشروان حقیقی روشنفکری در حوزه علمیه 📌توصیف فضای حوزه علمیه در ۲۰سال قبل از انقلاب 🔰رهبر معظم انقلاب ۶۴/۹/۲۶ 🔅بنده از وقتی رفتم قم ... سال سی‌وهفت، من تازه از مشهد رفته بودم ... آن روزها هنوز مبارزه‌ی سیاسی قوی و عمیقی در حوزه نبود. و انقلاب و نهضت روحانیت هنوز شروع نشده بود، اما مبارزه‌ی برای گسترش فکر اسلامی و مبارزه برای پیدا کردن مفاهیم جدید در اسلام وجود داشت. 🔅مبارزه بود، این هم یک مبارزه بود. چون یک عده‌ای با همین هم مخالفت می‌کردند، چه در داخل حوزه‌ها و چه در بیرون از حوزه‌ها، واقعاً یکی از دشوارترین مبارزه‌ها همین بود که اسلام‌شناسان، آگاهان به معارف الهی و قرآنی گفتگو کنند تا آفاق جدید زندگی را، تا جهاد را، تا سیاست را، تا جامعه را، تا نظام اجتماعی را، تا انسان را و زندگی انسان را در قرآن و در اسلام پیدا کنند. و این چیزی بود که آن روز متخصصین فرهنگ دین و معرفت دینی به آن اهتمام زیادی نداشتند. 🔅یک عده‌ای تلاش می‌کردند و این افکار جدیدی را که در دنیای اسلام مطرح شده بود، آنها را یاد بگیرند و در قرآن جستجو کنند. و روایح زندگی‌بخش قرآنی را درک کنند. یک عده‌ای با این مخالفت می‌کردند، هم در بیرون از حوزه‌ها، آن درسهایی که با بیداری روحانیت و بیداری پرچمداران دین و فقه مخالف بودند، هم در داخل حوزه‌ها، آن کسانی که دیدگاههای وسیعی آنچنانکه شایسته‌ی معرفت اسلامی بود نداشتند. 🔅پیشروان این حرکت، همین عده‌ی معدودی بودند که اسم آنها در صدر سلسله‌ی شهدای انقلاب ما هم به صورت افتخارآمیزی ثبت و ضبط است. البته علمای بزرگ اسلام و آگاهان از معارف عمیق اسلامی هیچ وقت غافل از معارف انسان‌ساز و جامعه‌ساز و جهان‌ساز اسلام نبودند. یعنی همان وقت ما در میان چهره‌های بزرگ، روشنفکرترین روحانیون را مشاهده می‌کنیم. هم مرحوم آیت‌الله بروجردی یک روحانی روشنفکر و آگاه بود، هم در میان مؤلفین و محققین مرحوم علامه‌ی طباطبائی یک چهره‌ی آشنا به مسائل جدید اسلامی بود و آگاه از مفاهیم نو اسلامی بود. و شاید از همه‌ی اینها روشن‌بین‌تر و کیس‌تر در مفاهیم و معارف اسلامی و آمیخته‌تر از لحاظ روحی و فکری با روح و محتوای انقلابی اسلام امام عزیزمان بود، که از دوران جوانی با نهضت اسلامی، با نهضت اجتماعی بر مبنای اسلامی خو گرفته بود، در این باره کتاب نوشته بود، برای این هدف والا تلاش کرده بود، برای تحقیق نظام حوزه با این هدف زحمت کشیده بود، و حتی ترکیب تمرکز ریاست حوزه به وسیله‌ی مرحوم آیت‌الله بروجردی را با دوستانشان داده بودند. اینها بود اما حقیقت این‌که جو و فضای عمومی حوزه اینجوری نبود.  🔅حوزه‌ها علی‌رغم وجود یک چنین مشعلداران روشنگری‌ها و روشنفکریهای اسلامی، در آن سطحی و حدی که مناسب زمان بود در زمینه‌های روشنفکری واقعاً نبودند. 🔅یک عده‌ای بودند افراد فاضل، مؤمن، روشن‌بین، آگاه، جوان، فعال، نترس، با محرومیتهای خاص حوزه بساز و از خیلی چیزها پرهیزنکن که خیلی‌ها پرهیز می‌کردند. و اینها در حقیقت پیشروان حقیقی حرکت فکری جدید حوزه‌اند. 🔅این شهدای عزیزی که ما از اوّل انقلاب تا حالا داریم جزو اینهایند. مرحوم شهید مطهری از این جمله است، مرحوم شهید بهشتی، مرحوم شهید مفتح، مرحوم شهید باهنر، و شگفتا که پیشروترین عناصر روشنفکری انقلابی حوزه‌ها اولین شهدای هنگام به ثمر رسیدن این انقلاب را هم تشکیل دادند و این نشانه‌ی صداقت این دلها و زبانها و حقانیت این راه است. @almorsalaat
♨️مقدمه مهم کتاب الانسان بعد الدنیا در مورد تفسیر آیه به آیه 🔰علامه طباطبایی (ره) 🌀هذه رسالة في المعاد نشرح فيها بعون اللّه سبحانه، حال الإنسان بعد حياته الدنيا على ما يقوم عليه البرهان، و يستخرج من الكتاب، و يكشف عنه السنة. غير أنّا آثرنا فيها الاختصار و الاقتصار على كلّيات المعاني، فإنّ المسلك الذي نستعمله من تفسير الآية بالآية، و الرواية بالرواية، بعيد الغور، منيع الحريم، وسيع المنطقة، لا يتيسّر استيفاء الحظّ منه في رسالة واحدة، يقاس فيها النظير بالنظير، و الشبيه بالشبيه، و الأطراف بالنسب، و يؤخذ بها الجار بالجار، و ستقف إن شاء اللّه العزيز على صحّة قولنا هذا. 🌀و من الإنصاف أن نعترف أنّ سلفنا من المفسّرين و شرّاح الأخبار أهملوا هذا المسلك في استنباط المعاني و استخراج المقاصد، فلم يورثونا فيه و لا يسيرا من خطير، فالهاجم إلى هذه الأهداف و الغايات على صعوبة منالها و دقّة مسلكها، كساع إلى الهيجاء بغير سلاح، و اللّه المستعان. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| تنها مشکل انسان در وصول الی الله، حجاب علم حصولی و حجاب اعتباریات است. 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس کفایه الاصول @almorsalaat
♨️ امام خمینی و علامه طباطبایی غرض اصلی از خلقت و بعثت را با حفظ و اجرای دیگر مراتب احکام اسلامی با جرات اظهار کردند. 🔰 آیت الله سعادت پرور 💠 از مجموع آيات و احاديث و دعاها استفاده مى شود كه غرض اصلى از خلقت و بعثت انبياء عليهم السلام غير از آن چيزى است كه عموم مردم تصوّر كرده و مى‌كنند و اعتقاد خود را بر آن استوار نموده‌اند و هر يك ديگرى را آماج تهمت‌هاى خود قرار داده و مى گويد: وى خلاف حق را فهميده؛ لذا بزرگان اهل كمال و كسانى كه اين گونه مطالب را دريافته‌اند از بيم تازيانۀ تكفير و يا عدم پذيرش كوته فكران، جرأت اظهار نداشته و بعضاً آن را در لفّافۀ شعر و يا كلام پيچيده اى بيان كرده‌اند. 💠 به هر حال از طايفۀ جليلۀ علماء در عصر حاضر دو شخصيّت بزرگوار توانسته‌اند اين مقصد را(با حفظ‍‌ و اجراى ديگر مراتب احكام اسلامى) با جرأت اظهار كنند و در گفتار و نوشتار خود به شرح آن پرداخته و زمينه را براى ديگران در بازگو كردن حقايق فراهم نمايند: ✅ يكى استاد بزرگ و مرجع عظيم الشأن شيعه و رهبر مسلمانان جهان آية اللّه العظمى جامع معقول و منقول صاحب كمالات نفسانى عارف باللّه روح اللّه الموسوى الخمينى(أدامَ‌ اللّهُ‌ شَوْكَتَهُ‌) مى‌باشد زبان نويسنده از بيان عظمت نفس و جامعيّت ايشان قاصر مى باشد و چنانكه شخصيت اين عزيز عالم اسلام تاكنون در بين شخصيّت‌هاى اسلامى و علما بى‌نظير بوده است بعيد به نظر مى رسد كه جامعه اسلامى در آينده نيز همانند ايشان را به خود ببيند، اَدٰامَ‌ اللّٰهُ‌ ظِلَّهُ‌ الشَّريفَ‌ عَلىٰ‌ رُؤُوسِ‌ المُسْلِمينَ‌. آمينَ‌، رَبَّ‌ العالَمينَ‌!. ✅ و ديگرى استاد بزرگ علمى و عملى در معارف اسلامى،و مفسّر و فيلسوف عظيم الشأن حضرت علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبائى مى باشد كه الحق حقّ‌ بزرگى به گردن فرزندان حوزه‌هاى علميّه بالأخصّ‌ حوزۀ علميۀ قم بلكه شيعه بلكه عالَم اسلام دارد؛ زيرا معارف اسلامى را از طريق كتاب و سنّت و علم و عمل در گفتار و رفتار و تأليفاتش آموخت؛ به گونه اى كه مى توان گفت بعد از وى علمايى كه مى‌خواهند اسلام را بشناسند از وى مستغنى نيستند. رَحْمَةُ‌ اللّهِ‌ وَ رِضْوانُ‌ اللّهِ‌ تَعالى عَلَيْهِ‌.. 💠 اگر دنياى امروز به وحشت افتاده و نمى تواند چنين شخصيّت‌هايى را در جهان اسلام ببيند، از بركت وجود چنين اسلامى است كه ايشان بيان نموده‌اند، و به فرمودۀ قائد بزرگ،امام خمينى، اسلام خشك و بى‌محتوى براى آنان ضررى ندارد، بلكه اثرات اين معارف حقّه و معانى بلند توحيدى در تمام امور است كه منافع آنان را به خطر انداخته است و لذا در كشورهاى عربى اين گونه كتابها برچيده مى شود و در كشور اسلامى ما نيز حسّ‌ بدبينى به اين امور را توسّط‍‌ خود ما دامن مى زنند. 📌 اكنون براى پند و نصيحت به اين گونه افراد قسمتى از كلام استاد بزرگوار،امام خمينى(أدامَ‌ اللّٰهُ‌ ظِلَّهُ‌)را ذكر مى كنيم. 🔅 مى‌فرمايند:«از امور مهمّه اى كه تنبّه به آن لازم است و اخوان مؤمنين و خصوصاً اهل علم(كَثَّرَ اللّٰهُ‌ أمْثالَهُمْ‌) بايد در نظر داشته باشند، آن است كه اگر كلامى از بعضى علماء نفس و اهل معرفت ديدند يا شنيدند، به مجرّد آنكه به گوش آنها آشنا نيست يا مبنى بر اصطلاحى است كه آنها را از آن حظّى نيست، بدون جهت شرعيّه، رمى به فساد و بطلان نكنند، و از اهل آن توهين و تحقير ننمايند، و گمان نكنند هركس اسم از مراتب نفس و مقامات اولياء و عرفاء و تجلّيات حق و عشق و محبّت و امثال اينها كه در اصطلاحات اهل معرفت رايج است بَرَد، صوفى است يا مروّج دعاوى صوفيّه است، يا بافندۀ از پيش خود است و بر طبق آن برهانى عقلى و يا حجّتى شرعى ندارد. به جان دوست قسم،كلمات نوع آنها، شرح بيانات قرآن و حديث است(سر الصلاه صفحه 64 و 65) 📚 جمال آفتاب و آفتاب هر نظر، مقدمه 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💢 چرا کسی که «از خدا اعراض کند» دچار «معیشت ضنک» می شود؟ 🔰 پاسخ از علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه ۱۲۴ سوره طه 💠أن من نسي ربه و انقطع عن ذكره لم يبق له إلا أن يتعلق بالدنيا و يجعلها مطلوبه الوحيد الذي يسعى له و يهتم بإصلاح معيشته و التوسع فيها و التمتع منها، و المعيشة التي أوتيها لا تسعه سواء كانت قليلة أو كثيرة لأنه كلما حصل منها و اقتناها لم يرض نفسه بها و انتزعت إلى تحصيل ما هو أزيد و أوسع من غير أن يقف منها على حد فهو دائما في ضيق صدر و حنق مما وجد متعلق القلب بما وراءه مع ما يهجم عليه من الهم و الغم و الحزن و القلق و الاضطراب و الخوف بنزول النوازل و عروض العوارض من موت و مرض و عاهة و حسد حاسد و كيد كائد و خيبة سعي و فراق حبيب. 💠و لو أنه عرف مقام ربه ذاكرا غير ناس أيقن أن له حياة عند ربه لا يخالطها موت و ملكا لا يعتريه زوال و عزة لا يشوبها ذلة و فرحا و سرورا و رفعة و كرامة لا تقدر بقدر و لا تنتهي إلى أمد و أن الدنيا دار مجاز و ما حياتها في الآخرة إلا متاع فلو عرف ذلك قنعت نفسه بما قدر له من الدنيا و وسعه ما أوتيه من المعيشة من غير ضيق و ضنك. 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
💢ما ذا يقول القرآن؟ 🔰علامه طباطبایی 🔅و اختيار المذاهب الخاصة و اتخاذ المسالك و الآراء المخصوصة و إن كان معلولا لاختلاف الأنظار العلمية أو لشي‌ء آخر كالتقاليد و العصبيات القومية، و ليس هاهنا محل الاشتغال بذلك، إلا أن هذا الطريق من البحث أحرى به أن يسمى تطبيقا لا تفسيرا.  🔅ففرق بين أن يقول الباحث عن معنى آية من الآيات: ما ذا يقول القرآن؟ أو يقول: ما ذا يجب أن نحمل عليه الآية؟ فإن القول الأول يوجب أن ينسى كل أمر نظري عند البحث، و أن يتكي على ما ليس بنظري، و الثاني يوجب وضع النظريات في المسألة و تسليمها و بناء البحث عليها، و من المعلوم أن هذا النحو من البحث في الكلام ليس بحثا عن معناه في نفسه.  🔅...و أنت بالتأمل في جميع هذه المسالك المنقولة في التفسير تجد: أن الجميع مشتركة في نقص و بئس النقص، و هو تحميل ما أنتجه الأبحاث العلمية أو الفلسفية من خارج على مداليل الآيات، فتبدل به التفسير تطبيقا و سمي به التطبيق تفسيرا، و صارت بذلك حقائق من القرآن مجازات، و تنزيل عدة من الآيات تأويلات.  و لازم ذلك (كما أومأنا إليه في أوائل الكلام) أن يكون القرآن الذي يعرف‌ نفسه (بأنه هدى للعالمين و نور مبين و تبيان لكل شي‌ء) مهديا إليه بغيره و مستنيرا بغيره و مبينا بغيره، فما هذا الغير! و ما شأنه! و بما ذا يهدي إليه! و ما هو المرجع و الملجأ إذا اختلف فيه! و قد اختلف و اشتد الخلاف.  🔅و كيف كان فهذا الاختلاف لم يولده اختلاف النظر في مفهوم (مفهوم اللفظ المفرد أو الجملة بحسب اللغة و العرف العربي) الكلمات أو الآيات، فإنما هو كلام عربي مبين لا يتوقف في فهمه عربي و لا غيره ممن هو عارف باللغة و أساليب الكلام العربي.  🔅و ليس بين آيات القرآن (و هي بضع آلاف آية) آية واحدة ذات إغلاق و تعقيد في مفهومها بحيث يتحير الذهن في فهم معناها، و كيف! و هو أفصح الكلام و من شرط الفصاحة خلو الكلام عن الإغلاق و التعقيد، حتى أن الآيات المعدودة من متشابه القرآن كالآيات المنسوخة و غيرها، في غاية الوضوح من جهة المفهوم، و إنما التشابه في المراد منها و هو ظاهر. و إنما الاختلاف كل الاختلاف في المصداق الذي ينطبق عليه المفاهيم اللفظية من مفردها و مركبها، و في المدلول التصوري و التصديقي.  🔅و سنضع ما تيسر لنا بعون الله سبحانه من الكلام على هذه الطريقة في البحث عن الآيات الشريفة في ضمن بيانات، قد اجتنبنا فيها عن أن نركن إلى حجة نظرية فلسفية أو إلى فرضية علمية، أو إلى مكاشفة عرفانية.  🔅و احترزنا فيها عن أن نضع الأنكتة أدبية يحتاج إليها فهم الأسلوب العربي أو مقدمة بديهية أو عملية لا يختلف فيها الأفهام.  🔅و أما آيات الأحكام، فقد اجتنبنا تفصيل البيان فيها لرجوع ذلك إلى الفقه.  🔅و قد أفاد هذه الطريقة من البحث ارتفاع التأويل بمعنى الحمل على المعنى المخالف للظاهر من بين الآيات، و أما التأويل بالمعنى الذي يثبته القرآن في مواضع من الآيات، فسترى أنه ليس من قبيل المعاني.  🔅ثم وضعنا في ذيل البيانات متفرقات من أبحاث روائية نورد ما تيسر لنا إيراده من الروايات المنقولة عن النبي ص و أئمة أهل البيت سلام الله عليهم أجمعين من طرق العامة و الخاصة، و أما الروايات الواردة عن مفسري الصحابة و التابعين. فإنها على ما فيها من الخط و التناقض لا حجة فيها على مسلم.  🔅و سيطلع الباحث المتدبر في الروايات المنقولة عنهم (ع)، أن هذه الطريقة الحديثة التي بنيت عليها بيانات هذا الكتاب، أقدم الطرق المأثورة في التفسير التي سلكها معلموه سلام الله عليهم.  🔅ثم وضعنا أبحاثا مختلفة، فلسفية و علمية و تاريخية و اجتماعية و أخلاقية، حسب ما تيسر لنا من البحث، و قد آثرنا في كل بحث قصر الكلام على المقدمات المسانخة له، من غير تعد عن طور البحث.  📚 الميزان في تفسير القرآن، ج‌1، ص: 9 @almorsalaat