♨️تخصصی شدن ابواب فقه و تبعیض در تقلید 🔰شهید مطهری/ آیت الله شیخ عبدالکریم حائری 🔺در اينجا من پيشنهادى دارم كه براى پيشرفت و ترقى فقه ما بسيار مفيد است. اين را قبلًا مرحوم آيت ‏اللَّه حاج شيخ عبد الكريم يزدى اعلى اللَّه مقامه فرموده ‏اند و من پيشنهاد ايشان را عرض مى ‏كنم. 🔺ايشان گفته بودند چه لزومى دارد كه مردم در همه مسائل از يك نفر تقليد كنند. بهتر اين است كه قسمتهاى تخصصى در فقه قرار دهند، يعنى هر دسته‏ اى بعد از آنكه يك دوره را ديدند و اطلاع پيدا كردند، تخصص خود را در يك قسمت معين قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصى از آنها تقليد كنند. مثلًا بعضى خود را عبادات قرار دهند و بعضى معاملات و بعضى سياسات و بعضى احكام (احكام به اصطلاح فقه)، همان طورى كه در طب اين كار شده و رشته‏ هاى تخصصى پيش آمده، هر دسته‏ اى متخصص يك رشته از رشته‏ هاى پزشكى هستند، بعضى متخصص قلب مى ‏باشند، بعضى متخصص چشم، بعضى متخصص گوش و حلق و بينى و بعضى متخصص چيز ديگر. 🔺اگر اين كار بشود هركسى بهتر مى ‏تواند تحقيق كند در قسمت خودش. گمان مى‏ كنم در كتاب تأليف آقاى سيد احمد زنجانى سلّمه اللَّه اين مطلب از قول ايشان چاپ شده. 🔺اين پيشنهاد بسيار پيشنهاد خوبى است، و من اضافه مى ‏كنم كه احتياج به تقسيم كار در فقه و به وجود آمدن رشته‏ هاى تخصصى در فقاهت، از صد سال پيش به اين طرف ضرورت پيدا كرده و در وضع موجود يا بايد فقهاى اين زمان جلوى رشد و تكامل فقه را بگيرند و متوقف سازند و يا به اين پيشنهاد تسليم شوند. 🔺زيرا تقسيم كار در علوم، هم معلول تكامل علوم است و هم علت آن؛ يعنى علوم تدريجاً رشد مى‏ كنند تا مى ‏رسند به حدى كه از عهده يك نفر تحقيق در همه مسائل آنها ممكن نيست، ناچار بايد تقسيم بشود و رشته‏ هاى تخصصى پيدا شود. پس تقسيم كار و پيدايش رشته‏ هاى تخصصى در يك علم، نتيجه و معلول تكامل و پيشرفت آن علم است. و از طرف ديگر با پيدايش رشته‏ هاى تخصصى و تقسيم كار و تمركز فكر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصى پيشرفت بيشترى پيدا مى‏ كنند. در همه علوم دنيا از طب و رياضيات و حقوق و ادبيات و فلسفه، رشته‏ هاى تخصصى پيدا شده و همين جهت آن رشته‏ ها را ترقى داده است. 🔺زمانى بود كه فقه بسيار محدود بود. وقتى به كتب فقهيه قبل از شيخ طوسى مراجعه مى ‏كنيم مى‏ بينيم چقدر كوچك و محدود بوده است! شيخ طوسى با نوشتن كتابى به نام مبسوط فقه را وارد مرحله جديدى كرد و توسعه داد. و همچنين دوره به دوره در اثر مساعى علما و فقها و وارد شدن مسائل جديد و تحقيقات جديد، بر حجم فقه افزوده شد تا آنجا كه در حدود صد سال پيش كه صاحب جواهر موفق شد يك دوره فقه بنويسد، به زحمت توانست اين كار را انجام دهد. مى ‏گويند در حدود بيست سالگى اين كار را شروع كرد و با استعداد فوق‏ العاده و كار مداوم و عمر طويل، در آخر توانست دوره فقه را به آخر برساند. دوره جواهر در شش جلد بسيار ضخيم چاپ شده. تمام كتاب مبسوط شيخ طوسى كه در عصر خود نمونه فقه مشروح و مفصلى بوده شايد از نصف يك جلد از شش جلد جواهر كوچكتر باشد. 🔺بعد از صاحب جواهر مبانى فقهى جديدى به وسيله شيخ مرتضى انصارى اعلى اللَّه مقامه پى ‏ريزى شد كه نمونه ‏اش كتاب مكاسب و كتاب طهارت آن مرحوم است. بعد از ايشان در مخيّله كسى هم خطور نمى ‏كند كه يك دوره فقه با اين شرح و تحقيق تأليف يا تدريس كند. 🔺در اين وضع حاضر و بعد از اين پيشرفت و تكامل كه در فقه ما مانند ساير علوم دنيا پيدا شده و اين پيشرفت معلول مساعى علما و فقهاى گذشته بوده، يا بايد علما و فقهاى اين زمان جلوى رشد و تكامل فقه را بگيرند و مانع ترقى آن گردند و يا بايد آن پيشنهاد متين و مترقى را عملى كنند، رشته‏ هاى تخصصى به وجود بياورند و مردم هم در تقليد تبعيض كنند همان طورى كه در رجوع به طبيب تبعيض مى‏ كنند. 📚 مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (اصل اجتهاد در اسلام(ده گفتار))، ج‏20، ص: 183 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 📌پ.ن: استاد علی فرحانی امروز در جلسه از جهت اهمیت و گستردگی در ابواب مختلف فقهی، این مسئله را نتیجه گرفتند و به این دیدگاه شهید اشاره کردند. @fater290