ملاحظه:
هر چند
تحلیل حجت الاسلام قنبریان در مسئله
#حجاب، مبتنی بر «تقابل حکم شرعی با سیاست اقتصادی» درست و بهجا است، اما چالش اصلی مسئله
#پوشش_اسلامی_زنان، اصالتا از جنس فرهنگی است، نه اقتصادی و نه سیاسی، که البته در کلام ایشان
#بهاشاره آمده است.
پس از آنکه به بهای مجاهدتهای خالصانۀ خیل عظیمی از نیکان و نیکپنداران، حکومتی منتسب به دین و به متولیان امور دینی فراچنگ عدهای آمده و مانده است، راه آیندهای روشن، چیزی جز بازخوانی دین و دینداری در سطح فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ دین و فلسفۀ حقوق، با قرائت عقلانی و تاریخمند و فرهنگبند از نصوص دینی نیست، که البته حتی اگر چنین نمیشد نیز ضرورت داشت، چنانکه دههها پیش از انقلاب 57، تبادل فرهنگ علمی، ضرورتش را عیان کرده بود.
اگر میان قرائت دین با واقعیات فرهنگی و اجتماعی و تربیتی و سیاسیِ معقول، تعارضی ببینیم، قطعا یا دین حق را بهحق قرائت نکردهایم، یا ادراک واقعیات بر ما سخت آمده، و یا هر دو.
#احکام_شرعی بیاعتنا به اقتضائات
#فرهنگی و
#تربیتی نیستند و احکام شرعیِ اجتماعی، نمیتوانند لابشرط از جریان فرهنگی جامعه باشند؛ چه رسد به
#اجرای_احکام_شرعی در جامعه، که اساسا وظیفۀ نهادی است که ثبوتا و اثباتا
#بهاندازۀ_کافی، دینی باشد.
اگر خودمان را از چنین ملاحظاتی محروم کنیم، ترکیب
#قوانین_شرعی را پارادوکسیکال خواهیم یافت و بهناچار، هر روز، برونرفت از بنبستهای فراروی حاکمیت را به عهدۀ افراد و نهادهای فرعی و حتی خارج از گود حاکمیت خواهیم انداخت.
https://eitaa.com/anbaz60/1006