☑️ اندیشه در حواشی؛ جرأت مطهری ✍️ علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی یکی از سنت‌ها تحصیلی در حوزه‌ی علمیه، مطالعه‌ی شرح‌ها و حاشیه‌های کتاب‌های درسی است تا به تعبیر برخی از اساتید خبره، طلبه بعد از گذراندن دوره‌ای جامع از فقه و اصول، با دیدن حواشی ملا شود و بتواند تفقه کند و دین‌شناس شود. شاید این شیوه‌ی تحصیلی برای ملا شدن در حوزه و فهم شیوه‌ی استدلال به روایات و آیات، هیچ گاه کهنه نشود و همیشه مورد استفاده‌ی عموم طلاب قرار بگیرد؛ اما چه می‌شود که کاوش میان برخی از حواشی، توسط بعضی از مدرسین ممنوع می‌شود و طلبه‌ها جرأت نزدیک شدن به آنها را ندارند، تا جایی که حتی حاشیه‌ها آنقدر به متن نزدیک هستند که نمی‌توان بدون بررسی‌شان به دقت فقهی رسیده و نظریه‌ی دقیق اسلام را تبیین کرد؟! نیاز‌های فکری بشر همزمان با پیشرفت ابزاری تمدن غرب و تکثر سلایق گوناگون_قطع نظر از درست یا غلط بودنشان_ به قدری گسترده شده است که شاید مهم‌ترین حاشیه‌ی یک طلبه را به هنگام تحصیلش در حوزه‌های علمیه، رقم زده باشد. این حاشیه آنقدر وسیع و خطیر است که توانسه زیست شخصی برخی از طلاب را دچار مشکل کند و آنان را از سیر در حال حرکت متن‌خوانی مرسوم در حوزه خارج و یا به راننده‌ی اسنپ، ویزیتور یک شرکت خوراکی و چیز‌هایی که مخالف با زی‌طلبگی در مدارس علمیه نامیده می‌شود، تبدیل سازد. ۶۰ سال قبل، کسی از حوزه‌ی علمیه برای پاسخ به نیاز‌های جامعه‌ی مکانیکی دورکیم و کنترل اراده‌های آزاد جان لاک میان اقشار مختلف مردم قد علم کرد تا هنوز که هنوز است، نامش به عنوان فرمانده‌ی جهاد تبیین در عصر تبعید امام خمینی(ره) بدرخشد و او کسی جز شاگرد بی‌نظیر علامه طباطبایی(ره)، شهید آیت الله مطهری نبود. مطهری کسی بود که نه اصالت الفردی و نه اصالت الجمعی بود. او کسی است که بر اساس نظریه‌ی فطرت، انسان مجبور در نگاه اندیشمندان غربی را، مستقل خواند تا بفهماند زیر چتر استعمارگران بودن، همان جبر تاریخی که هگل از آن یاد می‌کند نیست و این جبر، حقیقت ندارد. وقتی استاد مطهری با چنین قوه‌ی بدیع و درخشانی می‌توانست چنین نظریه پردازی داشته باشد تا انسان اسلامی عصر بحران‌زده‌ی سلطه‌گری لیبرال‌ها و مارکسیست‌ها را از خاک مذلت به عرصه عزت، حیات اندیشه ببخشد، چگونه نمی‌توانست بین متن و حاشیه تعامل برقرار کند؟ اگر توجه به حواشی که در عین حال متن اصلی روزگار بودند وجود نداشت، آیا امروز کسی می‌توانست نسبیت کلی اخلاق را رد کرده و به هویت نابود‌‌ شده‌ی انسان در غرب بخندد؟ شاید مطهری می‌خواست جمع عرفی دیگری را رقم بزند که آن تقدم حاشیه بر متن بوده است! به نظر می‌آید جامعیت مطهری نسبت به متن و حواشی عصر حاضر، که به تعبیر رهبر انقلاب موجب احیای تفکر اسلامی شده است، عنصر مغفولی در حوزه‌های علمیه باشد که نپرداختن به آن عنصر، هر متن درسی را به حاشیه‌ی دوری از ساختار سراسر منحط شهر مدرن می‌برد. شهری که برای بررسی شرح‌های کتب فقهی و اصولی، سکولار شدن و غل و زنجیز شدن در واتیکان اسلامی را توصیه می‌کند. حال سؤال این است که اگر مطهری به حاشیه‌ی ممنوعه‌ی برخی از آقایون مدرس، پرداخته است و موفق به احیای جهانبینی اسلامی گشته است، چگونه می‌شود که این حواشی به متن تبدیل نشده و با این حال مشروعیت ساختار مدرن توسط برخی از مدرسین درحال مبنایی شدن است؟! @HOWZAVIAN