|⇦•
#قسمت_دوم /
#روضه و
توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس سید رضا نریمانی •✾
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
به حشر هم قدم که مینهد هنوز بیسر است
قیامتیست لحظۀ ورود حضرت حسین
*میدونی سر این آقا کجاست که میگه بی سر وارد محشر میشه؟!
بیبی دوعالم لحظهای که وارد محشر میشه؛ اونجا بیبی وسیله میاره برا شفاعت امّتش.
روایت میگه: اولین وسیلهای که بیبی روو میکنه، پَرِ چادر رو کنار میزنه ، یه سر بریده رو دست میگیره .. صدا میزنه آی گریهکنای حسینم...
اونجا سر بریده رو روو دست میگیره ..
(تو ذهنت تصور کن دیگه نمیتونی آروم بشینی)
"بُنَیَّ قَتَلوکَ و مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" ...
دومین وسیلهای که بیبی روو میکنه ، یهو پر چادر رو کنار میزنه ، دوتا دست قلم شده عباس رو دستش میگیره ..
آی گریه کنایِ عباسم حالا نوبت شماست میخوام شمارو شفاعت کنم...
انقدر این روایت زیباست که میفرمایند: اول گریه کنای حسینش رو راهی بهشت میکنه. همه رو بیبی راهی میکنه ، روایت میگه خودش راه میفته ، همچین که داره تو مسیر میره به سمت بهشت ، هی برمیگرده پشت سر رو نگاه میکنه ..
عرضه میدارن: خانم جان اتفاقی افتاده؟!
میفرماد: نه، میخوام ببینم یه وقت کسی عقب نمونده باشه؛
مادرِ دیگه .. مادرِ ...
تو کوچهها هم که زمین افتاد اول گفت: حسن جان تو که چیزیت نشده؟!
مادر دلنگرون بچهشه...*
بهانه گیر میشوم عمو که آه میکشد
صدای آه او مرا به قتلگاه میکشد
غربت او مرا به این وادی خون کشیده است
بعد علی اصغرش نوبت من رسیده است
نوشته اند از ازل کشتۀ کربلاییام
اذن جهاد میدهد غیرت مجتباییام
برای زنده ماندنم عمو بهانه میشود
برای جان سپردنم گلو بهانه میشود
سنگ هم از غم عمو بهانهگیر میشود
و کودک از مصیبتش یک شبه پیر میشود
ببین عمه بر زمین فتاده پیکر عمو
نگو بمان که شمر هم امان نمیدهد به او
برای غارت سرش رسیده نوبت سنان
دو نیزه هم سپر شود، دونیزه است عمه جان
نگو که کوچکم ببین که بحث غیرتم شده
نگو بمان، نمیشود، که کوچه عبرتم شده
نگیر خُرده عمه جان که بی قراریام بهجاست
سنان کربلای ما مغیرهی قدیمهاست
*میبینی سنان با نیزه داره میره تو گودال، چرا میگه مثل مغیره است آخه تو گودال همه بی هوا میزدن ،نیزه رو برداشت به پهلوی عزیز فاطمه زد آه حسین بلند شد هی صدا میزد یا زهرا....*
آمدهام به قتلگاه اگرچه دیر عمو حسین
سپر برات میشوم نفس بگیر عمو حسین
صدای غربت تو را گوش خیام تو شنید
نفس بگیر عمو حسین لشکر کوچکت رسید
تا شده نیزههایشان در بدن تو آه آه
وا شده پای شمر هم روی تن تو آه آه
نیره به نیزه از تنت هستِ تو رفته آه آه
به قصد غارت عقیق، دست تو رفته آه آه
نیزه شکسته شرم کن، نفس بگیرد این بدن
خنجر کند رحم کن موقع دست و پا زدن
چند نفر به یک نفر، لشکر بی حیا نزن
خنجر و تیر و نیزه را جای عمو بزن به من
چنگ نزن به موی او، گیسوی سوخته نبر
پیرهنی که میبری فاطمه دوخته، نبر
نبی به سینهی عمو خورده لب مطهرش
شرم کنید اسبها! نعل کجا و پیکرش
شاعر: ناصر دودانگه
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال
#جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net