زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 #رمان_آنلاین_نهال‌آرزوها #قسمت_۹۷۴ به قلم #ک
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺 🌺✨ 🌺 به قلم (ز_ک) _پشت خطم. بچه‌ت به دنیا اومده الان؟ بله، یازده روز دیگه دوماهش تموم می‌شه نفس سنگینی کشید _اونوقت قابل نبودم موقع دنیا اومدمش اونجا باشم؟ لااقل یه خبر بهم می‌دادی این بشر چقدر رو داره آخه... _اتفاقا می‌خواستم خبرت کنم... اما هیچ شماره‌ای ازت نداشتم... منم برای تو مهم نبودم که یه حالی ازم نپرسیدی. خبر دارم که نیما بهت گفته باردارم... _،والا بهم گفت اما فکر می‌کردم سربه سرم گذاشته. تو دوبار دیگم باردار شدی، با اونهمه مراقبتی که توسط نیما ازت می‌شد نمی‌تونستی حفظشون کنی و هربار سقط می‌شدند خیلی جالبه حالا که مراقبتهای نیما بالا سرت نبوده بچه موند و سالمم به دنیا اومد نیش حرفش تا مغز استخونم رو سوزوند برای همین بیشتر مصمم شدم تا پیشش برم و اگه این بچه نیاز به مراقبت و دوا و دکتر داره بندازم گردن خودشون... اون چه خبر داره که توی بارداری چه کتک مفصلی به خاطر شوهر نزول خورش و نیما خوردم و آش و لاش منو رسونوم بیمارستان چه خبر داره نزدیک بود دوباره سقط بشه چه خبر داره چندبار هم اینجا حالم بد شد و هربار نریمان با یکی من رو به دکتر رسوند... 📣📣 کامل شد😍 برای دریافت کل مبلغ ۴۰ هزار تومان به این شماره کارت واریز کنید 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید و کل رمان رو یکجا دریافت کنید🌹👇👇 @Mahdis1234 کپی حرام جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم @chatreshohada لینک پارت اول👇👇 https://eitaa.com/chatreshohada/63589 ✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺 🌺🌟 🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨ 🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟 🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨