📚🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈📚 🌷داستان ها و ... موضوعی الفبايي. 2️⃣2️⃣ حرف ف : 🔰فال فتح 🔰فتنه https://eitaa.com/dastan_latifeh/107 فتوا فتوت فحش 🔰فحْشاء 🌷شيوه و راهکار جلو گيری از فحشاء https://eitaa.com/dastan_latifeh/34 🔰فخرفروشى فراغت فراموشى فرجام فرح 🔰فرزند 🎂نگرانی پيامبر بر فرزندان آخر الزمان https://eitaa.com/dastan_latifeh/45 ☺️روحيات فرزند https://eitaa.com/dastan_latifeh/48 ☺️بايدها و نبايد های، پدر و فرزندی https://eitaa.com/dastan_latifeh/64 💬هشدار به فرزندان هر دست بدهی از همان دست می گيری ✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍️پیر مردی تصمیم گرفت تا با پسر وعروس ونوه‌ی چهارساله خود زندگی کند. دستان پیر مرد می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست. پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدر بزرگ کاری بکنیم و گرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدر بزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد . بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد. هر وقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت. یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت:دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید! 🌟 یادمان بماند که : " زمین گرد است . . . " 🌷برکات داشتن فرند نيک https://eitaa.com/dastan_latifeh/114 فرشته 🔰 🔰 بر های از دست رفته! 🌷شرط 👈مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود. کشاورز به او گفت: «برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می‌کنم. اگر توانستی دم یکی از این گاوها را بگیری من دخترم را به تو خواهم داد.» مرد قبول کرد. اولین در طویله که بزرگترین در هم بود باز شد. باور کردنی نبود، بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود بیرون آمد. گاو با سم به زمین می‌کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید و گاو از مرتع گذشت. دومین در طویله که کوچکتر بود باز شد. گاو کوچکتر از قبلی بود اما با سرعت حرکت می‌کرد. جوان پیش خودش گفت: «منطق می‌گوید این را هم ول کنم چون گاو بعدی کوچکتر است و این ارزش جنگیدن ندارد.» سومین در طویله هم باز شد و همانطور که فکر می‌کرد ضعیف‌ترین و کوچک‌ترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود بیرون پرید. پس لبخندی زد و در موقع مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت! پر از ارزش‌های دست یافتنی است اما اگر به آن‌ها اجازه رد شدن بدهیم ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود. برای همین کن که همیشه اولین را دریابی. فرمانبرى فرمانروائى فروتنى فرومايگى 🔰 ✅فرهنگ ديني پيش از اسلام https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan/106 🔰فريب 🎂نمونه مکر و حيله و فريب کاری https://eitaa.com/dastan_latifeh/124 فريفتگى دنيا فساد فسق فصاحت فضيلت فطرت 🔰 🌷علت فقر مردم https://eitaa.com/dastan_latifeh/122 🌷 در قبال فقر https://eitaa.com/dastan_latifeh/25 🌷آثار شوم فقر و عوارض آن https://eitaa.com/dastan_latifeh/105 🎂دستگيری بی جای فقير https://eitaa.com/dastan_latifeh/367 🔰 🌷موجبات تقويت و https://eitaa.com/dastan_latifeh/355 https://eitaa.com/dastan_latifeh