از راه که رسید، اهل خانه توی حیاط بودند. گفت "پاشید بریم یه جای امن. توی حیاط خطرناک" سوار ماشین شدند و راه افتادند. دو سه کیلومتری بیشتر نرفته بودند که موشک زدند. برگشتم سمت انفجار. موشک خورده بود توی حیاط خانه. همان جایی که ده دقیقه قبل بودند. ─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─ @defae_moghadas 👈لینک عضویت 🍂