🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸🍃اخلاق ناب فرماندهی... 💠راننده فرمانده ام...  _طرف وقتی رسید که دفتر مخابرات بسته بود. حالش گرفته شد . با اخم و تخم نشست یک گوشه . 💠 چرا اینقدر ناراحتی. چی شده ؟ _ اومدم تلفن بزنم. می بینی که بسته اس. 💠 خوب بیابریم از دفترفرماندهی تلفن کن. _فرمانده ات دعوا نکنه. برات مشکل درست می شه ها. 💠 نه ، تو بیا . هیچی نمی گه . دوستیم باهم. _ می گفت « مسئول تدارکاتم. اگه نروم بچه ها کارشون لنگ می مونه.» 💠 نگران نباش . می رسونمت. _تو چه کار می کنی این جا ؟ اسمت چیه ؟ 💠 بچه ی میدون خراسونم. 💠 اسم تو چیه ؟ بچه ی کجایی ؟ - مهدی. منم بچه ی هفده شهریورم. 💠 پس بچه محلیم. کلی حرف زدند، خندیدند. وقتی می خواست پیاده بشه ، بهش گفت 💠«اخوی ،دعا کن ما هم شهید بشیم.» شادی روح بلند ومطهرش صلوات 🌺 @Dehghan_amiri20 🌺