8⃣5⃣5⃣ انتظار... بین سلول‌های سیاه از رذالت بعثی‌ها پا به پای مصطفی به دنبال طوبی بودیم که یک‌باره سر از آوارهای ضاحیه برون آوردیم. طوبی را یافتیم اما خبری از سید و یارانش نیست. بی خبری از خبر بد شنیدن بدتر است. دردی زجرآور دارد. ذره ذره آب می‌کند. تا بذر امید قصد جوانه زدن می‌کند، آفت بیم و هراس آن را خشک می‌کند. نه فکر کنید این ها را که می‌گویم، لقلقه زبان است؛ نه. همه را چشیده‌ایم. شامگاه ۱۳خرداد ۶۸.... انتظاری کشنده برای خبر بهبودی سید روح‌الله. نوجوان بودم اما تلخی طعمش تازگی دارد. به همان تازگیِ تلخ‌کامیِ گم شدن رییس جمهور محبوبمان سید ابراهیم در شامگاه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳. سانحه سقوط بالگرد... حالا، تازه‌تر از همه شامگاه ۷ مهر ۱۴۰۳... باز هم انتظار، انتظار برای سلامت ماندن سید مقاومت، سید حسن نصرالله. نمی دانم. شاید خدا دارد به ما راه انتظار می‌آموزد. انتظارِ با اضطرار... می‌خواهد بگوید برای سید و مولای غریبتان هم منتظرِ مضطر باشید. نه منتظرِ مرفّه.... "یا صاحب الزمان عجل علی ظهورک" ✍ 🏷 منبع 🌀 دورهمگرام؛ شبکه زنان روایتگر فرصتی برای ثبت لحظات گوارای زندگی🌱 با ما از طریق لینک زیر همراه شوید: 📲 دورهمگرام در ایتا | بله | دیگرپیام‌رسان‌ها