🌸🦋
مادر و پدر عزیزم!
سلام گرم مرا که از سوی جبهههای خونینشهر به سوی شما آمده را بپذیرید...
امیدوارم که این قدرت را داشته باشید که برای من عزاداری نکنید. آخر شما به من بگویید! آیا کسی که پسرش داماد شده باید در جشن عروسی او گریه کند؟!
این سخن من با تمام خویشان و دوستان است:
مادر و پدر عزیزم! من امانتی بودم نزد شما و این امانت را شما باید با آغوش باز میدادید؛ بنابراین زانوی غم در بغل مگیرید.
مادر و پدر عزیزم! برای من سیاه نپوشید چون ما مُرده نیستیم بلکه زندگانی هستیم که تا قیامت نزد خدا روزی میخوریم.
وقتی به جسد من دست یافتید اگر مشتهایم بسته بود آنها را باز نکنید تا دشمن بداند که مشتهای من هنوز آماده و گره کرده است؛ و اگر لبها یا دهانم باز بود آن را نبندید تا ندای الله اکبرم لرزه بر وجود و پیکر آمریکا و ظالمین بیندازد.
در مورد به خاک سپردن من، اختیار این کار را به مادرم میدهم تا هرجا بخواهد مرا به خاک بسپارید...
قسمتی از نامه شهید محمدرضا علیزاده به پدر و مادرش✉️💌
🕯
#سی_روز_سی_شهید_۱۴
#شهید_محمدرضا_علیزاده
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_استان_اصفهان
#شهدای_کاشان
#روز_هجدهم
🆔
https://zil.ink/30rooz30shahid