زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
مرحوم مطهری آشنایی عمیق و مستقیمی با هگل نداشته است. وی آثار اصلی هگل را نخوانده بود و با صورت‌های م
اشکالی که دکتر مصلح نسبت به خوانش شهید مطهری از هگل داشته اند را دو گونه میشود پاسخ داد: _ یک بار دغدغه فیلسوف اسلامی حل کردن مسئله ای است که در جامعه او جریان ساز شده و یا در صدد تبدیل شدن به جریان است. در این صورت آنچه برای نقد مسئله مهم است خوانش موجود در جامعه از آن مسئله است و نقد و فهم منابع اصلی لزوما کمکی برای حل مسئله موجود جامعه نمیکند. یعنی اینکه هگل در کتاب اصلی خود چه بیانی را داشته در این فرض مهم نیست بلکه آنچه مهم است بیانی است که در جامعه ایرانی اسلامی شکل گرفته و تبدیل به شبهه شده است. _ اما در صورتی که رویکرد فیلسوف اسلامی در صدد نقد اصل مبنای علمی متفکر دیگر باشد فارغ از اینکه جریان اجتماعی موجود در اطراف زندگی او چنین مسئله ای را دارا هست یا خیر در این مورد رجوع به اصل متن متفکر مورد نظر ضروری است. _ گرچه اکنون نسبت به اوایل انقلاب اسلامی به سبب ترجمه های دقیق تر و همچنین تربیت اساتید قوی تر در حوزه فلسفه غرب خوانش های عمیق تری از مسئله فلسفه غرب شکل گرفته اما این شرایط اجتماعی موجود در اوایل انقلاب وجود نداشت بلکه به خاطر دغدغه شکل گیری اصل حکومت اسلامی آنچه برای یک فیلسوف ایرانی اسلامی از جمله شهید مطهری مهم بود جلوگیری از انحرافات فکری اجتماعی با خوانش های ناقص غیر اسلامی بود. _ اما مسئله تقدم معرفت شناسی بر وجود شناسی در هندسه فکری شهید مطهری نه به معنی اصالت یافتن وجود ذهنی است که این افتادن در دام دگماتیسم غرب است. بلکه پررنگ کردن مسائل معرفتی برای حل مسائل عینی اجتماعی است. در صورتی که قرائت علامه طباطبایی یعنی استاد شهید مطهری را نسبت به تقدم معرفت شناسی صحیح بدانیم مقدم بودن این علم نسبت به وجود شناسی به هیچ وجه با بیان غربی آن سازگار نیست و اساسا امکان تقدم معرفت بر وجود در فلسفه اسلامی وجود ندارد بلکه آنچه دغدغه فیلوسفان ما بوده است حل کردن شبهات معرفتی برای شکل گیری بهتر گفتگو پیرامون مسئله وجود است. یعنی فیلسوف اسلامی همواره دنبال معلوم بود که علم به دست آورد و فیلسوف غرب دنبال علم بود که هیچ نیافت برای همین هرگز نمیشود معرفت را به معنی وجود ذهنی آن بر وجود مقدم کرد. _ علاوه بر این تاریخی نبودن علم و تاثیر گذار نبودن مسائل اجتماعی در فهم بشر و همچنین مسئله معرفت یکی دیگر از دلایلی است که شهید مطهری حاضر به پذیرفتن مبنای مورد ادعا از سمت دکتر مصلح نبود. یعنی اساسا قرائتی که دکتر مصلح از معنی علم در کلام شهید مطهری دارد با هندسه فکری فلسفه اسلامی بیگانه است. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef