🌼 سلام
#پرسش_پاسخ
#مناظرۀ_بحث_آزاد
#پوستین_وارونه_سروش
نظراتی که در ادامه ملاحظه میکنید ذیل مناظرات بحث آزاد آقایان مصباح، طبری و ... مطرح شده است.
👤بنده سال ها قبل کتابی از ایشون {احسان طبری} رو خوندم و برای این فرد احترام قائلم و فارغ از دیدگاه فکری و سلیقه ای ایشون که احتمالا در مواردی مورد نظر بنده نبوده و نیست بر این باورم که نخبگان فارغ از هر گرایش و دیدگاهی می بایست مورد احترام و ارزش باشند و آن ها را بهتر بشناسیم.
در ضمن توصیه می کنم اندیشه های نخبگان را مطالعه کنید فارغ از هرگونه قضاوت و قیاسی.
#پاسخ:
اینکه به کسی توصیه کنیم اندیشۀ هر نخبه با هر گرایش و دیدگاهی را مطالعه کند و بدتر اینکه آن را قضاوت هم نکند (!) طبق تجربه، آثار منفی جدی در پی دارد خصوصاً اینکه همه میدانیم همانطور که انتخاب خوراک بد برای جسم، موجب بیماری است، انتخاب خوراک بد برای ذهن نیز موجب تشویش و نگرانی است.
ضمن اینکه نگاه به نخبه نیز باید صحیح باشد زیرا نخبه در لغت به معنای افراد بهتر و برگزیدۀ جامعه است و با توجه به اینکه اکثر مردم ایران خداباور و دیندارند بنابراین نخبگانی نزد ایشان دارای ارزش و احترامند که گرایش و دیدگاه ایشان ریشه در کلام آفریدگار داشته باشد و با این معیار هیچ انسان خداباوری حاضر نیست فردی ملحد و کافر -حتی اگر مدرک تحصیلی بالایی داشته باشد- را بهعنوان نخبه و برگزیدۀ خویش انتخاب کند و از او خوراک فکری بگیرد خصوصاً اینکه بر همگان روشن است صاحبان برخی اندیشهها نهتنها نمیتوانند دیگران را به آرامش برسانند بلکه قادر نیستند زندگی شخصی خودشان را به صورت طبیعی و سالم به پایان برسانند تا جایی که متأسفانه برخی از ایشان به دلیل استرسهای شدید بارها دست به خودکشی زدهاند!
ازجمله صادق هدایت که ابتدا سال ۱۳۰۷ در رودخانهٔ مَرن فرانسه خودکشی کرد که سرنشینان قایقی نجاتش دادند اما سرانجام تشویش ذهن و نفرت برخاسته از درونش از اسلام نیز عبور کرد و به مرحلهٔ نفرت از جامعۀ ایرانی و تمسخر میهندوستی ایرانیها رسید تا جایی که بالاخره در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش واقع در پاریس درحالیکه ۴۸ سال داشت به طرز وحشتناکی خودش را با گاز خفه کرد و با خودکشی این عمل ننگین و غیرانسانی به زندگیاش پایان داد! (منبع)
با وجود این حقایق مستند، کدام انسان خردمندی حاضر است ذهنش را با مطالعۀ آثار چنین افرادی، مشوش کند و همچون ایشان زندگی فردی و اجتماعیاش را درگیر انواع وسوسهها و استرسها نماید؟!
بنابراین عقل سلیم و تجربه حکم میکند انسان صرفاً به دنبال اندیشههایی برود که در زندگی واقعی به آرامش و اطمینان پایدار رسیدهاند و توانستهاند راه رسیدن به این آرامش را به دیگران آموزش دهند.
پ.ن: متأسفانه یکی از صمیمیترین دوستان نگارنده که دانش آموز ممتاز مدرسه بود بعد از خواندن کتب فرد مذکور (صادق هدایت) چنان مشوش شد که سخن از خودکشی به میان آورد و علیرغم اینکه آدم شادی بود زندگیاش هم آغوش غم شد به طوری که برایش دعا کردم با پیروی از عقل از اسارت تقلید کورکورانه آزاد شود!
👤 اطلاعات دقیقی از روزهای پایانی طبری و چگونگی مسلمان شدنش...وجود ندارد به غیر از حافظه زندان بانانش.
اما تنها کسی که توانسته لحظات آخر احسان طبری را ببیند خانم لورانس دئونا روزنامه نگار سویسی بوده است که در خاطرات خود(در ملاقات با طبری در زندان، سویس، ۱۹۸۹) چنین شهادت می دهد:
«سرانجام معجزه روی داد در مقابل من درهای زندان باز و بسته می شوند ...احسان طبری آنجاست. مبهوت از نور فلاشها، سراپا ایستاده خمیده ، لاغر، با پوست مرطوب و براق ... به زحمت سخن می گوید ... (من) با دستی لرزان میکروفن را بسوی او دراز می کنم به سوی او که ... آنهمه سرها را بسوی خویش چرخانده بود و کتابهایش آن همه روحها را به پرواز در آورده بود...گفتگو به زبان فرانسه صورت می گیرد و مصاحبه چند دقیقه ایی بیش به طول نینجامید اما من هرگز فراموش نخواهم کرد که اعتقادات سیاسی شما هر چه می خواهد باشد با اینهمه تاثر است که یک متفکر کمونیست به شما بگوید آری خانم، این طور است من پذیرفته ام. من ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی اسلام را پذیرفته ام...»
#پاسخ:
خود همین نوشته از شواهد و اطلاعات دقیقی است (در کنار اسناد فراوان دیگر) که از زبان خبرنگاری غیرمسلمان بهصراحت اذعان نموده که طبری اسلام را پذیرفته است؛ پس منحصر نمودن ادعای مسلمان شدن طبری به زندانبانهای او با همین نوشته نقض شده است.
البته جهت اطلاع دقیق از چگونگی و چرایی مسلمان شدن طبری نیز کافی است به استدلالهای او در «کتاب کژراهه» و مقالاتی مثل «چرا به اسلام پیوستم»؟ بدون تعصب فکر کرد و خردمندانه قضاوت نمود.
👤 طبری انسانی شریف ، باادب وبسیار محجوب بود وهمیشه درپی دانستن بیشتر فعالیت میکرد.
❓ارسال نکته یا پرسش در مورد این موضوع و دیدن پرسش و پاسخهای مرتبط.