«
كُلُّ مَعْرُوفٍ بِنَفْسِهِ مَصْنُوعٌ»
هر انچه به خودش تعریف شود مصنوع و ساخته شده است.
♨️ به این معنا که هر آنچه محدود باشد به گونه ای که بتوان نفس ذات وی را شناخت و تعریف نمود معلول است.
↩️ زیرا معلول به معنی قیام به غیر است و مقصود از مصنوع در روایت نیز به قرینه ذیل روایت همان معلول است که صانعی دارد.
↩️ پس از ویژگی معلول آن است که نفسش قابل شناخت است.
↩️ قابلیت شناخت زمانی ممکن است که محدود باشد و اگر محدود نباشد و لاحد باشد ممکن نیست بتوان به این شئ شناخت احاطی پیدا کرد.
↩️ پس معلول محدود است.
↩️ در مقابل علت باید لاحد باشد تا نتوان با ذاتش وی را تعریف نمود.
♨️
اشکال:
در فراز دعا آمده: «
يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ» با اینکه گفته شد علت به ذاتش شناخته نمیشود تنافی دارد.
🔴
پاسخ:
شناخت دو نوع است: احاطی و اقراری
1⃣ شناخط احاطی به این معناست که علم به همه ابعاد وجودی شی پیدا می شود.
2⃣ شناخت اقراری: شناختی است که به وجود شی در برابر عدم آن یقین پیدا می کند.
در این فراز از دعای صباح مقصود شناخت اقراری است و الا محال است شناخت احاطی به خداوند با وجود لاد بودنش داشت.
✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی
🔺
#فلسفه_اسلامی
🔺
#مستندات
🔺
#روایات
💢
@falsafeh_alaveyeh