هدایت شده از طنزک
حس نوستالژیک! -پدر! پدرجان! پدر بزرگوار! -چیه بچه باز مهربونانه صدام می کنی؟ -من؟ من همیشه عاشق شما بوده، هسته و خواهم بود. شما بهترین پدر دنیایی از هر جهت! -خب حالا انقد زبون نریز. چی می خوای؟ -هیچی می دونید که الان نزدیک عیدیم. -خب؟ -خب دیگه. مردم دم عیدی میرن کفش و لباس نو می خرن. منم پول می خوام. -عزیزم امسال کروناس گفتن تو خونه بمونید. مردمم نباید برن. -باباجون پارسالم برام هیچی نخریدید. -خب پارسالم کرونا بود. -یعنی چه کفشم له شده. -کفشای قدیمی بابابزرگو بپوش. سالمه. حس نوستالژیک مردمم زنده می کنه. چون مال سی چل سال پیشه. -بلیز شلوار چی؟ -بلیز شلوارای قدیمی خودتو بپوش. اینجوری هی حس نوستالژیک خودت زنده میشه. هی زنده میشه. هی زنده میشه... -چه راهکارای فوق العاده ای! واقعا ممنون! ولی بابا واقعا چرا بهم پول نمیدید؟ _چون بی پولم و این بی پولی حس نوستالژیک منو زنده می کنه. یادم میاد وقتی با مادرت ازدواج کردم آه در بساط نداشتم ولی دو تایی با نیروی عشق و امید به زندگی جبرانش کردیم. الانم برو تلاش کن کار کن پول دربیار تا امید به دست بیاری و کفش نو و بلیزشلوار نو. (پسر در حالی که چشمانش از شدت شادی و امید می درخشد با هدف تلاش برای بقا در زندگی از صحنه خارج می شود.) @tanzac