چیزی نداشت عالم اگر که تو را نداشت بی تو کسی که کار به کار خدا نداشت بی خواهش و بدون تمنا گذار عمر طی میشد و به لب احدی ربنا نداشت از روی ماه تو به همه فیض می رسد شب های تار ما تو نبودی صفا نداشت در حسرت تو مرد هر آنکس تو را ندید آن نوکری که جز فرج تو دعا نداشت درمان دردهایی و پروردگار هم در شیشه ی دواش به جز تو دوا نداشت نزدیکتر به توست هرآنکس که مخلص است هر کس که کار کرد ولی ادعا نداشت من را ببخش گر سبب رنجشت شدم این کمترین به جان تو قصد جفا نداشت در کربلا به نیت قرب خدا زدند با سنگ میزد آنکه به دستش عصا نداشت جنگیده بود از نفس افتاده بود شاه حتی برای صحبت با شمر نا نداشت بیرون قتله گاه صدایش گرفته بود فریاد می‌کشید عقیله، صدا نداشت! @hadithashk