📌
مشکل رسانه نیست نبود تفکر است❗️
بخش دوم:
🔹این وضعیت بیشتر به مجمع الجزایری از افراد و گروههای دغدغهمند اما بیبرنامه و بیارتباط و بدون پیوند واقعی در
#جامعه_احساسی میمانند که به صرف یک شباهتهای رفتاری و روبنایی در کنار هم قرار گرفتهاند. اما با هر واقعه و پدیدهی اجتماعی همچون انتخابات و یا بحرانهای اجتماعی، تفاوتها و تمایزهای مبنایی آنها بیشتر آشکار میشوند و به طرد و تخریب یکدیگر میپردازند. در چنین فضایی، همواره مدعیان پر سر و صدایی که کمتر تجربهی عملی و اجرایی دارند، با تندرویها و سطحیاندیشیهای خود با تجربهترها را تخریب و حذف میکنند و به دامن جریانهای رقیب میاندازند. دفع حداکثری و جذب حداقلی یک رویهی عادی در جریانهای مدعی انقلابیگری شده است. در چنین تلقیهایی، انقلابیگری به معنای معصوم بودن و بیاشتباه تلقی میشود که اگر کسی اشتباهی انجام داد از دایره انقلابی بودن خارج میشود و باید طرد گردد.
🔸 نزد عموم این جریانها، طرحی فلسفی و الهیاتی از انقلاب و انقلابیگری وجود ندارد و نظریهای که مراتب تشکیکی و سلسلهمراتبی انقلابی بودن و کنشگری انقلابی را تبیین کند وجود ندارد همچنین زبانی که بتوانند با یکدیگر گفتگوی فلسفی و الهیاتی داشته باشند. بلکه بیشتر بر روبناها و کنشگریهای عملیاتی توجه میکنند و عامدانه از این گفتگو پرهیز میکنند و بسیاری از اختلافات مبنایی را لاپوشانی میکنند. حتی برخی با شعار تفاهم و وحدت جبههای، به ظاهر همراهیهایی با سایر جریانات دارند اما در عمل و خیلی ظریف در حال تحریف مبانی فکری انقلاب اسلامی و تزریق افکار و اندیشههای خود به بدنهی انقلابی هستند اندیشههایی که با مبانی و بنیانهای فلسفی والهیاتی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب در تعارض است و صرفا در روبناهایی مثل مبارزه با استکبار شباهت ظاهری وجود دارد که اگر ان هم درست تحلیل شود مشخص میشود که تعریف آنها از غرب و تجدد و استکبار و نحوهی مواجهه آنها با تجدد و غرب هیچ قرابت عمیقی با مبانی و بنیانهای نظری رهبران و متفکران اصیل انقلاب اسلامی ندارد.
🔹 آری مشکل مدعیان انقلابیگری، تفرقه و تشتت در لایههای زیرین معرفتی و بنیانهای فکری و فلسفی است. اختلافاتی که برخی از جریانها نمیخواهند آشکار شود و با روششناسی عمیق اجتهادی درباره آن بحث و گفتگو شود. لذا با برچسبهای مختلفی از مراجعه اجتهادی به مبانی فکری و فلسفی انقلاب اسلامی براساس آثار و نظام جامع اندیشه امام خمینی و سایر متفکران اصیل انقلاب اسلامی ممانعت میکنند.
به نظر میرسد که اگر این تفرقه و تشتت نبود بر فرض نداشتن رسانه هم، نیروهای مؤمن انقلابی میتوانستند میداندار عرصهی فرهنگ و اجتماع باشند. این امری دور از ذهن نیست و مستندات قرآنی و براهبن عقلی و همچنین تجربههای تاریخی آن را تأیید میکند.
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (آل عمران ۱۰۳)
ﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﭼﻨﮓ ﺯﻧﻴﺪ ، ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ; ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻮﺩﻳﺪ ، ﭘﺲ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻝ ﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﻟﻔﺖ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﻛﺮﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﻟﻄﻒ ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺷﺪﻳﺪ، ﻭ ﺑﺮ ﻟﺐ ﮔﻮﺩﺍﻟﻲ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ; ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ [ ﻗﺪﺭﺕ ، ﻟﻄﻒ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ] ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ ﺗﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻳﺪ.
🔸در اینجا فقط به یک نمونهی تاریخی در این سالهای اخیر اشاره میشود:
آشنایان به تاریخ انقلاب اسلامی خوب میدانند که دههی هفتاد دوران بسیار سختی برای انقلاب اسلامی از حیث فکری و فرهنگی بود. جریان سازندگی و جریان اصلاحات با همکاری گسترده توانستند مجموعهای از روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان را در فکر و فرهنگ بسیج کنند و از جهات مختلفی به بنیانهای فکری و فلسفی انقلاب اسلامی هجمه های بسیار سنگین وارد کند و صدها شبههی فکری و فلسفی و هزاران آثار مکتوب و هنری را از طریق رسانههای مکتوب و تصویری به سطح جامعه سرازیر کنند. در این دوران، جبهه انقلاب اسلامی در اوج ضعف رسانهای بود و فقط چند روزنامه سنتی را در اختیار داشت و تقریبا هیچ برنامهای در عرصهی رسانههای صوتی و تصویری نداشت. در چنین فضای سنگین و پرقدرت،معدودی از متفکران و اندیشمندان مسلمان بخصوص آیت الله مصباح یزدی به پا خواستند و بافکر و اندیشه وارد میدان کنشگری اجتماعی شدند.
🛑 ادامه دارد ...
•┈┈••✾••┈┈•
❇️
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1669