وقتي كه دیدگان بشر ناسپاس بود تنها خديجه بود كه گوهرشناس بود تا سر نهد به پای رسول امين ز شوق در بارگاه عشق، پُر از التماس بود گنجينه‌ی معارف ايمان و منزلت آئينه‌ی کرامت پُر انعكاس بود مال و منال را به فقيران مكه داد كی در كمند نفْس و طعام و لباس بود خوف و رجای او به ره دين حق گذشت از جاهلان مكه كجا در هراس بود؟! غفلت نكرد لحظه‌ای از حق، خدا گواست تا آخرين نَفَس به جهان حق‌شناس بود روز وداع خويش «وفایی » از اين جهان آزرده دل، به خاطر احوالِ "ياس" بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e