🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹 فرار حضرت موسی علیه السّلام از مصر«۱»🔹 یوکابد دوران شیردهی فرزند خود، موسی را به پایان رسانید و او را تحویل کاخ فرعون داد، تا بنا به تقدیر الهی دشمن فرعون در دامان خودش پرورش یابد. چون موسی به بلوغ و جوانی رسید، خداوند او را از علم و حکمت برخوردار و برای انجام رسالت مهیا کرد. ظلم و ستم فرعون همچنان ادامه داشت و نظر بیچارگان و مظلومان متوجه موسی شد، تا موسی بار سنگین ظلم و ستم را از دوش آنها بردارد و آنها را از این تنگنا برهاند و حمایتشان نماید. زیرا این مردم رنج دیده قوم موسی بودند و موسی هم دارای روحی بزرگوار است که با عزت الهی درهم آمیخته و به نور عنایت پروردگار منور گشته است. موسی علیه السّلام با مشاهده ستم روز افزون فرعون و روزگار تلخ بنی اسرائیل با خود پیمان بست تا به نفع این ستمدیدگان بکوشد و ایشان را حمایت کند. روزی موسی عازم پایتخت فرعون شد که در آن جشن و سرور برپا بود، وی در شهر منف ناگهان دو نفر مرد را دید که با یکدیگر به نزاع پرداخته اند یکی از این دو مردی عبری و از پیروان او است و دیگری فرعونی و از بستگان دربار است. علیه السّلام از مصر علیه السّلام منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى ◉●◉✿ا✿◉●•◦ ✅ کانال قرآن کریم @ImamHadi_alashtar •┈•✾•☘️🌸☘️•✾•┈•