ا❁﷽❁ا 🟢جوانی آقا شیخ مرتضی زاهد و احترام به پدر 📖مرتضی (شیخ مرتضی زاهد) می‌خواست از چهل‌ پله امام‌ زاده سیّد اسماعیل برای پخت‌ و پز مادرش آب بیاورد. دو کوزه بزرگ در دست گرفت و در حال رفتن بود. جناب مجد الذاکرین پدر مرتضی در کوچه به طرف خانه می‌آمد که مرتضی را ‌دید. از پشت‌ سر صدایش کرد. مرتضی بی‌آنکه رو برگرداند و بپرسد با من چه کار دارید، بلافاصله کوزه‌ها را بر زمین گذاشت. به سرعت خود را به کوچه و کنار رساند. گوش به فرمان ایستاد تا ببینند پدر چه فرمایشی دارد. 📘 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒https://ketabejamkaran.ir/4289 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran