💠 بالاتر از قانون! 🔺 ماجرای شهید رئیسی و آقای خلخالی 🔸 از طــرف آقای خلخالــی حکــم داشــتند تــا بــا قاچاق مــواد مخــدر مبــارزه کننـد. سـلاح داشــتند و بـه هیـچ قانــون و رویــه ای اهمیت نمی‌دادنــد. تحــت عنــوان ‌دادگاه ویــژه مبــارزه بــا مــواد مخــدر جــاده را مـی‌بســتند، خودروهــا را می‌گشــتند و هـر کـــس را کــه می‌خواســـتند دســـتگیر و گاهـــی اوقـــات اجـــرای حکـــم می‌کردنـــد. تعــدادی از مســئولین نیــز از آنها حمایــت می‌کردنــد. 🔹 امــا جــوان بـر سـر قانــون بـا کسـی تعـارف نداشـت. رفـت خدمـت آیت الله قدوســی بــرای شـکایت. ایشـان گفت کــه ایـن مسـئله در جاهــای دیگــر کشــور هـم بــه وجود آمــده و قـرار اســت بـا امـام مطـرح کند. امـا گفـت کـه قضیــه کــرج را شــخصا حـل خواهـد کــرد. بـه محـل تجمــع آن‌هــا رفــت و اسلحه‌شـان را ضبط کرد و افــراد متخلــف را تحویــل دادگاه انقـلاب داد. آقــای خلخالـی زنـگ زد بـــرای بازخواسـت. 🔸 پرســید: «شــما اقــدام کردیـد بــه گرفتـن اعضـای این دفتـر؟» سید ابراهیم گفـت: «بلـه»! خلخالــی بــا عصبانیـت جــواب داد: «بالاتــر از تـو هـم نمـی‌توانــد ایـن کار را انجــام بدهــد.» ســید ابراهیـم بــا صدایـی مطمئــن و آرام گفـت: «مـن ایــن کار را کـــردم و شـــد و بــه بالاتـــر از مــا هــم ســـلام برســـانید، اگر در کــرج مــن مسـئول هسـتم و نمی‌گــذارم کار غیرقانونــی انجـام بشــود». این حرکت، شــاید اولیــن مقابلــه جــدی بــا اقدامــات خودســرانه در کشـور بـود. 📚 کتابِ (سید محرومین)، ص ۱۷