روایت پیشرفت ایران
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۳ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد د
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۳ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 🔸مدتی که از تولید رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک گذشت، دیدیم که بخش خصوصی وارد بازار شد و شروع به ساخت این دستگاه کرد. گفتیم حالا بیاییم روی دستگاه‌های پیچیده‌تری کار بکنیم. دیدیم تمام پروژه‌های صنعت نفت ایران، پروژه‌های نیروگاه‌های ایران و پروژه‌های حساس مثل نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و پخش، بارهای سیستم‌های حساس‌شان، حتماً باید با UPS تأمین شود. این دستگاه‌ها باید تمام‌وقت در مدار قرار می‌گرفتند. از آن طرف هم این نگرانی بود که با امکان کنترل UPSهای خارجی، با از کار انداختن اینها، یک پالایشگاه راحت از کار بیفتد. 🔸ما این دستگاه‌ها را تا بیست کیلووات ساختیم اما چون ساخت ایران بود، به شرکت های ایرانی و بزرگترین شرکت‌های مناطق نفت‌خیز بیش از دو کیلووات نمی‌توانستیم بفروشیم. یکی از مدیران صنعت نفت که وضعیت ما را می دانست گفت:«ببین! تا اسم یک شرکت خارجی کنارت نباشد نمی‌توانی اینها را در صنعت نفت بفروشی. برو یک اسم خارجی کنار خودت بگذار و بیا بفروش!» سال 76 که او این راهکار را به ما گفت، تحقیق کردیم ببینیم بهترین شرکتی که قبل از انقلاب به ایران یو پی اس می‌فروخته، چه شرکتی است. دیدیم شرکت ارسکین انگلیس است. 🔸من آن موقع دانشجوی دکترای برق دانشگاه براتفورد انگلیس بودم و به آنجا رفت‌وآمد داشتم. گفتم می‌روم این شرکت را پیدا می‌کنم و با رئیسش مذاکره می‌کنم. با شرکت که آشنا شدم دیدیم اِ! اینها تکنولوژی یک نسل قبل ما را دارند. تازه از خودش هم ندارد، از ایتالیا می‌گیرد، مارک می‌زند و به ایران می‌دهد. مدیر فنی آنجا گفت شما واقعاً UPS بیست کیلووات بر پایه IGBT می‌سازید؟ گفتم بله. گفت اگر بسازید و واقعاً اثبات شود، ما خودمان از شما می‌خریم. آقایی به اسم پیتر وینتر را برای ارزیابی به ایران فرستادند. ایشان هم یک گزارش بسیار قشنگی نوشت که «بله من دیدم که اینها صاحب دانش هستند؛ یا می‌توانیم از اینها دستگاه کامل بخریم یا دانش فنی‌اش را بخریم.» 🔸ما خوشحال و خندان این سرتیفیکیت یا گواهی کارشناس انگلیسی را برداشتیم بردیم پیش مدیر نفتی و گفتیم:«بفرما! دیدی گفتیم ما صاحب دانش دستگاه‌های UPS هستیم؟!» برگشت گفت «تو اصلاً متوجه نمی‌شوی من به تو چه می‌گویم. تو باید یک اسم خارجی کنارت باشد تا بفروشی. بدون اسم خارجی نمی‌توانی!» آخرش رفتیم به این خارجی گفتیم تو بیا اسمت را کنار ما بگذار و ما یک امتیاز استفاده از برند معتبر به تو می‌دهیم. گفت من نمی‌فهمم، تو که صاحب تکنولوژی هستی، چرا اسم من را می‌خواهی؟ 🔸هر چه به او می‌گفتیم قانع نمی‌شد. بعد رفت قضیه را به آن مشاورش که قبل از انقلاب برای فروش به ایران به او مشورت می‌داد گفت، او گفت ایرانی‌ها دوست دارند خرید خارجی بکنند و علتش این است. جالب این که این شرکت انگلیسی، همان دوره برای یکی از پروژه‌های نفت ما به ایران آمد و همان UPS با تکنولوژی قدیمی را فروخت، ولی ما نتوانستیم UPS جدید خود را بفروشیم. درنهایت با کلی پیگیری و به خاطر سابقه خوبی که در ساخت رکتیفایرهای حفاظتِ کاتُدیک از خودمان به جا گذاشته بودیم، مسئولین شرکت نفت متقاعد شدند که برای ساخت UPS هم با ما قرارداد ببندند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند