قول داده بودم در مورد انگیزهام از راه انداختن این کانال براتون بنویسم. پیشاپیش از این که مطلب طولانی بشه عذر میخوام! لطفا حوصله کنید و تا آخر مطلب بخونید. منم سعی میکنم اطاله کلام نداشته باشم.🙏
بعد از به دنیا اومدن بچه چهارم، از اطرافیان میشنیدم که وای فلانی چه طور به کاراش میرسه؟! چه طور میتونه چهار تا بچه رو مدیریت کنه؟! خوش به حالش عجب حوصله ای...
چیزی که من توی صحبتاشون میدیدم و میشنیدم، یه ته رنگ حسرت برای خودشون بود و تحسین برای من. اما من نه دلیلی برای حسرت میدیدم و نه دلیلی برای این حجم از تحسین!
چیزی که من میدیدم، فقط مسیر بود و
#تلاش. دوست داشتم اینو به اطرافیانم هم نشون بدم. این که طور و شکل حرکت فقط مسیر(سمت و جهت) و
#تلاش(حرکت و اجرایی کردن) هست. من چیزی اضافه تر ندارم.
میخواستم دوستام و فامیل هم بدونن که من هم از مشکلاتی که برام پیش میاد خسته و ناراحت میشم، منم دلسردی دارم، منم حیرت دارم، سردرگمی دارم...اما اینا باعث نمیشه ازحرکت دست بکشم. چون به مسیر باور دارم. دلم میخواست به یه صورتی این باور و لذتی که از حرکت میبرم رو به بقیه هم منتقل کنم. بقیه هم حق دارن مسیرشون رو مثل من، انتخاب کنن؛ و از حرکت در مسیر انتخابشون لذت ببرن.
از طرف دیگه وقتی دقت کردم دیدم توی اکثر کانال های تربیت فرزند از اصول میگن ولی یه موقعیت واقعی و تجربه شده برای مخاطب وجود نداره. در واقع توی اون کانال ها دارن یه سخنرانی اجرا میکنن که این کار رو بکنید و این کار رو نکنید. این خوبه ولی کافی نیست. ما نیاز به موقعیت های واقعی داریم. مثل قصه هایی که برای بچههامون میگیم تا بهشون آموزش بدیم. مثل قرآن که کنار همه موعظههاش، قصههایی میاره، که مخاطبش اهل خرد هستن. منم قصه های واقعی زندگی خودمو، که توی اونها دارم سعی میکنم اصول تربیت فرزند و خونه داری و مراقبت از خود رو پیاده کنم؛ براتون تعریف میکنم. یه موقعیت واقعی که توش ممکنه موفق عمل کنم یا ناموفق، و وقتی موفق عمل میکنم، خودم و خانوادهام خوشحالیم و اگر خدای ناکرده ناموفق عمل کنم، دچار احساس گناه و تبعات رفتار اشتباه خودم میشم. این به نظرم بهترین نوع آموزش و انتقال اصول هست.
ایراد دیگه کانال های تربیت فرزند که من عضوشون بودم وخیلی به چشمم میاد، اینه که فقط رابطه والد و فرزند توضیح داده میشه. اما خانوادههای چند فرزند، در واقع بچه و پدر و مادر داخل یه سیستم پیچیده تر هستن. روابط نظام مندتر هستن پس مدل رفتارها و تبعات هر رفتاری، ممکنه متفاوت باشه. بعضی چیزا بیشتر نیازه و بعضی چیزا کمتر...این توی زندگی من خیلی مشهوده. دوست دارم بقیه هم بدونن. و انگار که با من تجربه کرده باشن، از تجربیاتشون لذت ببرن.
دلیل بعدی(دلایلم زیاد شد؟!😁 من یه همچین آدم حکیم و فرزانهای هستم😎 اصلا هم تواضع ندارم😁)
خانومای خونهدار یا بهتره بگم مادرای خونه دار، تقریبا یه قشر فراموش شده هستن. البته نه از طرف اطرافیان و جامعهشون. بلکه اول از طرف خودشون! برنامه ریزی برای ایجاد تعادل بین خودمون، شوهرمون، بچه هامون و خونه مون، یه برنامه ریزی خیلی پیچیده و سخته که واقعا نمیشه کنارش گذاشت و چون سخته خانوما معمولا اولین واکنشی که به این سختی نشون میدن، رها کردن مراقبت و رسیدگی به خودشون هست. یا توی حالت دیگه رها کردن شوهرشون، یا الان هم که رها کردن بچههاشون هم به این گزینه اضافه شده. هیچ کدوم این حالت ها، حالت مطلوب نیست. میخوام تجربیاتم و تلاشهام برای ایجاد این تعادل رو اینجا ثبت کنم. و البته از تجربیات شخصی شماها هم استقبال میکنم چون اصلا ادعا ندارم که از یادگرفتن و درک تجربیات جدید بینیازم!
در آخر باید بگم که کل نوشته های این کانال در این آیه خلاصه میشه:
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلَاقِيهِ🌿
#انگیزه_ایجاد_کانال_کلبه_عاطفه
#خانوادگی
#مادرانه
#شخصی
#روزمره
#گفتگو
#کلبه_عاطفه
@kolbe_atefeh