✨برخورد شهید علی محمودوند با سرباز معتاد در تیم تفحص
🍃از سربازهای تبعیدی بود. همه نوع خلافی توی پروندهاش داشت. معتاد بود. چند سال هم اضافه خدمت خورده بود. همه با بودنش مخالف بودیم.
💫علی گفت: «ایشان رفیق من است.» ولی ما راضی نشدیم. هرکدامان یک جوری اذیتش میکردیم. علی دعوایمان می کرد. پسرک مرتب بهانه جور میکرد. میرفت دو کوهه خودش را بسازد. علی به روی خودش نمیآورد. به او مسئولیت میداد. همه جا با خودش میبردش. شده بود عزیزدردانه.
🌾خودش می گفت: «اگر این پسر عوض شود، همین یک کار برای این چند سالی که لباس سپاه تنم بوده بس است.» کم کم رفتارهای علی رویش اثر گذاشت. بالاخره ترک کرد. صحیح و سالم برگشت سر زندگیش. علی کلی زحمت کشید تا کارت پایان خدمتش را برایش بگیرد. چند وقت بعد دوباره برگشت منطقه. ایستاد پای کار، به عنوان بسیجی دواطلب.
📚کتاب یادگاران، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند، نویسنده: افروز مهدیان، ناشر: روایت فتح، چاپ اول: ۱۳۹۴؛ خاطره شماره ۳۸
#سیره_شهدا
#شهید_محمودوند
#عکسنوشته_حسنا
🆔
@masare_ir