دربارهٔ «روان‌شناسی» و واژه‌های «شناسی»دار به‌مناسبت ۹ اردیبهشت، روز مشاور و روان‌شناس «روان‌شناسی» معادل واژۀ انگلیسی psychology (/سایکولوژی/) است که از عبارت یونانی Ψυχολογία گرفته شده‌است. در این عبارت، واژۀ ψυχή (/پسیکه/) به معنای «روح و نفْس» است. ازاین‌رو، در فارسی، به این دانش «علم‌الروح»، «علم‌النفس»، و «معرفةالنفس» می‌گفتند. در سال ۱‌۳۱‌۷، دکتر علی‌اکبر سیاسی واژۀ فارسی «روان» را به‌جای «روح» و «نفْس» به‌کار برد و در پی آن، واژۀ «روان‌شناسی» را نیز ساخت، که رفته‌رفته متداول و پذیرفته شد. یادآوری: در فارسی، دانش‌هایی که بخش پایانی‌شان «-شناسی» دارند اسم‌اند. برای تبدیل این اسم‌ها به صفت، بخش پایانی‌شان به «-شناختی» بدل می‌شود. بنابراین «روان‌شناسی» اسم است و صفتِ آن «روان‌شناختی» است. مثال: - اسم (در ترکیب اضافی): دانش روان‌شناسی، انجمن زبان‌شناسی، و ...؛ - صفت (در ترکیب وصفی): اختلالات روان‌شناختی، مطالعات زبان‌شناختی، و ... . ‌ ‌۱‌۴‌۰۳‌/۰‌۲‌/۰‌۹‌ ‌سید محمد بصام Matnook.com @Matnook_com