🌟 معجزه (علیه السلام) و مرد مغربى‌! 👳🏻‍♂ على بن ابى حمزه روايت مى‌كند كه: 🌤 روزى حضرت كاظم (علیه السلام) دست مرا گرفت و از شهر خارج شديم و به صحرا رفتيم. 🏜 در راه به مردى از اهل مغرب برخورد كرديم كه الاغش مرده بود و وى مى‌گريست. و بارش هم بر زمين پخش شده بود. 🌹امام خطاب به او فرمود: چه شده است؟ 🧔🏻‍♂✋🏻 آن مرد گفت: با دوستانم به حجّ مى‌رفتيم كه الاغ من در اينجا مرد و آنها رفتند و من تنها و بى‌كس مانده‌ام و مركبى ديگر ندارم كه سوارش شوم و وسايلم را بار كنم! 🌹حضرت فرمود: شايد نمرده باشد!! 🧔🏻‍♂آن مرد گفت: در اين هنگام عوض ترحم بر من، مرا مسخره مى‌كنى! 🌹حضرت فرمود: من دعايى نيكويى دارم! 🧔🏻‍♂ آن مرد گفت: به درد من نمى‌خورد. پس چرا مرا استهزا مى‌كنى؟ 🤲🏻 امام‌ (علیه السلام) نزديك حمار رفت و دعايى خواند كه من آن را نفهميدم و چوبى را از زمين برداشت و به الاغ زد و گفت: برخيز! 🐴 پس الاغ، صحيح و سالم برخاست و سر پا ايستاد!! 🌹امام رو به آن مرد كرد و فرمود: اى مغربى! آيا اين مسخره است؟ برو و به دوستانت ملحق شو. 🏜 و از هم جدا شديم و او را ترك نموديم. 🕋 راوى مى‌گويد: روزى در مكه كنار چاه زمزم ايستاده بودم كه ناگهان همان مرد را ديدم. 🧔🏻‍♂ وقتى چشمش به من افتاد، نزد من آمد و با شادى زايد الوصفى، دست مرا بوسيد. 👳🏻‍♂پس به او گفتم، حال الاغت چطور است؟ 🧔🏻‍♂✋🏻 گفت: صحيح و سالم است. و من نمى‌دانم آن روز آن مرد از كجا آمد و الاغ مرده مرا زنده كرد!! 👳🏻‍♂ گفتم: تو به حاجت خود رسيدى، پس از چيزى كه قادر به شناختن آن نيستى، نپرس‌! [١] 📚 پی نوشت: ١. بحار: ۴۸/ ۷۱، حديث ۹۵. 📚 جلوه‌های اعجاز معصومین، نویسنده: راوندی، قطب الدین، جلد ۱، صفحه ۲۴۶. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq