💠🌐 در باره ی 🛑قسمت چهارم: ❓علت اینكه اسلام را در بعضی موارد، قرار داده چیست؟ .2⃣- تفاوتهایی كه در هست برای چه است؟ ♦️یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه نسبت به زن وجود داشته است در ناحیه ی است؛ می گفتند زن به بهشت نمی رود، زن مقامات معنوی و الهی را نمی تواند طی كند، زن نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور كه مردان می رسند برسد. قرآن در آیات فراوانی تصریح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست، به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قدّیسی از یك زن بزرگ و قدّیسه یاد می كند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد كرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذكر می كند، از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی كه گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نكرده است. گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود توازن را حفظ كند و 💢قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید. 👈قرآن در باره ی مادر موسی می گوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم كه كودك را شیر بده و هنگامی كه بر جان او بیمناك شدی او را به دریا بیفكن و نگران نباش كه ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید. 👈قرآن در باره ی مریم، مادر عیسی، می گوید: كار او به آنجا كشیده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن می گفتند و گفت وشنود می كردند، از غیب برای او روزی می رسید، كارش از لحاظ آنقدر بالا گرفته بود كه پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده، او را پشت سر گذاشته بود، زكریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود. 💫👈در تاریخ خود اسلام زنان قدّیسه و عالیقدر فراوانند. كمتر مردی است به پایه ی خدیجه برسد، و هیچ مردی جز پیغمبر و علی به پایه ی نمی رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حركت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست. تفاوتی كه اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است، در بازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسؤولیت پیغامبری است كه مرد را برای این كار مناسبتر دانسته است. 💢♦️یكی دیگر از نظریات كه نسبت به زن وجود داشته است، مربوط است به ریاضت جنسی و تقدس تجرد و عزوبت. چنانكه می دانیم در برخی آیینها رابطه ی جنسی ذاتاً پلید است. به عقیده ی پیروان آن آیینها تنها كسانی به مقامات معنوی نایل می گردند كه همه ی عمر مجرد زیست كرده باشند. یكی از پیشوایان معروف مذهبی جهان می گوید: «با تیشه ی بكارت درخت ازدواج را از بن بركنید» . همان پیشوایان ازدواج را فقط از جنبه ی دفع افسد به فاسد اجازه می دهند؛ یعنی مدعی هستند كه چون غالب افراد قادر نیستند با تجرد صبر كنند و اختیار از كفشان ربوده می شود و گرفتار فحشا می شوند و با زنان متعددی تماس پیدا می كنند، پس بهتر است ازدواج كنند تا با بیش از یك زن در تماس نباشند. ریشه ی افكار ریاضت طلبی و طرفداری از تجرد و عزوبت، بدبینی به جنس زن است؛ محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقی به حساب می آورند. اسلام با این خرافه سخت نبرد كرد؛ ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد. اسلام را جزء ا انبیا معرفی كرد و گفت: «مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ» . 🌹پیغمبر اكرم می فرمود: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز. 👌برتراند راسل می گوید: در همه ی آیینها نوعی بدبینی به علاقه ی جنسی یافت می شود مگر در اسلام؛ اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع كرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است. 💢یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در باره ی زن وجود داشته این است كه می گفته اند زن مقدمه ی وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است. 💢👈اسلام هرگز چنین سخنی ندارد. اسلام اصل علت غایی را در صراحت بیان می كند. اسلام با صراحت كامل می گوید زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای آفریده شده اند اما هرگز نمی گوید زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید هر یك از برای یكدیگر شده اند: ❣«هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ » [4]زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها. اگر قرآن زن را مقدمه ی مرد و آفریده برای مرد می دانست قهراً در قوانین خود این جهت را در نظر می گرفت ولی چون از نظر تفسیر خلقت چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمی داند، در مقرارت خاص خود در باره ی و مرد به این مطلب نظر نداشته است [4] . بقره/187 💫ادامه دارد مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 133/134 @quranpuyan