تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصدو شانزده تفسیر سوره قسمت شانزدهم از جلد پنجم کتاب ✅اثر تفكر مادی و تفكر الهی چقدر فرق است میان اینكه انسان تفكرش تفكر باشد و وقتی كه در روی زمین راه می رود خودش را با اشیاء بیگانه و احیاناً دشمن احساس كند، بعد هم بگوید زندگی تنازع بقاست، زندگی جنگ است و جز جنگ نیست؛ من یك موجود تك و تنها هستم و هیچ موجودی از ازل در فكر من نبوده و الآن هم در فكر من نیست و هیچ وقت در فكر من نخواهد بود؛ هیچ مهربانی و رحمتی در دنیا در پیدایش من دخالت نداشته؛ هیچ مهر و محبتی در عالم وجود نداشته است كه مرا به وجود آورده باشد و الآن هم وجود ندارد كه بخواهد مرا در خودش پناه بدهد؛ یك موجود تك هستم در میان میلیاردها دشمن (آنوقت یك چنین آدمی چه احساساتی پیدا می كند! ) آری چقدر فرق است میان این آدم و كسی كه می گوید: «ظَهَرَ الْوُجودُ بِ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم» تمام هستی مظهر بسم اللّه الرحمن الرحیم است، مظهر رحمانیت یك رحمان و مظهر رحیمیت یك رحیم است. عالم را رحمانیت و رحیمیت به وجود آورده؛ و به قول یكی از نویسنده های عرب، حالت یك نفر مؤمن در وقتی كه در دنیا قدم می زند حالت انسانی است كه در یك مهرگان و جشن قدم برمی دارد، در جایی قدم برمی دارد كه قبلاً دعوتش كرده اند، گفته اند بیا اینجا. مثل اینكه انسان را در یك مهمانی دعوت كنند بعد برود آنجا؛ هرچه كه آنجا می بیند میان آن و خودش رابطه برقرار می كند، می گوید ببین، آن گل را آنجا گذاشته اند، برای ما آنجا گذاشته اند، برای اینكه ما استفاده كنیم چون مهمان هستیم؛ ببین، منزلشان را چه زینت و آرایش كرده اند! آن تابلو را آنجا می بینی، این فرش را اینجا می بینی؟ همه ی اینها را آماده شده و حساب شده می بیند و با آمدن خودش ارتباط قائل است. قرآن می خواهد كه انسان خودش را در عالم این جور احساس كند، حالت كسی كه دعوتش كرده اند به منزلی و در آن منزل آنچه كه وجود دارد حساب دارد و با آمدن او ارتباط دارد. آن وقت است كه انسان در خودش احساس مسئولیت می كند، بعد فكر می كند پس برای چه ما را دعوت كرده اند؟ دعوت كرده اند كه بیاییم بخوریم و بچریم و برویم یا مسئله ی دیگری هم هست؟ پس ما كه به یك مهمانی و به منزلی كه برای ما آماده شده است آمده ایم، باید بدانیم كه چه هدفی از اصل آمدن ما هست. «اَللّهُ الَّذی سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ» اللّه است آن كسی كه این دریا را مسخر شما قرار داده. معنای «مسخر قرار داده» یعنی آب را طوری خلق كرده، شما را به شكلی خلق كرده، چوب را به شكلی خلق كرده، هوا را به شكلی خلق كرده و باد را به شكلی خلق كرده، همه ی اینها را به گونه ای خلق كرده كه نتیجه اش این است كه شما از این آب با كشتی استفاده می كنید، یعنی اینها حساب شده آفریده شده اند. «لِتَجْرِیَ الْفُلْكُ فیهِ بِاَمْرِهِ» كه كشتی به امر و اراده ی او و به خواست او [حركت كند. ] او خواسته است كه كشتی روی دریا حركت كند كه حركت می كند؛ و در نتیجه مسافرتها بكنید، تجارتها بكنید، نقل مكان ها بكنید. «وَ لِتَبْتَغوا مِنْ فَضْلِهِ» و از فضل الهی خیر طلب کنید تا اینجا همان بهره گیری مادی است. ولی در عین حال چون انسان كودكی است كه در این دنیا می آید و در این دنیاست كه باید پیدا كند: «وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرون» باشد كه شما سپاسگزار خدای خود باشید، یعنی خدای خودتان را به این وسیله بشناسید و بعد از شناختن سپاسگزار او باشید؛ و همیشه گفته ایم كه سپاسگزاری یعنی هرچه كه او به شما داده است، در همان مسیری كه باید، مورد استفاده قرار بدهید. بعد می فرماید: «وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الْاَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ» . در هیچ كتابی «انسان» به اندازه ای كه در قرآن، بزرگ است بزرگ نیست. در عصر ما های به اصطلاح اومانیستی زیاد پیدا شده، دم از «انسان» می زنند، ولی هیچ كسی به اندازه قرآن شأن انسان را بالا نبرده و درواقع انسان را آنچنان كه هست معرفی نكرده است. اینجا فرمود كه دریا را شما قرار داده، دریا را طوری خلق كرده كه شما بتوانید از وجود آن استفاده كنید؛ یكدفعه یك كاسه می كند: هر چه در آسمانها و زمین هست مسخر شماست. شما را طوری خلق كرده و عالم را طوری خلق كرده كه شما می توانید تمام عالم را در تسخیر خودتان قرار بدهید نه فقط دریاها را. «مِنْه» در حالی كه همه ی اینها از ناحیه ی اوست؛ یعنی او این جور قرار داده و این كیفیت را عنایت كرده است. «اِنَّ فی ذلِكَ لَایاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرونَ» در این مطالبی كه ما گفتیم خیلی نشانه ها و علامتها هست اما برای مردمی كه اهل تفكر باشند یعنی های خودشان را به كار بیندازند، بر علم خودشان بیفزایند، دقت كنند، تأمل كنند https://telegram.me/quranpuyan