📌
#انتخابات
حتی بیمار کرونایی هم آمده بود، رأی بدهد
انتخابات سال ۱۴۰۰ علیرغم اینکه هنوز کرونا وجود داشت، خیلیها پای صندوق رأی آمده بودند. همهی دستاندرکاران ماسک زده بودند و روی همهی میزها مایع ضدعفونی بود. تقریباً هر یک ربع که میگذشت همه دستمان را ضدعفونی میکردیم.
من به عنوان عضو ناظر صندوق شناسنامهها را چک میکردم و به اپراتور IT میدادم تا کد ملیها نیز تأیبد شوند. حوالی دو و سه بعد از ظهر بود و حوزه کمی خلوت شده بود، طوری که هر ده دقیقه پانزده دقیقه یک خانواده دو سه نفری میآمدند برای رأی دادن. جمعیت کمی در سالن رأیگیری بودند.
خانمی مانتویی آمد و جلوی من ایستاد و همینطور که به آرامی شناسنامهای که کاملاً خیس بود را به من میداد، گفت: «من کرونا دارم، ولی دلم نیامد رأی ندهم. البته کمی بهترم ولی میشود بقیه را بفرستید بیرون، میترسم کسی بگیرد. حتی از ترس اینکه اعضای حوزه هم بگیرند، از خانه شناسنامهام را کامل الکل زدهام و همینطور خیس داخل کیفم گذاشتهام. پسرم هم در محوطه بیرون ساختمان ایستاده است، او کرونا ندارد ولی ممکن است ناقل باشد».
سریع به ناظر مسئول و رئیس حوزه گفتم. دو، سه نفری که داشتند رأی میدادند رأیشان را که دادند سرباز حوزه پسر آن خانم را هم صدا کرد که بیاید داخل. بعد دیگر نگذاشت کسی بیاید. وقتی رأیشان را دادند، آمدند و خیلی تشکر کردند. ما بلافاصله همهجا را ضدعفونی کردیم و مجدداً مردم آمدند داخل.
آن خانم با اینکه حالش هنوز کاملاً خوب نبود و از چهرهاش مشخص بود بنیهی بدنیاش کم شده، چقدر احساس مسئولیت میکرد که آمد پای صندوق رأی، تازه پسر جوانش را هم آورده بود. افتخار میکنم که چنین مردمی دارم. کاش قدرشان را بیشتر بدانیم.
صدیقهطاهره اسدزاده
پنجشنبه | ۷ تیر ۱۴۰۳ |
#فارس #شیراز
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎
بلـه |
ایتــا