📌 از آغاز نور بود قسمت دوم به خانه برگشتم و موج فجازی غریق در نور را بالا و پایین کردم، از ایران تا فلسطین اشغالی نه! در دل مردمی که امیدشان ناامید شده بود در همه‌ی این دنیا. وعده‌ی صادق یک در برابر این عملیات ترقه‌بازی بود. همه‌ی موشک‌ها از گنبد آهنین رد شده و به هدف خورده بودند. دورتادور مناطق مسکونی تل‌آویو نور بود، وسیع و عظیم. تا سحر بیدار بودیم. همه‌مان، ما ایرانی‌ها و گروه‌های مقاومتی که ما حمایت می‌کردیم تنها فریادرس مظلومان این دنیای لجن هضم شده در جنایت اسراییل و آمریکا بودیم. این عظیم‌ترین وجه وجودی یک انسان شیعه بود که به انتظار منجی سر می‌کند. توی همان گروه همان هم‌وطن نوشته بود: «امیدوارم مثل عملیات طوفان الاقصی کاممون تلخ نشه. ولی یه جور زدن دیگه نمی‌شه مسخره کرد.» تا نیمه‌شب برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌هایم تماس می‌گرفتند و پیام می‌دادند که دیدی؟ تشویق‌شان کردم و با آب و تاب آن‌چه را دیده بودم، برایشان تعریف می‌کردم. به‌شان گفتم: «فردا توی مدرسه اگر بچه‌ها ترسیده بودن، دلشون رو گرم کنید. بهشون جرات بدین که ما قوی هستیم و ما تنها کشوری هستیم که جلوی اینا ایستادیم. حتی اگر جنگ هم بشه، باید باهاشون بجنگیم تا شرشون رو از دنیا کم کنیم.» تا یک ساعت بعد موشک‌ها‌ روی زمین بند نبودم، بالاخره قرآن را باز کردم تا آیه ۳۵ سوره نور را دوباره بخوانم و آرام بگیرم. «خدا نور آسمانها و زمين است مَثَل نور او چون چراغ‌دانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه‏‌اى است. آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت‏ خجسته‌ی زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى‌‏شود نزديك است روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد. روشنى بخشد، روشنى بر روى روشنى است‏. خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى‌كند و اين مثل‌ها را خدا براى مردم مى‏‌زند و خدا به هر چيزى داناست.» این همه‌ی چیزی بود که من در این شب دیده بودم. رعنا مرادی چهارشنبه | ۱۱ مهر ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید: 📎 بلـه | ایتــا