📌
#جمعه_نصر
دلنوشته یک جامانده
دیروز به هر دری زدم تا شاید من هم باشم در جمع میلیونی در مصلی تا اقامه کنم نمازجمعهایی متفاوت را.
اما گویا باید این بار هم نام من درصف جاماندگان ثبت میشد...
هنوز زخم حسرت پیادهروی اربعین از روح و جانم التیام نیفتاده، که حسرتی دیگر را باید تجربه کنم.
چرا باید همین امروز همسر و همسفر زندگیام بیمار باشد.
دیگر اصرار نکردم و راضی شدم به تقدیر.
از صبح مثل نمازگزاران خود را آماده کردم.
این بار سجاده آمادهام فرق میکرد. سجادهی یادگار مرحوم پدرم از سفر حج،
آن را رو به قبله پهن کردم.
میخواستم تا موقع نماز فقط برای سلامتی رهبرم و محفوظ بودن ایشان از چشم زخم دشمنان صلوات بفرستم.
دشمن خیلی رجزخوانی کرده بود.
ولی با دیدن صحنه گی ورود مردم از سراسر دنیا و حتی کشورهای دیگر، آرامشم بیشتر میشد.
ازدحام جمعیت بینظیر بود. با دیدن رهبر که از همیشه زودتر حضور پیدا کردند و تلاوت قرآنشان ضربان قلبم درگوشم پیچید.
حس میکردم همه صدای آن را میشنوند. دستم را روی قفسهی سینه فشار دادم و چند نفس عمیق کشیدم. دلم میخواست نماز زودتر شروع شود و بعد رهبر به سلامت برگردند.
ولی ایشان نه تنها خطبهها را کوتاه نکردند.
بلکه خطبه دوم را به زبان عربی بسیار مفصل قرائت کردند.
چقدر به مردم خصوصا مردم لبنان و فلسطین امید میدادند. یادآوری حوادث ترورها درسال شصت برای ما نیز دردآور بود.
دوخطبه تمام شد. با امامت ایشان نماز را اقامه کردم. حتما ایشان بخاطر ازدحام جمعیت میرفتند و شخص دیگری نماز عصر را میخواند. ولی نه!
نماز عصر هم خود اقامه کردند.
حتی بعد نماز باز هم مراجعه نکردند و با مسئولین صحبت کردند.
با دیدن این همه شجاعت به داشتن چنین رهبری به خود میبالم.
امروز رهبرم دشمن را چه خوب و قشنگ تحقیر کرد.
الحق که باید این نماز جمعه نصر را یوم الله دیگری درتاریخ انقلاب ثبت کرد.
باید نوشت: «یوم الله اقتدار»
زهرا زرگران
شنبه | ۱۴ مهر ۱۴۰۳ |
#اصفهان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎
بلــه |
ایتــا |
اینستا