22.39M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
✅ چه کنیم که مردم اعتمادشون جلب بشه ⁉️ حاج آقا دسمی پرسید: «چی کار می‌تونیم بکنیم؟» گفتم: «اگه شما دویست میلیون تومن به من بدید، درستش می‌کنم.» اولین‌بار بود که از حاج‌آقا درخواست پول می‌کردم. حاج آقا دسمی گفت: «بذار فکر کنم.» گفتم: «نمی‌خواد زیاد فکر کنید. من شنیده‌م که تازگیا ملک شخصی خودتون رو فروخته‌ید. پول همون رو به من بدید. دو سه ماهه پس می‌دم.» حاج آقا گفت: «اخوان،‌ من مطمئنم که شما پول‌رو پس نمی‌دید. اما بهِتون می‌دمش. بگو دارابی بیاد چکش رو بگیره.» آقای دارابی تهران بود. بهش زنگ که زدم گفت: «اخوان، بی‌خیال شو. پول حاج آقا رو که نمی‌شه خرج کرد.» گفتم: شما برو چک‌رو بگیر، خدا کریمه.» خلاصه پول ملکِ حاج آقا به حساب ما ریخته شد. فرداش هم میلگرد و مصالح ریختیم. اون موقع ارزش پولی که حاج آقا دسمی داد به اندازه دو تا آپارتمان توی خوزستان بود. اما وقتی که بعد از دو سه سال پول ایشون را پس دادیم ارزشش خیلی کمتر شده بود. 📖 برگرفته از کتاب «رودخانه ماهی و نهنگ» نوشته حمید بابایی 📚 پیوند خرید کتاب: pbshop.ir/__p-p-520.aspx 💻 آدرس تارنمای پژوهشکده: 🌐 https://rbo.ir 📱 ما را در ایتا و بله دنبال کنید: 🆔 @rboresearch