نقد /بخش نخست مروری بر غلط‌های تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادی‌نامه» [صفحه 1 از9] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 کتاب هادی‌نامه با عنوان ارج‌نامه مرحوم سیدهادی خسروشاهی در بهار 1399 منتشر شد.این کتاب توسط آقای رسول جعفریان گردآوری شد. در ضمن این کتاب مقاله‌ای از آقای (وزیر فرهنگ و ارشاد و عضو هیئت امنای ) نیز درج شد و 150 نسخه از آن نیز با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در مجموع 200 شمارگان چاپ شد. یکی از 52 مقاله این مجموعه توسط آقای نوشته شده بود. عنوان مقاله وی «مروری بر رفتار محافل و چهره‌های مذهبی در دهه‌های 30 تا 50» بود. با توجه به جایگاه مرحوم خسروشاهی و هم‌چنین تمرکز گردآورنده بر مسائل تاریخی انتظار می‌رفت یادداشت‌های این مجموعه از طراز علمی لازم برخوردار باشند اما با مشاهده اشتباهات و تحریفات تاریخی یادداشت آقای مهاجری این انگاره مخدوش شد. شروع یادداشت علاوه بر این‌که ضابطه‌های علمی را نداشت؛ بوی تمجید از خود نیز می‌داد.(واقعا تعریف از کتاب‌خوان بودن خود نویسنده و پدرش؛ چه ارتباطی با ارج‌گذاری مقام علمی مرحوم خسروشاهی دارد و چه نسبت منطقی با موضوع مقاله دارد؟) غیر از این اشکال ساختاری و فنی؛ محتوای یادداشت آقای مهاجری نیز خدشه‌های غیرقابل انکاری داشت که بهتر بود آقای به عنوان مسئول و گردآورنده کتاب؛ برای پاسداشت از شخصیت علمی و فرهنگی مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین خسروشاهی این اشکالات را برطرف کرده و مطلبی لااقل در طراز متوسط علمی در کتاب بگنجانند و یا اگر اصرار بر انتشار چنین مطالبی دارند در پاورقی به خطاهای آن اشاره کنند تا ذهن تاریخی مخاطب به این راحتی آلوده نگردد. با وجود این‌که نویسنده یادداشت هم‌اکنون نیز سردبیر سایت شبه دولتی (رسانه نزدیک به و از حامیان دوآتشه دولت) است اما از پیشینه و عملکرد سیاسی وی اطلاعات چندانی در دسترس نیست. البته محمد مهاجری در توییتر نیز فعال است و با هشتگ زدن (مااصولگراها) علاقه دارد خود را اصولگرا نشان بدهد تا تخریب‌های خود به به این طیف را درون‌گروهی نشان دهد که البته این اقدام نخ نما به شدت در حال حاضر دستمایه طنز کاربران و فعالان سیاسی قرار گرفته است. در ادامه به برخی از اشکالات یادداشت محمد مهاجری در هادی‌نامه اشاره خواهیم کرد: 1. تقسیم‌بندی ناقص و همان‌طور که از موضوع این یادداشت برمی‌آید نویسنده قرار بود «مروری بر رفتار محافل و چهره‌های مذهبی در دهه های 30 تا 50» داشته باشد و باید مهم‌ترین چهره‌ها و محافل مذهبی را، لااقل به صورت اجمالی و مختصر، بیان کند. او در یک تقسیم‌بندی؛ جریانات مذهبی را به دو گروه تقسیم می‌کند: «جریانات مذهبی سنتی و جریانات مذهبی روشنفکری». سنتی در فضای حوزه علمیه و فضای تاریخی و جریان‌شناسی و... تعاریف و شاخصه‌های مختلفی دارد و منطق نویسنده و تعریفش از این کلیدواژه مشخص نیست. اما در هر صورت؛ آقای نویسنده این تقسیم‌بندی را ارائه می‌کند و آن را این‌گونه بیان می‌کند: « یک: و اسلامی دو گروه شاخص مذهبی بودند که روحانیت در شکل دهی ساختار فکری آن ها نقش اساسی داشت...[که مشی مسلحانه داشتند و] پایگاه خود را در میان متدینان سنتی ،بازاریان، کسبه و پیشه وران می جستند و شاید تلاش چندانی برای جذب دانشگاهیان به خرج نمی دادند. دو : جریان روشنفکری مذهبی که عمده آن ها را تحصیل کرده‌های دانشگاهی تشکیل می دادند.» این تقسیم‌بندی ناقص و جهت‌دار نمونه‌ای جالب از انواع تحریفات است که در ادامه نسبت به آن توضیحاتی خواهیم داد: 1.1. حذف جریان امام قدس سره الشریف پیامی که این تقسیم‌بندی به مخاطب ارائه می‌دهد این است: الف) جریانات مذهبی که در شکل‌دهی ساختار فکری آن‌ها نقش اساسی داشته اولا اهل کار سیاسی چارچوب‌مند نبوده و دست به اسلحه بودند؛ ثانیا طرفداران‌شان محدود به عوام و کسبه و... بوده است. ب) ارکان و عمده جریان مذهبی اهل فکر و روشنفکر؛ دانشگاهی بودند و نه حوزوی. البته جناب نویسنده لطف نموده و و و... را نیز به همین طیف ملحق کرده است. @rozaneebefarda ادامه 👇