eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنه
یک نکته پیرامون احراز صلاحیت‌ها! تذکر مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهور در اعاده حیثیت برخی کاندیدا
اطلاعیه شورای نگهبان در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم شورای نگهبان ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امام صادق علیه السلام و سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه معمار کبیر انقلاب اسلامی و گرامیداشت سالروز حادثه پانزدهم خرداد ماه و با تقدیر و تشکر از رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی اعلام می‌نماید، در حین بررسی صلاحیت‌های داوطلبان ریاست جمهوری و پس از آن، در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها با استناد به بعضی از گزارش‌های نادرست و غیرمستند در مورد برخی داوطلبان محترم و بستگان ایشان نسبت‌های نادرستی داده شده است. شورای نگهبان ضمن تاکید بر حفظ حرمت اشخاص و محکوم نمودن هتک حرمت و حیثیت داوطلبان و خانواده‌های ایشان از کلیه رسانه‌ها موکدا می‌خواهد با توجه به محرمانه بودن بررسی صلاحیت‌ها در این شورا و با عنایت به اینکه در بررسی‌ها مجموعه‌ای از موضوعات، مستندات و مدارک مورد ارزیابی قرار گرفته و برخی گزارش‌های نادرست در نظریه نهایی شورای نگهبان موثر نبوده است، از گمانه‌زنی و استناد به امور غیرواقعی و نادرست اجتناب نمایند. در پایان طول عمر و سلامتی مقام معظم رهبری دامت برکاته را از خداوند متعال مسالت می‌نماییم. شورای نگهبان 14 خرداد ماه 1400 🔶حاشیه روزنه آنگونه که پیشتر مطرح شد، گرچه گزارش‌های غلط در مورد برخی افراد مطرح و به واسطه فضای مجازی انتشار وسیع یافت و موجب هتک حیثیت برخی شد، اما این به معنای آن نیست که تصمیم شورا متوقف به همین مستندات و همین یک محور باشد و لذا برخلاف مطالبات بی‌وجه برخی طرفداران دوآتشه آقای مبنی بر بازگشت وی به عرصه رقابت‌ها، جبران مافات در ضربه حیثیتی به برخی کاندیداها، لزوما به معنای بازنگری در احراز صلاحیت آنان نیست. یادداشت مرتبط روزنه(پیش از جلسه و اطلاعیه شورا) را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8914 و خروج از و کنش‌گری سیاسی، از جمله ویژگی‌های نامناسبی است که مع الاسف در طیفی از حامیان حوزوی و رسانه‌ای ، قابل ردیابی است. اینکه برخی چون آقای با اقدامی غیرمنطقی، اعلان کنند که هیچ‌راهی جز تأیید صلاحیت آقای لاریجانی نیست، و همچنین مواضع تهاجمی و رادیکال برخی فعالان مجازی/سیاسی مرتبط با خرده‌جریان اعتدال، از تا و ، شاهد صدق و مصداقی از دغدغه و مدعای پیش‌گفته است. @rozaneebefarda
مواضع آقای ، را خوش آمد! ▫️مرزبندی مصلحتی با که بعنوان راهبردی برای تضمین بقا در ارکان قدرت سیاسی به کار گرفته می‌شد، در حال فروپاشی است! @rozaneebefarda
پاسخ جدلی به یادداشت روشنگرانه روزنه در واکاوی علل اصلی کاهش مشارکت ▫️جناب جعفریان(البته بدون ذکر نام) تلاش کرده یادداشت استدلالی روزنه در واکاوی کاهش مشارکت را بنامد! قطعا عملکرد دولت روحانی، علت اصلی کاهش مشارکت است. 🔹تحلیل روزنه البته ریشه در سخنان حکیمانه رهبری معظم انقلاب اسلامی داشت که فرمودند: 🔘امّا در مورد مسئله‌ی مشارکت، که بعضی نگرانند مشارکت کم خواهد شد. بنده به نظرم این جور میرسد که در مشارکت مردم -حالا گروه‌های خاص را کار نداریم؛ یک گروه ممکن است دنبال فلان اسم یا فلان جناح یا فلان عنوان باشند؛ اینها را کار نداریم- عامّه‌ی مردم و عموم مردم دنبال اسم این و آن نیستند؛ عامّه‌ی مردم دنبال این هستند که ببینند چه کسی دارای یک مدیریّتی است، [دارای] یک قوّت عمل یا قوّت اراده‌ای است، [دارای] یک کارآمدی‌ای است که میتواند مشکلات کشور را از میان بردارد؛ دنبال این هستند. اینکه حالا چه کسی با چه نامی، با چه عنوانی و از چه جناحی وارد میدان بشود، برای عموم مردم مطرح نیست؛ برای گروه‌های خاص چرا، امّا برای عموم مردم نخیر. اگر نامزدهایی که امروز در صحنه‌اند بتوانند بیان کنند و به مردم نشان بدهند که دارای این کارآمدی هستند، مردم پای صندوقها هم میروند و مشارکت بالایی هم خواهد بود ان‌شاءالله به توفیق الهی. 🔶حاشیه روزنه وقتی دستگاه محاسباتی کسانی بهم بریزد بهتر از این نتیجه نمی‌دهد؛ ناکارآمدی در کاهش مشارکت مؤثر است، اگر نه، چرا قبل از ثبت‌نام‌ها در تمام نظرسنجی‌های رسمی، به کاهش مشارکت تصریح شده بود؟ انتخابات آمریکا نتیجه بود! @rozaneebefarda
و آغاز خط جدید علیه فضای سیاسی جدید! تلاش برای امنیتی نشان دادن فضای دانشگاه! پرسش آن است امثال جعفریان که از حامیان دوآتشه دولت روحانی یعنی امنیتی‌ترین کابینه بعد از انقلاب بوده‌اند، چگونه یادشان افتاده که نسبت به امنیتی شدن فضا هشدار بدهند؟! آیا از برخوردهای حذفی بی‌سابقه دولت غربگرا بی‌خبر بودند یا خدای ناکرده به اقتضای قبیله‌گرایی سیاسی سکوت پیشه کرده بودند؟! دیگر آنکه بعد از ۸ سال گل و بلبل، از چه رو احساس خطر کرده‌اند و در پی القای هراس نسبت به فضای جدید برآمده‌اند؟! مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد که نگرانند؟! @rozaneebefarda
توئیت موهن در مورد مردم ایران! آیا این حجم از سیاه‌نمایی انباشته علیه نظام و ملت ریشه در ورشکستگی سیاسی اعتدالیون دارد یا عوامل دیگری دخیل است؟! @rozaneebefarda
چرا آقای اصرار دارد جهل خود را فریاد بزند؟ 1⃣بارها از طرق مختلف به آقای جعفریان این نکته نوشته و ارسال شد که؛ آنچه شما به عنوان «علم دینی» انکارش می‌کنید و اصرار دارید که فقط در محیط دانشگاه و دور از دسترس حوزه علمیه بماند، دارای مبانی و لایه‌های متعدد معرفت‌شناسی و فلسفی است. امروزه بر کسی پوشیده نیست که، علوم انسانی اجتماعی دارای زیرساخت‌های مفهومی بنیادین است که جز با مطالعات فلسفی و معرفتی به سرانجام نمی‌رسد. 2⃣ایشان، بهره‌ای از این مطالعات ندارد، در وادی فلسفه علم نیز غور نکرده‌است، و صرفاً با تکیه بر تحقیقات تاریخی سعی دارد در مقام انکار «علم دینی» برآید. بواقع که در همین مقام صدق می‌کند: «الناس أعداء ماجهلوا به». نه می‌داند: ماهیت علم و معرفت چیست؟ نه می‌داند که، آیا تحقیقات تجربی و علوم آماری می‌توانند متکی بر پیش فرضهای معرفتی باشند؟ یا اینکه، روش تحقیقات می‌تواند متکی بر بنیادهای فلسفی باشد؟ آیا وصف اسلامیت، وصف ماهیتی علم است یا وصف منبعی علم است؟ و..... بسیاری از مسائل را حل نکرده و بحث نکرده، به آنچه که نمی‌داند و به آن جهل دارد، می تازد. و گواه چنین جهلی، تحلیل‌های تلگرامی ایشان است. 3⃣واقعاً روشن نیست ایشان با داشتن روحیه پژوهشی و تحقیقی در عرصه تاریخ، چرا اندکی فرصت اندیشیدن و گفتگو با صاحبان ایده علم دینی به خود نمی دهد و اصرار دارد جهل خود را فریاد بزند؟ و چرا اینقدر از علم دینی عصبانی است؟ || محمد متقیان 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
و تلاش برای ارائه تفاسیر سیاست‌زده از بیانات ناصحانه مراجع عظام تقلید ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 توئیت اخیر جعفریان پیرامون بیانات ناصحانه حضرت آیت‌الله شبیری زنجانی در دیدار با رئیس‌جمهور‌، نشانگر تلاشی مشکوک برای جهت‌دهی به مواضع مراجع عظام تقلید توسط عوامل حوزه‌ای خرده جریان اعتدال است! این جماعت که به واسطه ورشکستگی سیاسی ناشی از برجام نافرجام، در انزوای کامل به سر می‌برند تلاش دارند بیانات ناصحانه مراجع تقلید را برای ابراز وجود و کنش‌گری سیاسی فعال قرار دهند و در حقیقت حرف خود را به نام مراجع به مردم القا کنند! نکته مهمی که این پروژه سیاسی/ رسانه‌ای را با شکست مذبوحانه مواجه کرده، هوشیاری فوق‌العاده مردم در تفکیک بیانات ناصحانه مراجع با مواضع رادیکال برخی عناصر سیاسی است. شناخت عمیق از خاستگاه مواضع مراجع و توجه به کارنامه فکری آن وجودهای پاک و مخلص، و آن از کارنامه و پیشینه و مواضع برخی ، موجب آن شده که این تفسیرهای سیاست‌زده این مفسران خودخوانده، نه در میان بزرگان و بدنه حوزه اعتباری داشته باشد و نه در میان توده مردم و نخبگان سیاسی، مورد اعتنا قرار گیرد! اینها مدتهاست خود گویند و خود گریند و توهم تأثیرگذاری اجتماعی دارند اما واقعیت آن است که به دلیل افشای شگردهای نخ‌نمای رسانه‌ای و سیاسی‌شان، با بی‌توجهی مطلق مواجه‌اند! چه بهتر اگر کسی حرفی دارد از زبان خودش بزند و هرگونه برداشت و تفسیر بیانات ناصحانه مراجع تقلید را به مخاطبان آن که مردم و نخبگان هستند، واگذارد! در مورد اخیر، جناب جعفریان چنان با اعتماد به نفس به مصادره بیانات ناصحانه آیت‌الله شبیری زنجانی پرداخته که گویی شناخت عمیق آن مرجع عالی‌مقام از اسلام، دقیقا با شناخت ناقص و ناپخته اعتدالیون حوزوی یکسان است! 🔘روزنه؛ https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
اهانت از سران فراری و ۸۸ به فقهای شیعه و جالب است که این عنصر مفلوک فراری و خائن، توأمان با اهانت آشکار به فقهای شیعه، شعار را سر دست گرفته است! در این یادداشت موهن را باید تکه‌ای دیگر از پازل تحریف، مصادره و تخریب وجه آیت‌الله العظمی صافی برشمارد؛ پیش از این، در یادداشت تحریف‌آمیز در روزی‌نامه سازندگی نیز تلاش شده بود با تفسیری غلط از مسئله ، آیت‌الله صافی را به نفع این خرده‌گفتمان انحرافی مصادره کنند! در پرده دوم در یادداشت تند و توهین‌آمیز خود با عنوان تلاش کرد چهره‌ای خشک و متصلب و مخالف عقلانیت از آن مرجع بصیر ارائه دهد و ضمنا ایشان را مقابل امام قرار دهد! اکنون طیف رادیکال‌تر و عریان‌تر جریان غرب‌اندیش، به و صریح وجهه آیت‌الله صافی روی آورده که نمونه بارز آن همین یادداشت موهن است. وقتی جریان دگرانديش دین‌ستیز خارج‌نشین و همگام و همصدا شعار سر می‌دهند یا تصورات خام خود از استقلال حوزه را به بزرگان دین و سیاست نسبت می‌دهند، یعنی یک جای کار می‌لنگد! 🔘روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
عملیات مشترک برجامیان علیه حجاب/۱ از تا ! @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda