روزنه
🎥ویدیو / سیدمحمدجواد #علوی_بروجردی: تاریخ را نفی نکنیم! مسلمین در ایران #کتابسوزی کرده اند! اما این
اظهارات عجیب یکی از اعضای ارشد #نشست_اساتید پیرامون تاریخ ورود اسلام به #ایران و چند پرسش کلیدی!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸جناب آقای علوی در توجیه تجلیل خود از #منشور_کوروش، منتقدان خود را به پیروی از اندیشه های خلیفه دوم متهم کرده https://eitaa.com/rozaneebefarda/2132
حال آنکه؛
🔸منتقدان ایشان معتقدند که وی نباید بدون تمسک به ادله روشن و مستند، آموزههای تقلیدی #باستان_گرایان را بازتکرار کند که محصول القائات عصر سیاه پهلوی و نوعا تولیدات و جعلیات تاریخ نگاران اجاره ای استعمار و استبداد همچون پورداوود، کسروی، زرین کوب و غیره بوده است!
🔹آیا ایشان توانایی بازخوانی متون کتیبه های عصر باستان ایران را دارند که توانسته به متن منسوب به کورش دست یابد و بعد از آن به جمع حامیان آن بپیوند!؟ یا اظهارنظر وی حاصل تقلید از دیگرانی است بعد از گذشت چند دهه، هنوز نتوانسته اند تصویر روشنی از مدعاهای مبهم خود ارائه دهند!!؟
🔸مگر نه این است که فقهای شیعه در قرون متمادی، پیش از هر اظهارنظر علمی، ابتدا جهات سندی و صدوری روایات شریفه منسوب به اهل البیت علیهم السلام را بررسی می کرده اند؟!
حال چه شده کسانی که داعیه دار فقاهت و اجتهاد اند و طبعا در بررسی کلمات نورانی اولیاء دین آنهمه سختگیر اند، گزارههای مشکوک و مردد و بعضا مخدوش تاریخ ایران باستان همچون وحی منزل تلقی شده و بدون بررسی علمی، مورد تایید و تجلیل قرار گرفته است!؟
🔹ماجرای کتابسوزی در ایران که در این حجم و با این تفاصیل، تنها در منابع تاریخی متأخر ذکر شده، از جمله بافته های امثال #زرین_کوب در کتاب #دو_قرن_سکوت است که وی با تاثیر پذیری از فضای اسلام ستیزی و ایران گرایی ضداسلامی حاکم به فضای اساتید خود در سن ۲۹ سالگی اش بعنوان پایان نامه به قلم آورده و بعد از مواجهه با نقدهای عمیق و عالمانه #آیت_الله_شهید_مطهری، که اکنون در قالب کتاب #خدمات_متقابل_ایران_و_اسلام قابل دسترسی است، در عقب نشینی آشکار، از آن دست برداشت و با نگارش کتاب #بامداد_اسلام تلاش کرد در صدد جبران آن برآید!
🔻حال چه شده که یک چهره حوزوی بعد از گذشت پنج دهه، همان شبهات قدیمی را با ادبیاتی آخوندی، بازتکرار می کند و موجبات دست افشانی #سکولارهای_عرفی در داخل و خارج فراهم می گردد!
🔻آیا جناب ایشان و اصحاب و اطرافیان پرتعداد شان کتاب خدمات متقابل را نخوانده اند و از توطئه دوقطبی سازی کاذب بین ایران و اسلام، بی خبرند یا ماجرا ابعاد عمیق تر و پیچیده تری دارد؟!
تحولات آینده همه چیز را روشن تر خواهد کرد...
@rozaneebefarda
🔻دست افشانی شبکه ضدانقلاب #ایران_اینترنشنال از اظهارات جنجالی جناب آقای #علوی_بروجردی(از مؤسسین #نشست_اساتید) پیرامون ماجرای ورود اسلام به ایران
🔹شبکه مزبور #اجیر_سعودی و #وهابیون_افراطی_تکفیری است!
🔸این مسأله شدیدا قابل تأمل و تردید است که برخی چهرههای حوزوی شیعی با چه انگیزهای برای رسانههای معاند و منسوب به دشمنان کینه توز مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) خوراک تهیه میکنند و علیرغم اطلاع از ناخشنودی حوزویان به این رویه، تا کنون از اعلام برائت از این رسانهها و مرزبندی با اربابان کودک کش و مرتجع آنان نیز استنکاف ورزیدهاند.
🔸گذشته از سوءاستفاده معاندین، مضمون دیدگاه مطرح شده نیز از حیث تاریخی به شدت قابل نقد و مناقشه برانگیز است. چه اینکه ایشان به بازتکرار تحلیل های انحرافی امثال #زرین_کوب پرداخته که پنجاه سال پیش شهید مطهری به این سنخ مجعولات تاریخی، پاسخ گفته اند.
@rozaneebefarda
💥اظهارات عجیب جناب آقای #محمدجواد_علوی از سران #نشست_اساتید
🔻نامبرده علیرغم آنکه پیشتر مدعی شده بود سران نشست به دنبال مرجعیت نیستند، به ملامت شدید سنت غلط رایج در نجف مبنی بر اعلان مرجعیت افراد در زمان حیات اساتیدشان، پرداخته بود اما مدت کوتاهی بعد از این اظهارات، در اقدامی نامتعارف، به انتشار رساله مبادرت کرد.
🔹صفحات رسمی نامبرده از عنوان «آیت الله العظمی» برای وی استفاده میکنند حال آنکه اولا برخی بزرگان اساسا این القاب را توقیفی و اختصاصی امام علی علیهالسلام می دانند و ثانیا علیرغم صلاحیتهای معنوی و علمی، از چنین عناوینی گریزان بودند.
دراین تصویر نیز کاربست عنوان آیتالله العظمی مشاهده میشود.
🔸گذشته از موضوع تأسف بار #مرجع_سازی، اظهارات عجیب و غریب وی هر از گاهی نقل محافل حوزوی میشود و مایه انتقاد اهل علم میگردد.
چندی پیش او در دیدار با یکی از رهبران زردشتی، همگام با تحریفگرانی چون #زرین_کوب، تهمت #کتابسوزی در ایران توسط لشکر اسلام را بازتکرار کرده بود.
موضوعی که پنجاه سال قبل، توسط بزرگانی چون #شهیدمطهری مردود اعلام شده بود.
🔸در اظهارات اخیر جناب آقای علوی، ایشان مدعی شده که مسأله #خمس در زمان امام کاظم علیه السلام مطرح شده است.
مراجعه به منابع تاریخی معتبر، بیاعتبار بودن چنین مدعایی را روشن میسازد.
تحقیقات نشان میدهد که موضوع خمس که در زمان خلافت اولی و دومی منع شده بود، دیگربار در زمان امام علی علیه السلام دیگربار احیا شد و این تلاش تا زمان امام ششم امتداد داشت.
🔻برای اطلاع بیشتر بنگرید به مقاله ذیل؛
http://tarikh.nashriyat.ir/node/691
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق معلم شهید انقلاب اسلامی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه 2 از 2]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان
در ستایش #معلم_شهید انقلاب اسلامی
[صفحه ۲ از ۲]
تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات #حسین_نصر(همان #ملیجک_فرح) که توسط #دهباشی و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند!
یا چنان که #قوچانی در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری #اعتدالگرا و #ملی_مذهبی به سان #بازرگان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند!
برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال #جعفریان می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در #هادی_نامه برای جا زدن مطهری در زمره حلقه #دارالتبلیغ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت)
مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است!
و نه آنچنان که #برجامیان آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است!
اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند #شریعتمداری است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند!
مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که #ابهام_استراتژیک پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید.
این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با #زرین_کوب و #آریان_پور به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال #عاشوری خرده می گرفت. مخالفت با #شریعتی(معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد.
مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه #حوزه_انقلابی دانست.
اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است.
شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت.
روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، #سکولارهای_عرفی و #سکولارهای_مقدس را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان #امام_خمینی و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد.
این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق #معلم_شهید_انقلاب_اسلامی و پرچمدار و نماد #حوزه_انقلابی است.
@rozaneebefarda