eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
257 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
💥فتأمل 🔹توییت (عضو حلقه و ) نسبت به جناب آقای . 🔸این مستندات نشان می دهد که فعال کردن گسل اختلاف بین یک استاد و یک مرجع انقلابی٬ نتیجه است! @rozaneebefarda
💥آخرین توصیه در ، خطاب به فضلا و طلاب!! همین مانده که ریش تراش های غربزده، دایه مهربان تر از مادر شوند برای مرجعیت شیعه. اصلا همین دفاع های مشکوک است که آستانه حساسیت حوزه را به آینده مرجعیت بالا می برد و عینا همین اظهارات هجوآمیز است که نشان می دهد تیر به هدف خورده و در آستانه شکست قرار گرفته است. روشنگری ها حاشیه امن خبرنگاران اصلاح طلب در قم را برهم زده و آنان حق دارند غصه بسرایند! 🔶پی افزود از همین خبرنگار به عنوان سخنگوی در فضای مجازی می توان یاد کرد که البته به نظر می رسد کاملا خودجوش و با قصد قربت به این امر مشغول است!! @rozaneebefarda
@rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻: مدرسی ۲۵ آذر ۱۳۵۹ در قم متولد شد. او در رشته ارتباطات تحصیل کرده و حوزه تخصصی او در روزنامه‌نگاری حوزه‌های علمیه و روحانیون شیعی است؛ اگرچه پیش از آن خبرنگار سیاسی روزنامه شرق، اعتماد و هم‌میهن بوده است. او همچنین مدتی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بوده‌است. 🔻: مدرسی در سال ۱۳۸۱ در جریان اعتراض‌های دانشجویی بازداشت شد که در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد. همچنین در آذر ماه ۱۳۸۳ به اتهام وبلاگ‌نویسی توسط نهادهای امنیتی قم بازداشت شد که پس از آزادی، در سال ۱۳۸۴ به جرم توهین به رئیس جمهور وقت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دادگاه عمومی تبرئه شد اما شعبه اول دادگاه انقلاب قم او را به یک سال حبس محکوم کرد. این حکم به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام صادر شد. 🔻: فرید جوان خبرنگاری است که زیر دست بزرگ شده است. مربی کسی است که به وی لقب سلطان تعطیلی روزنامه ها را داده اند. تا کنون در کارنامه خود سابقه انتشار روزنامه هایی را داشته است که بارها به اتهام توهین به مقدسات دینی یا ارکان نظام اسلامی تعطیل شده است. حال چگونه چنین مدرسه ای از حوزه علمیه سر درآورده است و دلسوز حوزویان شده است؟؟؟ 🔹شیفتگان امروز در حوزه کباده دفاع از شیعه می کشند و حال آنکه اربابان ایشان تیشه به ریشه زدند. مرجعیت شیعه که همواره یک بوده است، امروز از سوی جریان خزنده و خطرناکی در حال است. 🔻 چهارم: فرید مدرسی در کارنامه خود فهرستی بلند از اقدامات در راستای اهداف جریان دارد. او گویی کارویژه خود را بزرگان حوزه و چهره های انقلابی می داند. در این مسیر از و یا ابایی ندارد. 🔹فرید مدرسی کسی بود که برای تخریب آیت الله میرباقری خبر انتصاب ایشان به امامت جمعه تهران را منتشر کرد. فرید مدرسی از این دست اخبار بی پایه و اساس کم ندارد. 🔻: اما امروز آخرین سکانس از این در قم است. 🔸شاید فرید وقتی خبر دیدار آیت یزدی را به صورت جهت دار تنظیم می کرد، هیچ گاه گمان نمی کرد آن آتش چنین دامن خودش را بگیرد. اما او با تنظیم جهت دار یک خبر، به گونه ای محتوا را در کشور منتشر کرد که واکنش های مشخصی را در راستای تخریب آیت الله یزدی در پی داشته باشد. 🔸او باید بداند دامن خود را از و پاک می دارد؛ هر چند دروغ و رذالت از اجزای لاینفک است. 🔹خبرنگار شهرت طلب اصلاح‌طلبان امروز در پایان خط قرار گرفته و باید پاسخگوی هایش در فضای حوزه و جامعه باشد. اینجا ایستگاه آخر است... سید طاها یزدانی @rozaneebefarda
درنگی در آثار مخرب پدیده شوم نمامی در حوزه قم(۲) 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 📸در روزهای اخیر و بعد از آتش افروزی رسانه‌ای پردامنه معاندین، دو تن از مسئولین عالی نظام؛ آیات و با صمیمیتی خاص در یک قاب حاضر شدند. خبری مسرت‌بخش برای عموم دلسوزان نظام، خصوصا که صدالبته تحیر و عصبانیت را بدنبال داشت! ◀️با فروکش کردن آتش فتنه اخیر فضا برای تحلیل ماوقع و اهداف افراد و جریان‌های مرموز ذی‌نفع فراهم است و در این زمینه ذکر نکات ذیل ضروری می‌نماید: ✳️1. پیگیری اخبار و گفتار برخی شخصیت‌های مؤثر در فتنه اخیر به ما نشان می‌دهد که یکی از اهداف فتنه‌گران شبهه‌افکنی پیش از انتخابات علیه بود. امری که هر ساله اتفاق می‌افتاد اما امسال با برنامه‌ریزی پیچیده‌تر دنبال شد. ❇️2. در حال حاضر بر خلاف میل گردانندگان جنجال اخیر، جدال بین آیات یزدی و آملی به یک بحران فراگیر مردمی تبدیل نشد و مردم که تا پیش از این را اولویت خود می‌دانستند امروز هم با مشکلاتی که برای‌شان پدید آورده درگیر زندگی خود هستند و علاقه‌ای برای پیگیری یک اختلاف جزئی ندارند. در این شرایط بهترین حالت برای و هیزم‌کشان آن، «عمومیت‌بخشی به مسائل مطرح شده در جدال اخیر» و «کشاندن آن تا زمان انتخابات» است تا اولا شورای نگهبان را تضعیف کنند و به گمان باطل خود راحت‌تر بتوانند از این باج بگیرند و ثانیا بین اعضای آن شکاف ایجاد کنند و لابلای شکاف‌های ایجاد شده بازیگران خود را به صحنه انتخابات بکشانند. ✳️3. این نقشه بازیگردانان و بازیگرانی دارد که البته نقشه‌های پیچیده سابق را ادامه می‌دهند و همچنان با همه توان مشغول کارند! اشاره به برخی نمونه‌ها در این زمینه، خالی از لطف نیست! 🔹آقای از جمله کسانی بود که در سرمقاله روزنامه‌ زرد و بی اعتبار ، تلاش کرد خط فتنه را ادامه داده، عکس های منتشر شده را جلوه دهد! ◀️جناب آقای (شیخ اعتدالی که می‌خواست در کسوت مدافع حسن روحانی کاندید ریاست جمهوری سال96 شود ) ضمن یادداشتش در تلویحا گفت که آشتی بین آقایان یزدی و لاریجانی ظاهری بوده و اختلافات عمیق‌تر از این‌هاست. او پس از طرح آرزوها و خیالات خود؛ سراغ احیای مسائل مطرح شده در فتنه اخیر رفت و مثل سایر هم‌کیشان سیاسی‌اش مردم را بهانه کرد و پاسخ به آن مسائل را مطالبه روز مردم عنوان کرد. ◀️جالب این‌جاست که قبل از غرویان یک سایت درجه دوم حوزوی که علیرغم برخورداری از تحریریه بعضا بدسابقه و طرفدار فتنه۸۸، تلاش می‌کند خود را انقلابی جا بزند، نیز همین خط را دنبال کرده بود و تلاش نمود با کاربست برخی ترفندهای رسانه‌ای نخ نما، تلویحا کدورت‌های آقایان را مستمر و عمیق جلوه دهد! این سایت نیز هم‌چون آقای غرویان از زبان مردم حرف دل خود را زد و به احیای مسائل رد و بدل شده بین بزرگان پرداخت. البته سایت حوزوی مزبور که طبیعتا نسبت به آقای غرویان تازه‌کار محسوب شده،تجربه کم‌تری دارد، ناپختگی نشان داد و مستقیم (و البته با لحنی دل‌سوزانه) دامنه اختلافات اخیر را به سمت شورای نگهبان و انتخابات آتی جهت داد. اشتباهی استراتژیک که گام بعدی اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان را عیان کرد. این خط قبل و بعد از این، در برخی گروه‌های حوزوی نیز توسط برخی از انقلابی نماها ادامه یافت که ردیابی مصادیق آن نیازمند یادداشت های تفصیلی مجزاست. 🔆در پایان؛ خدمت جناب آقای و امثال او باید گفت که مردم در فتنه اخیر جهتی که شما رفتید را دنبال نکردند. شاید شما درگیری‌های معیشتی چندانی نداشته باشید اما عموم طلاب و مردم روزگار سختی را می‌گذرانند. مردم عزیز ایران به مباحثه دو مسؤول عالی نظام به چشم یک اختلاف گذرا نگاه کردند و در طراحی بازی نکردند و گفته‌های آنان را هم به فراموشی سپردند. آیا زمان آن نرسیده به جای پرداختن به این حواشی کم‌اهمیت، از نزدیکی‌تان با استفاده کنید و به جای آنکه همین حیثیت اندک و رو به زوال حوزوی تان را در توجیه اقدامات غلط دولتمردان غربگرا حراج بزنید، آن‌ها را نسبت به وضع سخت مردم و شکست گفتمان اتکا به بیگانه، هوشیار کنید؟! 🔶حاشیه جناب آقای غرویان هرگز استقلال سیاسی را تجربه نکرده و همین شاخصه موجب میشود که در حد یک سلیبریتی ساده سیاسی، مورد سوءاستفاده اصحاب رسانه و خاصه اعتدالگرایان قرار گیرد! او روزگاری سینه چاک علامه بود و همه دنیا را از دریچه نگاه ایشان میدید و اندکی بعد که از طریق و روزنامه ، شکار شد، به مرحوم پیوست و اکنون دنیا را با عینک عاریه ای ایشان می‌بیند! کسی چه می‌داند فردا در کدام اردوگاه خواهد بود! @rozaneebefarda
💥توییت قابل تامل یک خبرنگار پرحاشیه ذوب در روحانی 🔻آیا اتاق فکر / ، به دنبال از و عبور زودهنگام از و است؟! یا آنکه مطرح کردن نام سیدحسن نه با نیت عهده‌داری راهبری اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان که تنها برای برنده شدن در بازی از پیش باخته ۱۴۰۰ است؟! @rozaneebefarda
💥برشی کوتاه از کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح یزدی بشر بحران زده غربی و سرگردانی در گرداب مکاتب؛ از ماتریالیسم دیالکتیک تا سوسیالیسم و پراگماتیسم! امروز کدام خرده جریان سیاسی به دنبال احیای چپ گرایی و عملگرایی در ایران است؟ #نفوذی_ها_را_بشناسیم #کارگزاران #قوچانی 🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق معلم شهید انقلاب اسلامی است. @rozaneebefarda
💥فوری/اختصاصی از دفتر تبلیغات تا پاستور! در بررسی پیشینه تاریخی و کارنامه رسانه شبه دولتی ، به زودی منتشر خواهد شد. در این پرونده برای نخستین بار ارتباطات حلقه حامیان انتخاب از گرفته تا و و و تا برخی معاندین فراری مانند خلجی، به نحو نسبتا تفصیلی مورد بررسی قرار گرفته است. سایت انتخاب برآمده از روزنامه انتخاب است که به عنوان ارگان دفتر تبلیغات و توسط محمدمهدی فقیهی و طه هاشمی(دو تن از متولیان دفتر) تأسیس شده بود. اکنون این پایگاه توسط فرزند محمدمهدی فقیهی به نام مصطفی اداره می شود و یکی از بنگاه های اصلی خبرسازی منفی علیه جریان انقلابی است. پایگاه انتخاب را باید یکی از مهم ترین حامیان رسانه ای دولت روحانی برشمرد که در حمله به منتقدان دولت و پیشبرد سیاست های سست دولت اعتدال نقش مهمی ایفا کرده است. 🔸پرونده ویژه روزنه را به زودی اینجا بخوانید:👇 @rozaneebefarda
پرزیدنت، ایده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻عباس آخوندی که مسکن مهر را تعطیل و مستاجران را کرد، حالا به فکر ویران کردن کل کشور افتاده و گفته است: برای انتخابات ۱۴۰۰ باید اجازه دهند که یک جدید بیاید. 🔰وی افزوده: بحث -ایران را که خود من مطرح می‌کنم یک ایده‌ی جدید است و با این ایده در ایران، یک گفتمان جدید می‌تواند شکل بگیرد. این ایده عناصر اقتصادی و سیاسی و امنیتی هم دارد. از نظر من ایده‌ ایران یک ایده‌ای است که بنیان‌های معرفتی دارد و هم تجربه‌ی تاریخی در ایجاد نظم اجتماعی اعم از نظم سیاسی و امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی دفاعی. 🔰مهم این است که از آن خوانش معاصر و جدید داشته باشیم.این را بدانید که هیچ تغییر اقتصادی ماندگاری بدون اینکه بنیان‌های درستی در یک ملت داشته باشد به وجود نمی‌آید. ⛔️حضور پررنگ و جلسات منظم سیدجواد طباطبایی در ایران، تمرکز طیف زرسالار کارگزاران بر مفهوم ، شدت تبلیغات باستان‌گرایانه در فضای مجازی و تلاش‌های جدی تیم برای گفتمان‌سازی از مفهوم ایرانشهری بی ارتباط با سخنان جدید آخوندی نیست. 🔹 غربزدگان ایران،پس از ناامیدی از از غرب،با مفروض دانستن ناکارآمدی اسلام و شرق‌گرایی،حالا به سراغ رفته‌اند. ایده‌ای که قابلیت جذب بخشی از طیف خاکستری، اصلاحات و مکتب ایرانی‌ها را دارد. 🔅مانند ظریف که آینه غربزدگی منحط است،آخوندی نیز آینه ویران کردن ایران آنهم با شعار ایران‌گرایی است.این دو گفتمان را برای انتخابات1400 در نظر داشته باشید تا بعد @darseenghelab @rozaneebefarda
💥داوود فیرحی به مثابه چهره پشت پرده و قوه عاقله جریان مطبوعاتی اصلاحات و اعتدال بود. 🔻تصویر پیوستی: و و و ، در تحریریه جمعند. 🔹در یادداشت《در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی》به همکاری فیرحی با سیاست نامه اشاره شده بود. متن کامل یادداشت را اینجا ببینید👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/5691 @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
💥برشی کوتاه از کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح یزدی بشر بحران زده غربی و سرگردانی در گرداب مکاتب؛ از ماتریالیسم دیالکتیک تا سوسیالیسم و پراگماتیسم! امروز کدام خرده جریان سیاسی به دنبال احیای چپ گرایی و عملگرایی در ایران است؟ #نفوذی_ها_را_بشناسیم #کارگزاران #قوچانی 🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
در سایت دولتی ! خدعه رسانه‌ای به سبک @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹دیروز نه بهمن ۹۹ پایگاه برجامی انتخاب به مناسبت مرگ تقی‌زاده یادداشت مفصلی منتشر کرده که در آن به تطهیر تقی‌زاده پرداخته‌اند.👇 https://www.entekhab.ir/fa/news/598661/ 🔻در این يادداشت اشاره‌ای به تقی‌زاده نشده است! 🔻همچنین اشاره‌ای به این عنصر بدسابقه به چشم نمی‌خورد. 🔻حکم تاریخی مرحوم آخوند خراسانی مبنی بر فساد مسلک سياسی تقی‌زاده رسما شده است! 🔹نهایتا وابستگی آشکار این عنصر بدنام تاریخ ایران به نیز اینچنین توجیه شده است: ضدیت تقی‌زاده با روس‌ها سبب شد که مخالفانش شایع کنند که او با انگلیس‌ها همکاری می‌کند. ⭕️نویسندگان انتخاب با اشاره به نوشتجات تقی زاده تلاش کرده‌اند وی را چهره‌ای علمی نشان دهند! 🔻خط تطهیر تقی‌زاده پیشتر توسط حلقه مطبوعاتی آغاز شده بود و برخی حوزویان نیز در تولید نرم افزار این خط انحرافی دخالت داشتند. ⭕️خط تطهیر تقی‌زاده در حالی از سوی تقی‌زاده های جدید دنبال می‌شود که نه فقط مراجع نجف مثل آیات آخوند خراسانی و ملا عبدالله گيلانی حکم به فساد مسلک سياسی او دادند بلکه مزدوری چون نیز در خاطرات خود تقی زاده را نامیده است! با این وجود هنوز در ایران عصر جمهوری اسلامی قلم به دستانی هستند که به تطهیر تقی‌زاده مشغول اند و شوربختانه برخی حوزویان نیز در زمر این نحله وابسته درآمده اند. مطالب مرتبط تکمیلی در این باب را در روزنه بخوانید:👇 @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
روزنه
💥 #برجامیان_عاشق_آمریکا در جستجوی #جوکر! 🔸فیلم #جوکر نماد #ناجنبش_های_اجتماعی است. 🔸بعد از بازسازی
در شماره نوروزی رسانه اعتدالی سازندگی به سردبیری ، نشانه‌هایی از تمایل برجامیان برای مصادره طیفی از عدالتخواهان به چشم میخورد. لذا در تاریخ ۲۴ اسفند ۹۸ در حاشیه بر صفحه نخست این ویژه‌نامه، برادرانه چنین هشدار داده شده بود که:👇 💥 در جستجوی ! 🔹 و دوستانش، دقیقا به دنبال کدام در ایران هستند و بازیگران این پروژه چه کسانی هستند؟! زوم بیش از اندازه این جماعت بر جریان عدالتخواه شاید با هدف استفاده ابزاری از آنان برای نقش آفرینی در ساختارشکنی باشد؛ آنان باید بیشتر هوشیار باشند. 🔶حاشیه روزنه به نظر می‌رسد گرچه بدنه جریان موسوم به عدالتخواهی که با شدت و ضعف، همچنان خود را در چارچوب نظام و ولایت حفظ کرده و در این فضا به دنبال کنش‌گری تکلیف مدار و البته مستقل هست، اما مع الاسف طیفی از مدعیان عدالتخواهی را سراغ داریم که در این روزهای مهم و سرنوشت‌ساز، کاملا در پازل بازی می‌کنند؛ از رواج پلورالیسم سیاسی بی‌ضابطه و درخواست تایید صلاحیت‌های فله‌ای گرفته تا فشار به نهادهای قانونی نظام(خصوصا شورای نگهبان) و دفاع کورکورانه از برخی کاندیداهای پرحاشیه، و ورود در فاز ناامید سازی مردم از مشارکت انتخاباتی و سرآخر هم تخریب کاندیداهای انقلابی/مردم و همزمان دفاع زیرکانه از کاندیدای اصلی جریان اعتدال! آیا آن پیش‌بینی تحقق یافته است؟ امید است در این روزهای پرحادثه و تعیین‌کننده، فکری به حال چالش خطرناک اخیر کنند تا هویت و حیثیت آرمان عدالتخواهی و کارنامه مثبت عدالتخواهی اصیل و انقلابی، در مذبح عمل زدگی و دگردیسی سیاسی موسمی یک عده معدود از مدعیان دروغین، به مخاطره نیفتد‌. 🔻فرهیختگان را به دعوت فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
غرب‌اندیشان ایرانی و القای ادبیات مخرب «نوصفوی‌گری» در مناقشات منطقه‌ای جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی بر پایه تعالیم وحیانی و اسلام ناب محمدی به پیروزی رسید و این پیروزی به واسطه شعارهای اسلامی و استکبارستیزی عملی مورد اقبال گسترده جهان اسلام قرار گرفت. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی طرح‌های مختلفی برای جدا کردن ملل مسلمان از ایران پیاده شد و رسانه‌های معاند، به ویژه عربی‌زبان، پمپاژ تحریف و انحراف را علیه موجودیت نظام اسلامی به کار انداختند و تلاش کردند حکومت ایران را غیردینی نشان دهند و شعارهای کلان ما را بدون پشتوانه عملی نشان دهند. یکی از تهمت‌هایی که توسط همین رسانه‌های معاند و مغرض به جمهوری اسلامی زده می‌شود، اتهام «صفوی‌گری» است. بوق‌چی‌های استکبار با لشکر رسانه‌ای خود اینگونه القا می‌کنند که جمهوری اسلامی ایران و رهبران آن در پی احیای امپراتوری صفوی هستند و شعار اسلام‌خواهی را صرفا به عنوان یک پوشش برای قدرت‌طلبی خود به کار می‌گیرند. آن‌ها در مطالب خود دائما از امپراتوری «ایرانی صفوی» سخن می‌گویند و نظام ایران را، یک نظام طائفی، نژادگرا و عرب‌ستیز معرفی نموده با تحریک احساسات ناسیونالیستی و مذهبی عرب‌زبانان تلاش می‌کنند ملل مسلمان را از ایران دور کنند. به علاوه جهان تسنن به واسطه افراطی‌گری‌های دولت صفوی از این حکومت دل خوشی ندارد و «نوصفوی» نشان دادن جمهوری اسلامی همان حافظه تاریخی منفی را احیا خواهد کرد و زمینه تفرقه مذهبی میان مذاهب اسلامی را ایجاد خواهد کرد. بنابراین باید گفت که «نوصفوی» تعبیری انحرافی و خطرناک است که از قلم شبه‌تحلیل‌گران وابسته به جهان استکبار به زبان ژورنالیست‌های غرب‌اندیش همچون افتاده و هر از چند گاهی به بهانه‌های مختلف تکرار می‌شود و این ادبیات می‌تواند اسم رمزی برای بیدار کردن بسیاری از فتنه‌های فروخفته باشد. ایندیپندنت عربی به نقل از کریم عبدیان یادداشتی در این زمینه دارد که ترجمه بخشی از آن را ارائه می‌کنیم او با اتهام‌زنی به ساحت قدسی امام خمینی قدس سره الشریف می‌گوید: «...شاه و [امام] خمینی هر دو به دنبال برتری منطقه‌ای بودند و هردو با اتکا به قومیت فارسی و به حاشیه راندن اقوام دیگر همچون ترک و عرب و کرد و بلوچ و ترکمان و لر و... حرکت خود را بنا نهادند و هردو ادعای ایمان به اعتقاد ایرانی شیعی (تشیع صفوی) کردند.»(19فوریه2021) همچنین سعود القحطانی مشاور وقت دربار سعودی برچسب «صفوی‌گری» را به نظام اسلامی زد. او به گزارش سی ان ان عربی چنین نوشت: «[رسانه قطری] در این خصوص که عربستان سعودی روزنامه‌های خود را از انتقاد علیه نظام فاشيستی ملایان [ایران] ممنوع کرده دروغ جدیدی گفته است.طبیعتا دلیل این دروغ فشار زیادی است که به حکومت قطر،بعد از رفتن به آغوش [نظام] صفوی ایرانی آمده است...» زید بن کمی نیز در الشرق الأوسط یادداشت 8جمادی‌الأخری1436 خود را اینگونه عنوان‌گذاری کرد: «ایران و آرزوی امپراتوری فارسی؛ از صفویه تا روحانی روش سیاست خارجی تهران بر پایه احیای گرایش‌های ایرانی ضدعربی بنا شده است.» بدیهی است که امام خمینی قدس سره الشریف و مقام معظم رهبری و ملت ایران هرگز به دنبال احیای امپراتوری و کشورگشایی نظامی و... نبوده‌اند و تحلیل‌گران مغرض خارجی نمی‌توانند ادعای خود را اثبات کنند اما نکته تأسف‌برانگیز آن‌که هر از چندی عناصر غرب‌زده به یاری رسانه‌های معاند خارجی می‌آیند و با سخنی ناسنجیده خوراک تبلیغاتی آنان را فراهم می‌کنند. به طور مثال علی یونسی ادعا کرده بود که امروز ایران امپراتوری است و پایتخت آن نیز بغداد است. سخنی که مورد سوء استفاده الشرق الأوسط قرار گرفت و در یادداشتی که عنوان آن گذشت از آن بهره گرفته شد. امروز نیز محمد قوچانی با القای ادبیات صفوی‌گری همان خط را دنبال کرده؛ در صورت غفلت خوراک تبلیغاتی دیگری علیه جمهوری اسلامی تأمین خواهد شد. گفتنی است این خط انحرافی تنها خسارت خارجی به بار نخواهد آورد بلکه در داخل کشور نیز زمینه‌ساز مشکلات امنیتی خواهد شد چراکه گروهک‌های تروریستی تجزیه‌طلب همچون گروهک موسوم به «حرکة‌النضال‌العربی لتحریرالأحواز» در برنامه سیاسی خود مبارزه با پروژه مزعوم «دولت صفوی» را از جمله زمینه‌های مبارزاتی خود عنوان کرده است.(تارنمای رسمی حرکة‌النضال‌العربی، بخش«البرنامج السیاسی») در زمینه سوءاستفاده رسانه‌های معاند وابسته به استکبار از ادبیات «صفوی و نوصفوی‌گری» شواهد و قرائن بسیار زیادی وجود دارد که علاقه‌مندان به مسائل جهان اسلام می‌توانند با جست و جوی ساده در فضای مجازی به گزاره‌های بیش‌تری دست یابند اما آنچه مهم و اساسی است آن‌که دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی با هوشیاری کامل مراقبت کند که ادبیات انحرافی مخرب و خطرناک از این قبیل به مجاری رسمی کشور وارد نشود و نظام تحلیلی نخبگان سیاسی را نیالاید. @rozaneebefarda
آگاهی نو دریچه‌ای به استعمار فرانو! در شماره دوم از مجله "آگاهی نو" (زمستان ۹۹) در تیتری با عنوان《راهبرد نوصفوی‌گری》تلاش کرده احیای انگاره‌های حاکمیتی عصر صفوی را به عنوان یک راهبرد کلان حکمرانی در قبال برخی توطئه‌های منطقه‌ای از قبیل نوعثمانی‌گری اردوغانی مطرح سازد. غافل از آنکه این تله خطرناک گفتمانی، در عین حال که هیچ نسبتی با اسلام ناب ندارد، در عصر جمهوری اسلامی به عنوان یک خط ارتجاعی تلقی می‌گردد که جایگاه بین‌المللی و منطقه‌ای ایران اسلامی را از محوریت جبهه مستضعفین جهان(فارغ از هر نژاد و مذهب و قومیت و زبان) و راهبری مسلمانان مبارز جهان(اعم از شیعه و سنی) به پرچمداری جنگ‌های طائفه‌ای بی‌حاصل و خسارتبار عصر صفوی تنزل خواهد داد. آیا عجیب نیست، حامیان حمله به گفتمان دفاع از حرم و مخالفان حضور منطقه‌ای ایران و حضور فعال در محور مقاومت، ناگهان در قامت تئوریسین‌های دفاع از ایران در مقابل نوعثمانی‌گری ظاهر شده اند؟ آنهم با نسخه ارتجاعی و بلکه استعماری ؟! @rozaneebefarda
رپرتاژ برای محقق داماد! بعد از سخنان موهن محقق داماد در تفسیر سکولار از سیره آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری، که مخالفت صریح برخی بزرگان حوزه را به دنبال داشت، جریان رسانه‌ای غربگرا در تهران و قم تلاش زیادی برای چهره وی به خرج داده است که بازنشر سخنان محقق داماد توسط سازندگی را نیز باید از همین جرگه برشمارد. ناگفته پیداست که در صورت افشای ماهیت واقعی سکولارهای عرفی و پیوند آن با سکولارهای مقدس، خواب پریشان جریان غرب‌زده برهم می‌خورد. سوال جدی آنکه: بین جریان منتظری(امثال ) و جریان تکنوکرات غرب‌اندیش( مثل و ) و چه ارتباطی وجود دارد؟! یادداشت اختصاصی روزنه را در واکاوی پیشینه فکری و سیاسی محقق داماد بخوانید. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه 2 از 2] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda