| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت صدوچهلوچهارم »
«رمان بگذارید خودم باشم»
هرکی استفاده کنه زمین نمیخوره، هرکی هم استفاده نکنه هم خودش زمین میخوره، هم بقیه رو زمینگیر میکنه.
شاید دایی و سوده حرفهای دیگری هم میزنند که دیگر برای من مهم نیست.
فعلأ دیگر مهم نیست که چرا کیان پول میگرفته از سرویس جاسوسی اروپایی یا شاید هم آمریکایی،
چرا دستور میگرفته و انجام میداده،
چرا دخترهای سرزمین خودش را آلوده میکرده،
چرا پول پخش میکرده تا پسران و دختران ایرانزمین، کشور خودشان را به آشوب بکشند.
چرا پول میگرفته تا فیلم بفرسته برای شبکه خبری عربستان، عربستانی که تا به حال هزاران ایرانی را کشته.
اصلأ دیگر اینها مهم نیست.
صدای خنده و یکی به دو کردنشان مرا از گرداب نامهمها بیرون میکشد:
- ببین سوده جان این روش عادلانه نیست
- ببین شوهر جان شما تعریفت از عدالت اشتباهه!
- وقتی شرط میبندی نصف نصف!
پنجاه هزار من میذارم، پنجاه هزار تو بذار دیگه!
- عزیز شوی جان عدالت یعنی هرچیزی سر جای خودش،
الان شما به عنوان یک مرد که وظیفه کسب درآمد داری و پول داری باید پنجاه بذاری،
من که خانومم، وظیفه کسب درآمد ندارم و مثل یک ملکه شما باید خرجم کنی باید پنج هزار تومان بذارم، تمام.
حالا زمان میگیرم شروع میکنیم، نه نه اول تراول وسط، پنج هزاری من هم وسط!
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...