| ♥️ • 🪞|
.
.
.
« قسمت صدوشصتوسوم »
«رمان بگذارید خودم باشم»
خندهام میگیرد از 《دایی بیجان》 میدانم اگر بلند بگویم حسابم با خود دایی است و کمترینش این است که از خانه با صفایشان اخراج بشوم!
- دایی
رو میکند به سوده و میگوید:
- دیدی گفتم الان شروع میکنه!
جان دایی!
- اذیتم نکن دایی!
- مشکل من با تو اینه که خیلی
- پر رو هستم دیگه!
- تقصیر خودمه!
جانم بگو عزیز دایی!
یک نفس عمیق میکشم و یک بسمالله در دلم زمزمه میکنم و میگویم:
- راستش مامان و بابا چند بار گفتند برم پیش یه مشاور یا برم روانشناس یا برم روانکاو.
خواستم اول ببینم شما چی میگید!
دایی دستش را دور استکان خالی حلقه میکند و آرام آرام میچرخاندش.
من دلهرهٔ جوابش را دارم و دایی آرامش همیشگی خودش در جواب دادن را دارد!
با اینکه چند ثانیه بیشتر طول نمیکشد اما برای من خیلی طولانی به حساب میآید:
- من نمیخوام جواب بدم که خوب است بد است.
خودت هم میدونی آدم روش دادن نیستم.
دلم میخواد طرف مقابلم یاد بگیره تجزیه کنه، تحلیل کنه جواب منطقی و درست پیدا کنه، وابسته بودن آدم رو از بین میبره.
.
.
.
[ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو
کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ]
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!!
#بگذارید_خودم_باشم
#نرجس_شکوریان_فرد
🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...