| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت صدوهشتاد » «رمان بگذارید خودم باشم» من نمی‌دونم مهسا رو کشتند یا نه! به من مربوط نیست. چون من تا قبل از این‌که هشتک بشه داشتم زندگی می‌کردم، هیچ نیروی امنیتی هم بهم تجاوز نکرده بود فوقش ۶تا تذکر دادن که من هم گوش ندادم اما درسم سرجاش بود، آزادیم سرجاش بود، اعصابم سرجاش بود، هر روز هم توی دنیا صدها دختر کشته می‌شدن و کسی غمش نبود اما الان این مهسا همهٔ زندگی ما رو بهم ریخته! چرا برای قبلی‌های کشته شده توی دنیا زار نزدید؟ چرا یک‌هو مهسا؟ چرا دعوای بین من و شما؟ چرا به‌جای این‌که کسی بگه زن زندگی پیشرفت می‌گن زن زندگی آزادی، آزادی به نفع کی، برنده این شعار پسرها هستند اما من نمی‌خوام بازنده باشم. کسی تا حرفم تمام شد می‌گوید: - بی‌شرف کس دیگری دفاع می‌کند: - خفه شو - حرف مفت زد - حقشه، حرفش رو زد - غلط کرده - تو غلط می‌کنی - به من دست نزن وحشی، چند بار گفتم به من دست نزن - برو بابا پیر زن - خفه شو بی‌شرف . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان ...