✍️ شرح محمد علي چهاردهی 1334‏-‏ 1252 ✳️ و كان من دعائه عليه‏السلام فى طلب الستر و الوقايه قسمت دوم 🔴 چون گويد: يا مبتدئا بالنعم قبل استحقاقها عطا نمايد به او ثواب به عدد هر كه شكر نعمت او نموده باشد. و چون گويد: يا ربنا و يا سيدنا فرمايد خدا اى ملائكه من شاهد باشيد كه من آمرزيدم اين بنده را و به او عطا نمودم از جمله ثواب به عدد هر جميع كه خلق كردم در بهشت و دوزخ و هفت زمين و آسمان و آفتاب و ماه و ستارگان، و دانه‏هاى باران و انواع خلق و كوهها، و سنگها و ريگها و غير آنها و عرش و كرسى. چون گويد: يا مولانا پر نمايد قلب او را از ايمان. چون گويد: يا غايه رغبتنا عطاء نمايد به او در روز قيامت آنچه را كه مرغوب تمام مردم است. چون گويد: اسئلك يا الله ان لا تشوه خلقى و خلق والدى بالنار. گويد خداى عزوجل: اى ملائكه شاهد باشيد كه آزاد نمودم او را و پدر و مادر او را و خواهران و خويشان و فرزندان و همسايگان او را و او را شفيع نمودم در حق هزار مرد كه واجب شده باشد بر ايشان آتش، و نجات دادم او را از آتش جهنم پس تعليم گير اى محمد (ص) اين كلمات را و تعليم مكن آنها را بر منافقان چه اين دعائى است كه مستجاب مى‏شود انشاء الله تعالى و اين دعاء را دعاء اهل‏بيت معمور گويند مى‏خوانند آن را وقتى كه طواف مى‏كنند دور او. 👌 بدان اگر انسان عاصى باشد و خدا او را ستر نمود و او را در دنيا و آخرت مفتضح ننمود و داخل بهشت نمود و مع ذلك او را درجات مقربين ندهند. پس اگر بخواهد انسان فايز شود به مراتب عليه بر اوست كه اجتناب نمايد از معاصى و گناهان از اين جهت است كه امام عليه‏السلام طلب ستر و وقايت هر دو نموده است. خداى من رحمت بفرست بر پيغمبر و آل او، بگستران تو فرشهاى بزرگى خود را براى من. يعنى: حرير و ديباج و استبرق و نحو آن كه مهيا نمودى در غرفات بهشت و آنها را به آن فرش و بساط نمودى كه اولياى خود را در آن منزل جاى دهى مرا نيز از جمله‏ى آنها بگردان كه متنعم شوم به چيزى كه ايشان متنعم شوند فرش: در لغت و عرف بساطى را گويند كه انسان در او مى‏نشيند و نقل به باب افعال كه شد دو مفعول مى‏گيرد. مهاد: جمع مهد به معنى فرش و بساط واو مفعول دوم او هست. داخل نما مرا در راههاى رحمت خود ورود دخول تشنه است بر آب مشارع: جمع مشرعه است و او راه و جائى است در كنار نهر كه انسان از آن مكان اخذ آب نمايد، از اينكه رحمت و بخشش خدا زياد است و از كثرت نتوان تعداد نمود امام طلب نمايد تمام آن رحمات و مهربانيهاى او به راههائى كه به او توان رسيد ابن بر تقديرى است كه رحمت متعدد باشد، و مى‏توان گفت رحمت يك چيز است مثل دخول بهشت لكن اسباب او بسيار است پس مشارع دو احتمال دارد. نازل نما تو مرا در وسط بهشت تو. حلول: نزول است. بحبوحه: بضم هر دو به وسط شى‏ء است چونكه مراتب جنان مثل دركات جحيم متفاوت و مختلف است مرتبه‏ى عليا وسط آن است و به خاطر آن امام طلب اين مرتبه نمود و مى‏توان گفت: اين كنايه از مرتبه‏ى عليا است زيرا كه درجات بهشت تفاوت به حسب فوقيه و تحتيت دارند نه به حسب وسط و اطراف. علامت و نشانه نگذار تو مرا برد و جواب دادن از خود، چون انسان همين كه رحمت خدا شامل حال او نشد و در معرض تفضل و احسان واقع نشد چنان رسوائى و افتضاح و خوارى بر او مستولى شود هر كه از اهل محشر از جن و انس و ملك بر او نظر كند مى‏داند كه او از اهل سخط و عذاب است، خداى عزوجل او را مايوس نموده از لطف خود. و محروم مكن تو مرا به نااميدى از تو، چونكه انسان بعضى از اعمال خوب و خير در دنيا نمايد از قبيل صله‏ى رحم و صدقه و قضاء حوائج برادران دينى و نحو آن و به واسطه‏ى او اميد و رجاء بهشت و رضوان دارد لكن بعضى از معاصى مرتكب شد كه او سبب شد كه اعمال خير او منفعت به حال او ندارد و خايب و نااميد شود مثل غيبت و كذب و ايذاء پدر و مادر و نحو آن يا اينكه از وفور مرحمت و رافت خداى رجاء بخشش و عفو او دارد و هيچ عملى هم ندارد از اينكه او را عملى نباشد محروم شود اگر چه از بعض روايات چنان استفاده شود كه اگر بنده در دنيا اميد خير و خوبى از خدا داشته باشد سبب نجات او خواهد بود. مرويست كه در روز قيامت چون بعضى از مردمان را حاضر سازند امر شود كه او را به جانب جهنم برند از براى گناهان و معاصى او ملائكه عذاب او را كشند به جانب آتش در وقت رفتن به جانب آتش نظرى به قفاى خود كند و عرض نمايد چنين نبود اميد من بر تو وحى رسد كه او را برگردانيد اگر چه دروغ مى‏گويد زيرا كه او در دنيا هرگز بر من گمان خير و خوبى نداشت. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2