1 2 ✳️ اسلام از انسان تنبل و سست اراده و آن كه دنبال كار و كسب و معيشت و آبادى زمين و هنر و صنعت نمى‏رود سخت بيزار است. انسان در اين دنيا وظيفه شرعى و وجدانى دارد كه با كار و كوشش و همّت و اراده، خيمه زندگى را به تناسب نيازهاى‏ خود و برابر با شأن خود و زن و فرزندانش بر پا كند و از زر و زيور و زينت دنيا تا جايى كه احتياج دارد و غريزه لذّتش را جواب گويد استفاده نمايد. اسلام همچنانكه به كار و كوشش و فعاليّت مادى تشويق مى‏كند، همچنان به استقامت در چهارچوب قواعد الهى و رعايت حلال و حرام تشويق مى‏نمايد. اسلام به اندازه‏اى كه براى عبادات معنوى اهميّت قائل است، به همان اندازه براى كسب و كار و صنعت و كشاورزى ارزش قائل است. اسلام، زحمت و فعاليّت انسان را در چهارچوب امور مادّى به شرط رعايت حلال و حرام مساوى با جهاد در راه خدا دانسته و عرقى را كه از پيشانى مردم زحمت‏كش براى آبادى دنيا مى‏ريزد، همچون ريختن خون رزمنده در راه خدا مى‏داند. فكر مسلمان و حركت مؤمن و اراده او به خاطر نور ايمان، بيش از ديگران است، معنا ندارد مشتى كافر و عدّه‏اى مسيحى در قاره اروپا و آمريكا در امور زندگى آن قدر از مسلمانان جلو افتاده‏تر باشند كه ملّت اسلام در بسيارى از امور نيازمند آنان باشند و آنان هم به خاطر نيازمندى اينان دست به عمل ننگين استعمار و استثمار بزنند و ملت اسلام را برده خود كرده، از آنچه خداوند به اينان عنايت فرموده، آن نابكاران غارت كنند و به دنيا و آخرت امّت اسلامى لطمه بزنند. زمين و معادن و جمعيت و انديشه و فكر و عقل و فرهنگ ما كمتر از آنان نيست، قسمت اعظم معادن جهان در ممالك اسلامى است، نيروى انسانى ما فعلًا قريب به يك ميليارد است، فرهنگ ما قرآن و سنّت رسول اللَّه و ائمه طاهرين عليهم السلام است، ما با توجه به ثروت و ملّت و فرهنگ خويش مى‏توانيم به استقلال كامل رسيده و بر همه ملت‏ها آقايى و سيادت الهى و معنوى خود را حاكم كرده و از اين رهگذر، جهان را به آغوش فرهنگ با عظمت الهى درآوريم. محصّل تنبل، عالم سست اراده، استاد بيكار، دولت خمود، خانواده سست، انسان بى‏نشاط و هر كس كه داراى هنر است ولى هنر خود را معطل كرده و هر كس توان و قدرت خدمت به نوعى از انواع براى جامعه دارد ولى در ظهور دادن خدمتش سستى مى‏ورزد، بر اساس روايات ملعون و از رحمت خدا محروم است. خداوند مهربان، دنيا را محلّ عبادت و كار و كوشش و زحمت و فعاليّت قرار داده و از انسان خواسته است با تمام وجود دنيايت را بر اساس قواعد الهيّه آباد كن، تا از دنياى آباد آخرت آباد بيابى. از تنبلى و سستى و بار بر ديگران بودن و خوردن و خوابيدن و بى فكرى و لميدن نتيجه‏اى جز افتادن به كام اژدهاى استعمار و خرابى آخرت به دست نمى‏آيد. از نماز و روزه تنها و مشتى عبادات بى‏روح و گوشه مسجد يا كنج خانه خزيدن، نتيجه‏اى جز از دست رفتن مملكت و به غارت رفتن دين و ثروت و محروم ماندن از رحمت حضرت حق و بر باد رفتن آخرت به دست نمى‏آيد. تمام عناصر جهان از ريز و درشت و از اتم تا كهكشان همه و همه در كار و فعاليّت‏اند كه بدينگونه صفحه هستى از زيبايى و جمال و كمال و جلال بهره‏مند است. چنانكه امير مؤمنان در دعاى كميل فرموده است: وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتى مَلأَتْ كُلَّ شَىْ‏ءٍ، وَ بِسُلْطانِكَ الَّذى عَلا كُلَّ شَىْ‏ءٍ، وَ بِأسمائِكَ الَّتى مَلأَتْ أرْكانَ كُلِّ شَىْ‏ءٍ، وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى أضاءَ لَهُ كُلُّ شَىْ‏ءٍ. به بزرگيت كه هر چيزى را پر كرده؛ به قدرت و سلطنتت كه بر هر چيزى بلندى دارد؛ و به اسمائت كه ستون‏هاى وجودى هر چيزى را پر كرده و به نور وجهت كه هر چيزى براى آن روشن است. فعّاليّت‏ها و كوشش‏ها و زحمت‏ها و رفت و آمدهاى موجودات از هر صنفى و طبقه‏اى باعث مى‏شود كه ميدان هستى تجلّى‏گاه اسما و صفات و نور وجه حضرت ربّ العزّه شود. انسان كه بر بسيارى از موجودات برترى دارد، به نحو قوى‏تر و گسترده‏تر مى‏تواند تجلّى‏گاه اوصاف و اسماى حضرت حق شود و اگر براى رسيدن به اين مقام از طريق كوشش مادى و معنوى نكوشد، گناه غير قابل بخشش و معصيت غيرقابل جبران و خطاى بسيار عظيم مرتكب شده است و بدون شك به خود و به ملّت اسلام ظلم عظيم كرده و به افتادن مسلمين در كام هلاكت و دهان استعمار كمك نموده است. انسان بر اساس آيات و روايات، با كار و كوشش صحيح مادّى و با عبادت و بندگى، مظهر واقعيت‏هاى ملكوتى مى‏گردد و در صورت انحراف از اين راه كه صراط المستقيم حضرت حق است تبديل به شيطان و يا مظهر شيطان مى‏شود. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 343 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2