✳️ مسئله دستگيرى خداوند از عبدى كه به حق رو كرده و كفايت پروردگار از امور بنده، و همچنين صفت ناپسند حسد، و برنامه محرّمات و جرأت بر معاصى و مسئله حفظ آبرو و امنيّت، مسائلى است كه امام سجّاد عليه السلام در اين فراز از دعا بيان مى‏كند. اگر خداوند دست كسى را بگيرد و او را يارى و مورد توجه و لطف و كرم خود قرار دهد، به هيچ وجه كسى نمى‏تواند او را ذليل و از اين عزت و سربلندى به ذلت و سرافكندگى بكشاند و عزيز واقعى هم يعنى همين. اهل لغت در معناى عزيز گفته‏اند: شكست‏ناپذير، آرى، اگر كسى خدا پشتيبان او باشد و از او حمايت كند، هرگز طعم شكست و ذلّت را نخواهد چشيد. حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: العزيزُ مَنِ اعْتَزَّ بِالطَّاعَةِ. عزيز كسى است كه به سبب طاعت و فرمانبردارى حق، عزيز شده باشد. اگر خداوند عزّت به انسان داد و حامى عبدش بود اين عزّت خدايى قابل زوال نخواهد بود و به خلاف عزّت‏هاى دنيوى كه به حسب ظاهر عزّت است ولى قابل زوال و تغيير و تحول مى‏باشد، اگر خداوند بخواهد كسى را عزيز كند و او را دوست داشته باشد از روى لطف و مرحمت خود آنچه را راست باشد، در دل او مى‏اندازد از براى او، جهت رسيدن او به آنچه صلاح حال او باشد و موجب رشد و توفيق او شود. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: اذا احَبَّ اللَّهُ عَبْداً الْهَمَهُ الطَّاعَةَ وَ الْزَمَهُ الْقَناعَةَ وَفَقَّهَهُ فِى الدّينِ وَ قَوَّاهُ بِالْيَقينِ فَاكْتَفى‏ بِالْكَفافِ وَ اكْتَسى‏ بِالْعَفافِ. چون خداوند بنده‏اى را دوست بدارد، شوق عبادت در دل او مى‏افكند و قناعت را پيشه او مى‏سازد و او را به فهم بصيرانه دين موفق مى‏دارد و به دل او با يقين نيرو مى‏بخشد و چنين انسانى به كفاف بسنده مى‏كند و در جامه عفاف مى‏خرامد. و نيز آن حضرت در تفسير آيه 160 سوره آل عمران: إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِى يَنصُرُكُم مّن‏بَعْدِهِ‏وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» اگر خدا شما را يارى كند، هيچ كس بر شما چيره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد داد؟ و مؤمنان بايد فقط بر خدا توكّل كنند. مى‏فرمايد: اذا افْعَلَ الْعَبْدُ ما امَرَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الطَّاعَةِ كانَ فِعْلُهُ وِفْقاً لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ سُمِّىَ الْعَبْدُ بِهِ مُوَفَّقاً وَ اذا أَرادَ الْعَبْدُ انْ يَدْخُلَ فى‏ شَى‏ءٍ مِنْ مَعاصِى اللَّهِ فَحالَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى‏ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ فَتَرَكَها كانَ تَرْكُهُ لَها بِتَوْفيقِ اللَّهِ تَعالى‏ وَ مَتى‏ خُلِّىَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ فَلَمْ يَحُلْ بَيْنَهُ وَ بَيْنَها حَتَّى يَرْتَكِبَها فَقَدْ خَذَلَهُ وَ لَمْ يَنْصُرْهُ وَ لَمْ‏يُوَفِّقْهُ. هر گاه بنده آنچه را كه خداوند عزّوجلّ او را به آن امر فرموده از اطاعت، به‏ جا آورد كردارش با امر خدا موافق باشد، آن بنده را موفّق مى‏نامند و چون بنده اراده كند كه در چيزى از معصيت‏هاى خداوند داخل شود، خداوند ميانه او و آن معصيت حايل و مانع شود و بنده، آن معصيت را ترك كند، به توفيق الهى ترك كرده باشد و هرگاه ميان او و ميان آن معصيت جدائى افتد و سبب شود آن معصيت را مرتكب شود، خداوند او را واگذاشته و توفيق خود را از او سلب نموده است. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 148 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2